به گزارش حلقه وصل: سیزدهم آبان در تاریخ انقلاب اسلامی برگی زرین و مقطعی حساس و تعیینکننده است؛ چرا که در این روز تاریخی حادثه تبعید امام خمینی (ره) در 1343، کشتار بیرحمانه دانشآموزان از سوی رژیم پهلوی در تهران در سال 1357 و حرکت شجاعانه دانشجویان پیرو خط امام (ره) در تسخیر لانه جاسوسی در سال 1358 اتفاق افتاد که هر کدام در پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی نقش مهمی داشت و در راستای استکبار ستیزی بود، همین دلیل این روز با عنوان روز مبارزه با استکبار جهانی نامگذاری شده است.
در طول 44 سال از عمر انقلاب اسلامی، ایران برخلاف تمامی ادعاها و تبلیغات رسانههای غربی در راستای پروژه اسلامهراسی و ایرانهراسی، پرچم استکبارستیزی و عدالتخواهی را در دست گرفته است و با وجود اتخاذ موضع مستقل و سازشناپذیر در برابر ابرقدرتها، برای تمامی ملتهای آزاده جهان پیام صلح و دوستی و برادری و همکاری دارد.
امام خمینی (ره) با رهبری انقلاب اسلامی توانست روحیه استکبارستیزی را در مردم ایران شکوفا و آن را بیش از هر زمان دیگری عینیت ببخشد. بعد از امام راحل نیز، مقام معظم رهبری همان رویه را در پیش گرفت و اکنون کشور در اغلب زمینهها به نقطههای بسیار مطلوبی رسیده است. نشر شهید کاظمی بهعنوان یک ناشر خصوصی نیز، همسو با موازین رهبر معظم انقلاب، آثاری را با محتوای استکبارستیزی روانه بازار نشر کرده که در ادامه به مناسبت این روز مهم با چند عنوان آن در زیر آشنا میشوید:
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی طنزنویسی از جمله زیرمجموعههای ادبیات کشور بود که همواره مورد توجه گروههای مختلف قرار داشت. عرصهای که با آن میتوان به همه حوزهها وارد شد و مسائل و معضلات آنها را به شکل مستقیم یا غیرمستقیم مورد نقد قرار داد.
یکی از موضوعات مهمی که در طول این سالها همواره جز علائق طنزنویسان انقلابی ایرانی بوده است، نقد سیاستهای کشورهای استعمارگر همچون آمریکا و انگلیس بوده است که از همین رهگذر میتوان چهره واقعی این دو کشور را به مردم نمایان کرد.
اما گذشته از نقد سیاستهای کشورهایی همچون آمریکا، بررسی تاریخ این کشور و حوادثی که در آن رخ داده است میتواند ایده مناسبی برای طنزنویسان باشد. سوژهای که در دل خود حرفهای بسیاری دارد و پرداختن به آن شاید در گاهی موارد بیشتر بتواند در معرفی چهره کریه آمریکا به مردم کمک کند.
سوژهای که دکتر محمدصادق کوشکی آن را به خوبی درک کرده است و با آن که سابقهای در حوزه طنزنویسی نداشته است ولی توانسته با مشاوره و همراهی گروهی از طنزنویسان جوان کشور دست به قلم ببرد و با استفاده از زبان طنز به نقد تاریخ پُر از ظلم و نکبت آمریکا بپردازد.
البته کوشکی در این مسیر از کاریکاتورهای مازیار بیژنی کاریکاتوریست باسابقه نیز بهره برده است که حاصل این همکاری مشترک تولید اثری به نام «تاریخ مستطاب آمریکا» شده است.
کوشکی در این کتاب در سه فصل به موضوعاتی چون تأسیس آمریکا و فضای داخلی آن، سیاستهای آمریکا در عرصه بینالمللی و سیاستهای آمریکا در قبال ایران، با زبانی طنز به روایت تاریخ آمریکا میپردازد و در کنار آن در هربخش از کتاب کاریکاتورهای کشیده شده توسط مازیار بیژنی نیز استفاده شده است.
