به گزارش حلقه وصل: چندی پیش در رسانههای ایرانی خبری مخابره شد مبنی بر اینکه نوزادی ۶ ماهه به دلیل تأخیر کادر درمان در پذیرش فوت شد. پدر این طفل خردسال در رسانهها گفته بود که کادر درمان بیمارستان مفید به دلیل اعتراض به حقوق عقب افتادهشان حاضر به پذیرش هرچه سریعتر این کودک نشدند و وضعیت این نوزاد در این بازه به قدری وخیم شد که سرآخر جان خود را از دست داد.
مسأله تبدیل بیمارستانها به بنگاههای تجاری که در آن همهچیز برمدار پول و سرمایه میچرخد، موضوع چندساله کشور ماست. به تعبیری در کشور ما بیمارستان نه جایی برای خدمات درمانی به بیماران بلکه بنگاه و مرکزی تجاری برای کسب هرچه بیشتر سرمایه است.
گره خوردن سرمایه با پزشکی
مزک دانشور، انسانشناس پزشکی در گفتوگو با یکی از رسانهها درباره پیوند سرمایه و پزشکی گفته بود: «پیوند خوردن سرمایه و پزشکی به این معناست که یک بیمارستان خصوصی و یا یک بیمارستان دولتی با بخشهای خصوصی شده، در حقیقت یک بنگاه اقتصادی یا بخشی از آن است که باید سود سرمایهگذاری را بازگرداند. مواد اولیه این صنعت انسان است و محصول این صنعت درمان است.»
دانشور درباره کالایی شدن درمان و نگاه سودمحور به بیماران اشاره داشته بود: «برای اینکه چرخ این صنعت بچرخد، بیمار باید از این بخشها گذر کند و حداکثر سود از بدن او استخراج شود. به همین دلیل ساختار بیمارستان خصوصی پزشکان را به این سمت میبرد که از تمامی بخشها استفاده کنند.»
اسمِ رمزی به نام خصوصیسازی
سیدمهدی ناظمی، پژوهشگر حوزه اندیشه درباره نگاه سرمایهمحور در حوزه پزشکی گفت: «نظام سرمایهداری هرچه را در هستی وجود دارد، تبدیل به مقادیر کمّی میکند و برچسب قیمت روی آن میگذارد که از طریق این برچسبگذاری ارزش موضوعات و مقادیر کمی شده مشخص میشود. در این بین خصوصیسازی اسم رمزی است که فرایند مقاصد نئولیبرال را سادهتر و هموارتر میکند. در کشورهایی مثل کوبا و چین، نظام سلامت از بخش خصوصی مصون مانده و کاملا در اختیار دولت است. در این کشورها شاید یک پزشک درآمد رؤیایی نداشته باشد، اما در عوض، عموم مردم از شرایط درمانی راضی هستند. اما در مقابل کشورهایی مثل انگلستان با سپردن نظام سلامت به بخش خصوصی به شکل کلی بارها با چالشهای بزرگی مواجه شدند. برخی کشورهای سرمایهداری مثل آمریکا هم ضمن پذیرفتن اصل نظام سرمایهداری، بیمارستان را از این فرایند استثنا کرده، چرا که در این موضوع مسأله کالا نیست، بلکه انسانِ جاندار است.»
پزشکی ما از لحاظ سلامت اخلاقی و اصول حرفهای، وضع بدی دارد
وی افزود: «در ایران از لحاظ فرهنگِ دینی و شرعی انتظار میرود توجه خاصی به موضوع سلامت و درمان وجود داشته باشد، اما در عمل چیزی شبیه به نظام سلامت انگلستان است. نکته مهم این است که ما از همه اصول سرمایهداری استفاده و پیروی نمیکنیم، اما در بحث خصوصیسازی تابع سرمایهداری هستیم. مثلا مالیات پزشکی در ایران تقریبا منتفی است و با بهانه نبود کارتخوان به حاشیه میرود! لذا باید گفت از لحاظ سلامت اخلاقی و اصول حرفهای پزشکی ما در وضعیتی بدی به سر میبرد.
جادهسازی برای کسب درآمد!
ناظمی درباره پارادوکس رفتاری تشکیلات پزشکی گفت: «در ایران سازمان نظام پزشکی و تشکیلاتی از این دست که کارشان حفظ حقوق مصرفکننده است، تبدیل به نهادهایی برای پیشینهسازی کسب درآمد رؤیایی برای پزشکان است. نمونه بارز آن موضوع غربالگری جنین است که با وجود خطرات و مضرات بسیار که هیچ جای دنیا مورد قبول نیست، تبدیل به فرصتی برای کسب درآمد و سرمایه شده است. این یعنی در نظام پزشکی ما، انسان محملی برای سود و پول است و اصل کسب درآمد از قبل بدن انسان است.