سرویس پرونده: انقلاب به روزهای حساس و مهم خود رسیده است. حضور امام خمینی (ره) در میان انقلابیون نوید نزدیک بودنِ پیروزی را می دهد. اما آنچه که جریان انقلاب از آن غفلت نمی کند، سازماندهی و روحیه بخشی مجدد به مردمی است که دیگر فاصلة چندانی تا رسیدن به رویاهایشان ندارند. حجم استقبال مردمی و انبوه جمعیت، ستاد استقبال را با مشکل مواجه کرده است. کوچکی فضای مدرسه رفاه و مشکل استقبال از هزاران مردمی که می آیند تا مرهم بغض های چندین ساله خود را در آغوش امام امت بیابند، باعث می شود تا ستاد استقبال دست به ابتکار بزند و مردان و زنان را جداگانه و به صورت گروه گروه به دیدار امام می فرستند.
بدنه فعال اجتماعی در میان مردم، روحانیون و طلاب هستند و در طول سال های مبارزه نیز بیشترین هزینه را آنها متحمل شده اند. در طول سال های تبعید امام (ره)، حلقه واسط بین امام و امت نیز همین روحانیون بوده اند و اولین دیدار امام پس از بازگشت به میهن با آنها است. بیانات رهبر انقلاب در این دیدار منشا بسیاری از اتفاقات روزهای آینده انقلاب است. حضرت روح الله در سخنانش به جنایات رژیم پهلوی در قبال نیروهای فعال روحانیت، زندان ها و شکنجه هایی که در این سالها، آنها متحمل شده اند، اشاره می کند و آنها را مورد تفقد قرار می دهد و می گوید: «آنهايي كه بايد به اين امت خدمت كنند، مثل علماي اعلام و اشخاص روشنفكر، اينها را در زندان بردند. ده سال، پانزده سال، پنج سال در زندان اينها را بردند. صرف نظر از آن زجرهايي كه به اينها كردند، آن خلاف انسانيت هايي كه با اين اولياي خدا كردند، اين نيرو را هدر دادند؛ يعني نيرويي كه بايد در جامعه فعال باشد. اگر مدرس است، عدهاي را تربيت بكند؛ اگر محصل است، خودش تربيت بشود؛ اگر فعاليتهاي سياسي دارد، فعاليت سياسي بكند؛ فعاليتهاي مذهبي دارد، فعاليتهاي مذهبي بكند_ تمام اينها را اينها به هدر دادند.»
نکته بعدی که امام بی مقدمه سراغ آن می رود، توبه شاه است. جریان های وابسته در کشور مانند جبهه ملی و امثالهم، پیروزی مردم را نزدیک می بینند و سعی در فریب افکار عمومی دارند که شاه توبه می کند و بهتر است که شاه را بگذاریم صرفا سلطان باشد و حکومت را مشروطه کنیم. اما امام تجربه مشروطه را به یاد دارد. چگونگی دیکتاتوری رضاخان در جلوی چشمان اوست و بصیرت تاریخی رهبر امت اجازه نمی دهد این افکار ذهن مردم مظلوم را فریب دهد. ایشان بیاناتی را که در بهشت زهرا مبنی بر غیرقانونی بودن دولت و حکومت پهلوی گفته اند را مفصلا شرح می دهند تا جای شبهه برای کسی باقی نماند و در ادامه جنایات شاه را غیرقابل جبران توصیف می کند و تنها راه را براندازی سلطنت و محاکمه شاه می داند.
نقش مستشاران خارجی به طور معمول برای آن است که کشور در حوزه های مربوطه پیشرفت کند و بعد از مدتی مستشاران خارجی جای خود را به متخصصین داخلی آموزش دیده تحت نظر آنها بدهند. روشی مرسوم که در میان کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه صورت می پذیرد. اما روند کاری مستشاران خارجی در دوران پهلوی به گونه ای بود که سیر نفوذ و استعمار کشور از طریق آنان توسط دولت های خارجی صورت می گرفت. شاید در ظاهر صنعت کشور پیشرفت می کرد اما در باطنِ قضیه، نیروی انسانی متخصص تربیت نمی شد و حتی از انتقال فناوری به کارگران جلوگیری به عمل می آمد. همة این موارد به علاوه رفتار متفرعنانه اتباع خارجی که در این پوشش در کشور حضور داشتند و حتی در موارد بسیاری به مردم ظلم می کردند و در مقابل حکومت از آن ها حمایت می کرد، باعث خشم مردم شده بود.
در سال های منتهی به پیروزی انقلاب، 50 هزار مستشار آمریکایی عملا کشور را تبدیل به مستعمره ایالات متحده کرده اند. به طوریکه با برنامه ریزی آمریکایی ها، شاه از ایران فرار می کند. اما مهم ترین نکته ای که امام بیان می کند، اشاره به موضوع همراهی نکردن ارتش با مردم و تلاش مستشاران آمریکایی برای کودتاست. امام ارتش را از مردم میخواند و بدنه ارتش را به همراهی با مردم دعوت می کند. استقلال ارتش از وابستگی به پهلوی و بیگانگان را بیان میکند و ارتش را لایق تحقیر در برابر خارجی ها نمی داند.
مستشاران خارجی شاهراه های حیاتی استقلال کشور را تقریبا در دست دارند نکته ای که امام ازآن به خوبی اطلاع دارد و با هوشیاری به مسئله استقلال و عدم وابستگی اشاره می کند. «من كه در فرانسه بودم از اين اطراف ميآمدند سراغ من؛ مِنجمله از آلمان مكرر آمدند اينهايي كه در نيروهاي اتمي كار ميكنند. مطالبي اينها ميگفتند؛ مِنجمله اينكه نميگذارند كه ما چيز بفهميم! چند صد نفر آنجا بردهاند و ميخواهند نيروي اتمي درست كنند براي خودشان. مي گويند نميگذارند ما كار [ياد بگيريم].» بنیانگذار انقلاب استقلال اقتصادی و صنعتی شدن کشور را مطالبه جدی انقلابیون می داند و در ادامه عدم وابستگی صنعتی را مطرح میکند و بر بومی نبودن صنایع دست می گذارند از زراعت گرفته تا صنعت های دیگر که صرف مونتاژ در کشورصورت می گیرد و اجازه یادگیری و ارتقای صنعت در داخل برای مردم نیست.
هر چند در طول سالهای حکومت پهلوی این مستشاران خارجی از پیشرفت کشور جلوگیری می کردند اما مردم در انتظار روزهایی بودند که بتوانند رویای پیشرفت های صنعتی خود را محقق کنند و نظامیانی بدون وابستگی به قدرت های خارجی و متکی به اراده و قدرت ایمان یک ملت و همراه با آنان داشته باشند. حضور امام نوید بخش همه اینها برای مردم بود.