به گزارش حلقه وصل: حجاب از جمله اصطلاحات دینی به شمار می آید که در شریعت اسلامی، یعنی زنان و مردان، برخی از نقاط بدن خود را بپوشانند و حجاب محدود به امروزه نیست و نگاهی به ادیان و اقوام پیش از اسلام نشان می دهد که حجاب در آن دوران هم وجود داشته است و اهمیت آن به حدی است که برخی از آیات قرآن و احادیث ائمه اطهار(ع)، از واجب بودن و اهمیت آن سخن گفتهاند.
خانم طباطبایی، روان شناس و مبلّغ دینی، با اشاره به فرهنگ سازی در حوزه حجاب بیان کرد: اعتقاد ما چه در روان شناسی و چه در مباحث تربیت اسلامی و چه در سیره و آیات این است که هر چیزی میخواهیم در مسائل تربیتی ماندگار شوند باید از دوران کودکی شروع کرد و گام اول برای این که مسئله حجاب را در میان نوجوانان و جوانان به یک باور برسانیم باید از همان دوران کودکی، مبانی ضرورت حجاب را برای بچهها تبیین کنیم و در روان شناسی اعتقادمان این است که بچهها توان تفکر انتزاعی ندارند، اما پدر و مادرها میتوانند از همان دوران کودکی فرزند خود، با روشهای مختلف مثل ارائه الگو، زیباسازی بحث حجاب و مفاهیم مختلف دیگر، زمینهای را به وجود آورند تا فرزندانشان با موضوع حجاب به طریق اولیٰ آشنا شوند و انس بگیرند تا ضرورت در والدین ایجاد شود.
به گفته این مبلّغ دینی، لازم است جامعه ما در فرهنگ سازی عمومی خود، مسائل تربیتی دینی را به عنوان دغدغه برای والدین مطرح کند. یعنی تا والدین، خودشان به مسائل اعتقادی از جمله بحث حجاب به عنوان یک ضرورت فردی و اجتماعی اهتمام نداشته باشند بدون شک نمیتوانند به صورت نصیحت یا آمرانه و کنترل گری، این مسئله را به فرزندان خود منتقل کنند.
خانم عباسی، پژوهشگر دینی ادامه داد: واقعاً اگر در خانه ما و شما، هر کسی هر کاری دلش بخواهد انجام دهد سنگ روی سنگ بند خواهد شد؟ مثلاً اگر درمورد حجاب یک جامعه، یک نفر بخواهد با چادر و دیگری با پوشیه بیاید و فرد دیگری بدون چادر بیاید و آقایان هم با هر مدل لباسی که دوست دارند در جامعه حضور پیدا کنند می توان اسم این را آزادی گذاشت؟
به گفته او، شهید مطهری در کتاب حجاب گفته اند اگر به این است که انسانها بدون حجاب متمدن باشند پس حیوانات از انسانها متمدنتر هستند.
خانم فخر روحانی، پژوهشگر دینی افزود: وقتی که پوشش از حد و مرز خود خارج شده و از اسلوبها و شاکلهای که اسلام برای روابط اجتماعی ما و حدود پوشش در ارتباطات اجتماعی تعریف کرده است، خارج شود جامعه انسانی به یک جنگلی تبدیل میشود که طبعاً در آن جنگل، انسان نمیتواند رشد متعالی انسانی خود را داشته باشد و در حقیقت، آن قدر درگیر پوشش و ظواهر و روابط نامناسب عاطفی و اخلاقی شده و با آسیبهای فراوان روبرو میشویم که امکان رسیدن به نقاط متعالی انسانی برای ما کاملاً منتفی است. بنابراین، پوششی که اسلام برای ما تعریف کرده است یکی از محدودیتهایی است که مثل هزاران محدودیت دیگر در زندگی به آن تن میدهیم و از آن به عنوان ابزاری برای رشد استفاده میکنیم.