
نعمت الله سعیدی
اگر می شد در این مملکت از عوضی ها عوارض گرفت، نه نیازی به اقتصاد نفتی داشتیم و نه احتیاجی به افزایش مالیات!
مدتها پیش یادداشتی نوشته بودم و در آن توضیح داده بودم که تعداد و نوع فحشها در هر فرهنگ و زبانی ، چه ارتباطی به فلسفه و حکمت های رایج در آن سرزمین دارد.
اجمالا، اخلاق مجموعه ای ست از هنجارها، معیارها و رفتارهای زشت و زیبا. (برعکس قانون که با باید و نبایدها کار دارد) فحش به زبان ساده، چیزی نیست غیر از یک سری صفات زشت. یعنی با دقت کردن در فحشهای مردم هر زبان و فرهنگی، میتوان به دامنه ی اصلی ترین معیارهای زشتی و زیبایی آن جامعه پی برد.
بعید میدانم هیچ فرهنگ و زبان و ملتی به اندازه ما ایرانیها تنوع فحش داشته باشند! مخصوصا در مورد فحش های ناموسی. مثلا همین تنوع و تعداد فحشهای ناموسی نشان میدهد که مردم ایران چقدر به حجاب و عفاف اهمیت میدهند. (به مفهوم این فحش ها که دقت کنیم، تماما بر این اساس است که عدم عفت و پاکدامنی را زشت می انگارند) اما مثلا حاکثر فحشهای ناموسی در کشوری مثل انگلیس یا فرانسه دو –سه مورد بیشتر نیست! در ایران میتوان هنگام اختلاف و نزاع با یک نفر، ساعتها، بلکه روزها فحش داد! آن هم فحشهایی یکی از یکی آبدار تر و گزنده تر!
این اصطلاح و فحش «عوضی» بودن خدا میداند چقدر معنا دارد! تا به حال با خود فکر کرده اید که «آدم عوضی» چه طور آدمی ست و چرا عوضی ست؟ اصلا عوضی بودن یعنی چه؟ به کسی میگویی، برو آچار شانزده را بیاور، می رود و آچار چهارده را می آورد. بعد میگویی، چرا عوضی آورده ای؟ حالا آدم عوضی هم آیا مثل آچار عوضی ست؟ عوض و عوضی با چه چیزی یا چه کسی؟ آدم عوضی یک شخص احمق است، یا زیرک و رند؟ دزد است؟ بی شرم است؟ خیانتکار است؟ پس چرا عوضی ست؟
شاید همین عوضی بودن حکایت از دنیایی از آموزه های پیچیده روانکاوی و روان شناسانه داشته باشد! طوری که امثال یونگ و فروید هم اینجا باید بروند جلو! آدم عوضی آدم بسیار پیچیده و در عین حال ساده ای ست. تا دلت بخواهد احمق است و تا فکرش را بتوانی بکنی زیرک. دقیقترش این میشود که، آنجایی که بناست بفهمد، نمی فهمد؛ و وقتی بناست نفهمد، یک چیزهایی را می فهمد که به عقل جن هم نمیرسد! کسی که عوضی است را نمیتوان با هیچ فحش دیگری یاد کرد. اما کسی که دزد است، یا قاتل است، یا هر خطاکار دیگری را میشود گفت عوضی! برای همین گاهی به یک کودک با نمک و معصوم نیز، که کمی شلوغ است میشود گفت «دیدی بچه فلانی چقدر با مزه ست، عوضی!؟» همان طور که مثلا به قاچاقچی محل نیز میشود گفت: «یارو از آن آدم عوضی ها ست!»
