به گزارش حلقه وصل: حسامالدین خادمی، منتقد سینما در یادداشتی نوشت: فیلمهای دفاع مقدس همیشه بخشی از تاریخ سینمای ایران بودهاند و همچنان جایگاه ویژهای در ادبیات سینمایی دارند. اینگونه آثار از جنبههای مختلف، همچون شهادت، وطنپرستی، شجاعت و ایثار، بازتابی از ارزشهای ملی و مذهبی جامعه ایرانی هستند. بسیاری از این فیلمها با هدف آگاهسازی نسل جدید از رشادتها و فداکاریهای دوران جنگ ساخته میشوند، و در عین حال تلاش دارند تا چهرهای واقعی از تجربه انسانی در دوران سخت جنگ ارائه دهند. با این وجود، تفاوتهای زیادی در نحوه روایت داستانهای این فیلمها وجود دارد که برخی از آنها موفق و برخی دیگر کمتر موفق عمل کردهاند.
فیلم «اسفند» نیز از جمله آثار دفاع مقدسی است که در تلاش است تا این داستانها را به شیوهای متفاوت به نمایش بگذارد. اما سوالی که مطرح میشود این است که آیا این فیلم توانسته است به درستی پیامهای مورد نظر را به مخاطب منتقل کند و در عین حال یک اثر سینمایی موفق باشد؟
فیلم اسفند و تفاوت آن با مستندها
یکی از نکات کلیدی که باید در تحلیل این فیلم به آن توجه داشت، این است که فیلمهای دفاع مقدس باید تعادلی بین نمایش واقعیتها و ارائه داستان در قالب سینمایی ایجاد کنند. اگر فیلم بهشدت مستندگونه و از زاویهای تنها تاریخی یا واقعی ساخته شود، ممکن است از جذابیتهای سینمایی خود بکاهد و برای مخاطب عمومی خستهکننده باشد. فیلم اسفند دقیقاً در همین نقطه ضعف قرار دارد. این فیلم بهگونهای روایت میشود که بیشتر شبیه به یک مستند است که جزییات زیادی از زندگی و مبارزات شخصیت اصلی را به تصویر میکشد. در حالی که مستندها معمولا بر واقعیتها و جزییات دقیق زندگی تمرکز دارند و جنبههای عاطفی و دراماتیک کمتری دارند، این نوع روایت در یک فیلم سینمایی، میتواند به سرعت به یک تجربه خستهکننده بدل شود.
به عنوان مثال، فیلم اسفند فاقد خلاقیت در ساختار روایی است و بیشتر به یک روایت خطی و کند از زندگی یک شهید دفاع مقدس میپردازد. اگر هدف از ساخت فیلم، انتقال تنها واقعیتهای جنگ و حوادث آن باشد، شاید ساخت یک مستند در این زمینه مؤثرتر باشد. اما اگر هدف دست یابی به احساسات مخاطب و انگیزش عاطفی باشد، این فیلم نتواسته است ابزارهای سینمایی بهخوبی استفاده کند.
لحظات حساس و دلهرهآور فیلم
با وجود اینکه فیلم اسفند در بسیاری از قسمتها نتواسته است توقعات سینمایی را برآورده کند، اما در برخی مواقع توانسته است لحظات دلهرهآور و احساسی خلق کند که ارزشهای سینمایی آن را بهبود میبخشد. در این فیلم، به رغم کمبود در پیچشهای داستانی، میتوان لحظات انسانی و عاطفی را مشاهده کرد که تأثیرگذار است. بهویژه در صحنههایی که احساسات شخصیت اصلی را در برخورد با واقعیتهای جنگ و شرایط دشوار نشان میدهد، مخاطب میتواند تا حدی با او همذاتپنداری کند. این لحظات دلهرهآور هرچند کم و محدود هستند، ولی تا حد زیادی توانستهاند بار عاطفی فیلم را افزایش دهند و در ایجاد تنش و کشمکشهای درونی شخصیتها موفق عمل کنند.
انتقال عشق و علاقه شهید به امام خمینی (ره)
یکی از نکات مثبت مهمی که باید به آن اشاره کرد، توانایی فیلم در انتقال عشق و علاقه شهید به امام خمینی (ره) است. در این زمینه، فیلم توانسته است با استفاده از جزئیات دقیق و صحنههای ساده، اما مؤثر، بهخوبی این ارتباط عاطفی و روحی را نشان دهد. ارتباط شهید با امام خمینی بهعنوان یک شخصیت تأثیرگذار، در واقع بهعنوان بخشی از هویت و انگیزههای روحی شهید مطرح میشود که میتواند مخاطب را به عمق داستان نزدیکتر کند. این تأثیرگذاری بهویژه برای کسانی که به تاریخ انقلاب و جنگ توجه دارند، نکتهای قابل تأمل است.
رنگ و طراحی بصری فیلم
یکی از ویژگیهای مثبت قابل توجه در این فیلم، رنگ و طراحی بصری آن است. رنگهای چشمنواز و انتخابهای بصری در این فیلم تا حد زیادی توانسته است احساسات مختلف را در مخاطب برانگیزد. این ویژگی میتواند به نوعی انگیزه ایجاد کند که مخاطب حداقل یکبار در دنیای داستانی فیلم غوطهور شود. استفاده از رنگها در ایجاد فضای جنگ، در کنار طراحیهای ساده اما مؤثر صحنهها، باعث میشود که حتی مخاطب با دیدن صحنههای ساده نیز احساس نزدیکی به فضای واقعی جنگ را تجربه کند.
پناه شهید و ارتباط مادر و فرزند
یکی دیگر از نکات مثبت فیلم، پناه شهید است که در آن شهید هرگاه خسته و غصهدار میشود، به سوی مادرش میرود. این ارتباط مادر و فرزندی، که در سینما و بهویژه در آثار دفاع مقدس، نقش مهمی دارد، در فیلم اسفند بهخوبی نمایش داده شده است. فیلم توانسته است با نشان دادن این پناهبردنها، احساسات مادرانه و فرزندانه را به مخاطب منتقل کند و در عین حال فضای انسانی و روحی جنگ را به تصویر بکشد. این نکته نشاندهنده ابعاد عاطفی شخصیت شهید است و بر جنبههای روحی و انسانی جنگ تأکید دارد.
نتیجهگیری
در نهایت، فیلم «اسفند» بهعنوان یک اثر دفاع مقدس، هرچند در برخی جنبهها موفق بوده و توانسته است احساسات خاصی را در مخاطب ایجاد کند، اما در بیشتر بخشها بهویژه در نحوه روایت و سرعت داستان، ضعفهای قابل توجهی دارد. این فیلم، بیشتر به یک مستند شباهت دارد تا یک اثر سینمایی که بهطور کامل مخاطب را درگیر کند. فیلمنامه کند و تکیه زیاد بر واقعیتهای جنگ بدون افزودن جذابیتهای سینمایی، از دلایل اصلی ضعفهای فیلم است.
با وجود اینها، لحظات احساسی و تماسهای عاطفی فیلم، بهویژه در رابطه شهید و مادرش و همچنین عشق و علاقه شهید به امام خمینی (ره)، از نقاط قوت فیلم به شمار میروند. همچنین، طراحی بصری جذاب و استفاده از رنگها باعث شده که فیلم در برخی صحنهها بیشتر تأثیرگذار باشد. در مجموع، این فیلم میتواند برای کسانی که به دنبال درک بهتر تاریخ جنگ و زندگی شهیدان هستند، جذاب باشد، ولی ممکن است برای مخاطب عمومی که به دنبال تجربهای جذاب و سرگرمکننده است، چندان موفق نباشد.