به گزارش حلقه وصل: علیرضا سمیعی، پژوهشگر حوزه علوم انسانی و فعال رسانهای درمورد لزوم پاسخدهی به شبهات در صداوسیما و رسانه گفت: اینکه درباره شبهات باید چه کار کنیم، به نظرم جواب خیلی مشخص است، باید به آنها پاسخ داد و در نهایت اگر به شکل عمقیتر میخواهیم به آن بپردازیم میزگرد مناظرهای برگزار کنیم و دور آن افراد بنشینند و درباره مسائل گفتوگو کنند. مسائلی که امروزه مطرح است در بین عموم مثل تطهیر پهلوی و رجوی به نظرم دارد پاسخ داده میشود و اساساً جوابهای مشخص درباره آن وجود دارد.
باید خودمان را روایت کنیم
وی افزود: به عقیده من در صداوسیما در راستای موضوعات فکری، بیش از این که به نمایان کردن طرف مقابل و افشاگری بپردازیم، که البته در جای خودش خوب و ضروری است باید وضعیت خودمان را روایت کنیم، ما امروز به اساتیدی نیاز داریم که بیایند و اندیشه و وضعیت حال حاضر را در صداوسیما روایت و بازگو کنند. در بسیاری از مواقع بیش از پرداختن به پاسخدهی به شبهات به این موضوعات نیازمندیم.
باید به جوان گفت تو خود در صحنه حاضری
این پژوهشگر حوزه علوم انسانی در ادامه درباره کار فکری و اندیشهای برای نسل جدید گفت: من با این حرف که گفته شود ما دهههشتادیها را از دست دادیم مخالفم، به این علت که با وجود وضعیت وخیم فرهنگی باز هم شاهدیم از دهه هشتاد با شور و شوق و جدیت در مناسک دینی مختلف و حتی رویدادهای سیاسی حاضر هستند و فعالیت میکنند، به گفته شاعر متاع کفر و دین بیمشتری نیست. انتظار نباید داشت که صداوسیما بیاید و با برنامهای همه را به سمت خودش بکشاند. در راستای حرف قبلیام درباره روایت این را باید بیفزایم که نسل جدید را نباید چنین پنداشت که در حاشیه است و هرچه هست ما انجام میدهیم، خیر! باید وظیفه آنان برگردانده شود که خودشان را در صحنه روایت حاضر ببینند؛ مثلا مدافعان حرم مگر وظیفه خاصی داشتند؟ خیر احساس مسئولیت در صحنه است که موجب شد آنان دست به این فداکاری بزنند. برای نسل جدید؛ در فضای رسانه بیان این روایت که باید بیاید و نقشی ایفا کند مسأله ضروری ماست، اندیشه و فکر نسل جدید باید به این سمت سوق پیدا کند.
برنامه اندیشهای در صداوسیما باشد یا خیر؟
سمیعی اشاره کرد: درباره برگزاری برنامههای اندیشهای دو نوع ایده کلی وجود دارد. یکی این است که اساساً حضور اندیشمندان و صاحبنظران در تلویزیون یک ایده مخرب و مضر است فلذا تلویزیون جای مطرح کردن موضوعات فکری نیست. در مقابل برخی موافق حضور اندیشمندان هستند، اما معتقدند؛ که چون مخاطب عامه مردم هستند، این مطالب باید به شکل ساده بیان شود. اما حقیقت آن است که اگر ما پذیرفتیم که در عصر محصور در رسانه قرار گرفتهایم باید طریق دیگری را دنبال کنیم و آن این است که سعی کنیم، با بیان روایت جدید، بدون سادهسازی مفاهیم یا حذف مطرح شدن مسائل برای مخاطب، به موضوعات نفوذ کنیم و آن را برای مردم قابل فهم سازیم.
او در انتها بیان کرد: برخی در یونان قدیم، پدیدهها را به خدایان و الهان منتسب میکردند، پرباری در کشاورزی، عشق، پیروزی و... همگی منتسب به اینان بود؛ اما فلاسفه آمدند تا این فضای رازآلود را با بیان و روایت خود توضیح دهند. اساساً اگر به تاریخ اندیشه رجوع کنیم خواهیم دید که رشد علم و فلسفه درجایی بوده است که از طرفی ضرورت درک مسألهای برجسته بود و از سوی دیگر این پدیدهها غیر قابل نفوذ به نظر میرسیدند. برای طرح مسائل اندیشهای در رسانه ما باید روایت خود را داشته باشیم، بدون اینکه بخواهیم موضوعات را دم دستی یا تقلیل دهیم.