یکی دیگر از نکات منحصر به فرد این کتاب استفاده از منابع مرتبط با آمریکا است که در خارج از جمهوری اسلامی تولید شدهاند. همچنین نویسنده برای نگارش این کتاب از مشاوره عباس سلیمی نمین و فؤاد ایزدی دو نفر از چهرههای آشنا با تاریخ آمریکا بهره برده است.
علاوهبر این، خط سیر چیده شده برای روایت مرحله به مرحله تاریخ آمریکا، یک خط دقیق و مینیاتوری است که بدون اغراق میتوان آن را دربرگیرنده تمامی اتفاقات مهم تاریخ پرفراز و نشیب آمریکا دانست. اتفاقاتی که بسیاری از آنها با تلاش آمریکاییها در لابلای تاریخ دفن شده بودند و حالا دوباره با این کتاب به مخاطب ایرانی شناسانده میشوند.
«رجّ رجا»
در کریدورهای تو در توی تاریخ، در اثبات یا نفی مطلق فرد، افراد و یا گروهها و جریانهای سیاسی، بسیاری از وقایع و رویدادها رنگ باخته و یا فراموش میشوند. گاهی هم از جایگاه و ارزش خود فرو میافتند. شاید از همین رو باشد که چهره عجیب و غریب مرداد 1332 هنوز هم در پس پردهای از اغراض سیاسی و غیرعلمی پنهان مانده است. اما کتاب پیش رو زنجیرهای از پژوهشها و حوادث پیش از 28 مرداد 1332 است تا سالهای بعد از آن در قالب و زبان رمان.
خداداد، شخصیت این روایت یکی از هزاران قربانیان مسکوت این واقعه مهم تاریخی است. «رجّ رجا» نوشته لیلا قربانی نمونه زندگی آدمهایی است که پیش از انقلاب در بستر کش و قوسهای سیاسی طعمه دستنشاندههای حکومت میشوند و بیاختیار خرج منافع آنها میگردند. این کتاب روایت زندگی یک جوان جنوب شهری است که درست صبح روز 28 مرداد متولد میشود اما خیلی زود خیانت و نقش پدرش در این روز دست و پاگیر زندگی او میگردد و خواه ناخواه پیشینه و آینده او را درید تأثیر خود میگیرد.
رج رجا حکایت زندگی یک جوان لات مسلک و جنوب شهری است که در یکی از دعواهای خیابانی زخمی میشود. او دست قضا مهمان پیرمردی عارف میشود تا زخمهایش را مداوا کند او در آن خانه ناغافل دل در گرو مهر دختر جوان خانه میبندد. خداداد برای پاک کردن سجل سیاهی که تحفه 28 مرداد بوده و او هیچ سهمی در آن جز همان ارثیه بدنامی پدرش نداشته، مجبور میشود با تاریخ و آدمهایی که تاریخ جلوی پایش میگذارند بجنگد. این جنگ در بستر التهابات روزهای پیش از انقلاب و انقلاب و جنگ 8 ساله بعد از انقلاب، مسیر زندگی او را بالکل تغییر میدهد.
کتاب «جنگ خوب است» از مجموعه کتابهای آمریکا از دورن، مصاحبه مدیران و مشاوران امنیتی-اطلاعاتی و مسئولان سیاست خارجی آمریکا، نوشته مایکل مورل است که فائقه سادات میرصمدی آن را ترجمه کرده است.
در کتاب «جنگ خوب است» مصاحبه مدیران و مشاوران امنیتی-اطلاعاتی و مسئولان سیاست خارجی آمریکا را میخوانید و با تعریف جدیدی از عبارت «امنیت ملی» در آمریکا آشنا میشوید.
در این کتاب از زبان دولتمردان آمریکایی میشنوید که اولویتهای سیاست خارجی آمریکا چیست و چه طور با یک استراتژی بیسروصدا و نرم، مهرههای اصلی سیاست و دفاعی کشورشان را از میان سران امنیتی این کشور انتخاب میکنند. با خواندن این مصاحبهها متوجه میشوید که اتفاقاً دولتمردان آمریکایی ابایی ندارند از اینکه بگویند «من سرهنگم، نه حقوقدان!»
«روحانی میانهرو نیست، یک جنگطلبِ باهوش است»، «ایران قدرتمندترین کشور منطقه است» باورتان میشود این جملهها را سیاستمداران آمریکایی گفته باشند؟ کتاب پر است از این اظهار نظرها و اعترافهای صریح.
میزبان و پرسشگر این گفتوگوها «مایکل مورل» تحلیلگر اطلاعاتی آمریکاست. او در سالهای گذشته بهعنوان قائممقام آژانس مرکزی اطلاعات آمریکا و دو بار بهعنوان سرپرست سازمان سیا کار کرده است.
کتاب را بخوانید و ببینید آمریکاییها چه دیدگاه و برنامههایی درباره قدرت ایران در منطقه، انرژی هستهای، مسائل ایران و عربستان، داعش و تروریسم، برجام و نیروی قدس دارند. ببینید چه طور افکار عمومی را اقناع میکنند. ببینید از مأموران و جاسوسان سازمان سیا چه فرشتههای مهربانی در افکار عمومی ساختهاند و... . خیلی خبرهاست؛ بخوانید و بدانید.
کتاب بهصورت مصاحبه با مسئولین ارشد نظام آمریکاست همانهای که قسم خوردهاند که ملتهای مظلوم و علیالخصوص ملت شریف ایران را به هر راهی شده به زانو درآورند و این را میشود در گفتارهایشان بهصورت صریح خواند.
بیپروایی در بیان تمام جزئیات سیاستهای آمریکا در قبال ایران، این کتاب را خواندنیتر کرده است چون کتاب به داستانی پرداخته که برای خیلیها که دنبال این هستند که بدانند داخل سیاست آمریکا چه خبر است و مذاکرات هستهای و برجام چه بلایی بر سر برنامه هستهای ایران داشته است جذاب میباشد.
تاریخ انقلاب اسلامی پر است از اتفاقات ریز و درشتی که گاهی یکی از آنها به تنهایی میتواند نگین درخشان تاریخ یک ملت باشد. اما شاید تعدد این وقایع و رویدادها باعث درک نشدن اهمیت هر یک به تنهایی شده باشد.
پنجم اردیبهشت سال 1359 سالروز یکی از این وقایع شگفت انگیز و معجزهگون است. روزی که نیروهای ویژه آمریکایی با یک برنامهریزی مفصل و تمرین و شبیهسازی در محیط مشابه طبس و تهران، بدون ذرهای تردید در نتیجه عملیات راهی ایران شدند تا گروگانهای جاسوسخانه آمریکا را آزاد کنند. آنها همه چیز را در نظر گرفته بودند و برایش برنامه داشتند. فقط یک چیز از قلمشان افتاده بود؛ «خدا». و خدا نیز به اشارتی چنان در هم کوبیدشان که عبرت تاریخ شوند. ارتش آموزش دیدهی آمریکا و نیروهای «دلتا» که زبدگان این ارتش هستند، در صحرای طبس گرفتار طوفان شن شده و با دادن تلفات جانی و مالی قابل توجه و بدون کوچکترین دستاوردی مجبور به فرار از خاک ایران گردیدند. بدین ترتیب هیمنه آمریکا که در جریان فتح لانه جاسوسیاش در تهران به شدت شکسته و فرو ریخته بود، بیش از پیش دچار فروپاشی و اضمحلال شد.
یکی از دلایل ماندگاری وقایع درخشان تاریخی در فرهنگ هر کشوری، نفوذ آن وقایع در لایههای مختلف هنری است و به نظر میرسد اعجاز قلم در میان تمام هنرها ماناتر و عمیقتر است. لیلا قربانی در کتاب «الو کاخ سفید» این واقعه را با قلمی شیوا و مستند که حکایت از تحقیق و پژوهش گستردهای دارد، در قالب یک داستان خواندنی به فضای ادبی کشور وارد کرده است.
نویسنده با بررسی منابع داخلی و خارجی رویداد، با قلمی روان و روایتی چند بعدی و از منظرهای متفاوت طرف آمریکایی، به برنامهریزی حملهی نیروهای دلتای ارتش آمریکا زیر نظر مستقیم رییس جمهور وقت آن کشور، با حضور زبدهترین و کارآمدترین نظامیان پرداخته است. همین تلاش در مستند بودن محتوا؛ کتاب را به یک مستندنگاری شبیه کرده است تا یک رمان بر پایهی خیال و وهم.