در مطلب قبلی (فرگشت و خواستگاری از کمد دیواری) کمی توضیح دادیم که فلسفه جواز تعدد زوجین در اسلام چیست. نفقه و تمام مخارج ریز و درشت زندگی یک زن بر عهده همسرش است. حالا مردی که توان مالی دارد و میتواند از یک زن دیگر (که به هر دلایلی فرصت ازدواج با مرد معمولی را ندارد) حمایت کامل اقتصادی و روحی کند، اگر خواست تجدید فراش کند مجاز است. آیا این ازدواج رسمی و شرعی بهتر است یا برقرار کردن رابطه نامشروع؟! وگرنه در شرایط معمول بالای نود درصد مردان یک جامعه نه موقعیت اقتصادی اش را دارند و نه تمایلی به ازدواج مجدد. یعنی قانون تعدد زوجین فقط یک جور تبصره و استثناء است به قانون کلی ازدواج. گیرم مردی هم توان مالی دارد و هم تمایل به ازدواج مجدد، از دست همسر چنین فردی چه بر می آید؟! بله میتواند مهریه اش را کامل بگیرد. دیگر چه؟
اگر تعدد زوجین مجاز نبود، مگر اصل صورت مساله از بین میرفت؟! الان در بسیاری از کشورهای غربی روابط جنسی آزاد است، ولی تعدد زوجین قانونی نیست. آیا مردان در این کشورها همواره به همسر اول شان وفادار ند؟ اصلا کلماتی مثل خیانت و وفاداری جنسی ، در این فرهنگها هنوز هم معنی دارد؟! آیا اگر اسلام نیز تعدد زوجین را حرام اعلام میکرد، مشکل حل میشد؟! چطور در فرهنگ غربی که این همه بی بند و باری وجود دارد، باز هم بعد از ازدواج فرهنگ معشوقه ممنوع داشتن (یا معشوق ممنوع بودن!) حل نشده؟! اسلام فقط به این واقعیت رسمیت قانونی بخشیده که قابل کنترل و مدیریت باشد. که آمار فرزندان حرام زاده به بالای 50 درصد نرسد! (که در بسیاری از کشورهای غربی سالها ست رسیده!) تازه در مطلب قبلی کمی توضیح دادیم که اگر دقت کنیم و به صورت کلان به این موضوع نگاه کنیم، باز هم این قانون نهایتا به نفع مجموع زنان یک جامعه است. (که در صورت کاهش تعداد مردان به دلیل وقوع جنگها یا حوادث شغلی یا ... زنانی چون همین همشیره جناب میرزا ارسلان قاجار، بانو «افسر الملوک» – در سریال بانوی عمارت - از ازدواج و تشکیل خانواده و داشتن فرزند و داشتن حامی اقتصادی و ... محروم نشوند) بگذریم.
اینهایی که گفتیم میشود خلاصه فلسفه اینکه چرا در اسلام تعدد زوجین مجاز است. در اینجا هر چیزی که غیر از این گفته شود «عوضی» ست. چه این جناب میرزا «ارسلان شازده» قاجار روی حساب عوضی بازی رفته سراغ تجدید فراش، چه ماجرا سوءتفاهم باشد و این خانم بعدی همشیره ی ایشان باشد و بانو «فخرالزمان شالچی» عوضی گرفته باشند! وگرنه به جناب «صدا و سیما»ی گرامی عرض میشود که سری به این فضاهای مجازی بزند و ببیند پیرامون شبهات در مورد حقوق جنسی و خانواده در اسلام چه الم شنگه ای بر پا ست!؟ {ادامه ی گفتگوهای قبلی، در یک گروه چند هزار نفری تلگرامی}
ادمین آتئیست: درود دوست گرامی
من دیشب خوابم برد و آف شدم
ولی
خوشبختانه جناب ... بودند و پاسختونو دادند
هدف از عنوان کردن سنگسار این بود که بلاخره سنگسار کلام الله است یا نیست؟!
اگر هست چرا عمر آن را حذف کرده ؟ و
آیا قرآن توسط عمر تحریف شده ؟
عمر که پیامبر نبوده که با خدا معامله کند !
اگر نیست مگر عایشه همسر پیامبر ِ الله دروغگو است ؟
من: سلام
البته بحث دیشب بنده و طرف مقابل هیچ ربطی به موضوع تحریف قرآن کریم نداشت. (تحریف کلی و مهم که تقریبا همه قبول دارند ممکن نیست در مورد قران کریم بوده باشد. اگرچه نهایتا تحریف جزئی هم در قران غیر ممکن است...)
چون بنده کلا در مورد مسائل تاریخی خیلی ورود نمیکنم. دیده ام گاهی آتئیستها کل وجود خارجی داشتن حضرت رسول ص و ظهور اسلام را هم منکر میشوند. (آن وقت در مورد این جزئیات جوری نظر میدهند که انگار خودشان حضور داشته اند!! عملا هم هر چه توضیح بدهی حرفهای ضد و نقیض خودشان را تکرار میکنند...)
نفر بعدی: دوست گرامی اتفاقااین خصلت مخصوص مسلمانانه. حوادث فدک و کربلا و امثالهم را طوری شرح میدهند که انگار خودشان حضور داشتن و عکس و فیلمش م گرفته اند
من: البته حالا طبیعی ست که امثال شما دوست دارند تمام خصلتهای منفی متعلق به مسلمانان باشد...
اما در مورد مرثیه ها و مجالس روضه و جزئیات تاریخی در این مورد، هم گوینده و هم مخاطب... هر دو معمولا میدانند که اینها زبان حال است. نه تاریخ و روایت.
نفر بعدی: خب آیا عاقلانه ست ملت سالی 2 ماه عزادار باشند و تو سر و مغزشون بزنن و گریه و آه و فغان کنند؟؟؟؟:
اونم برای یه داستان اختراع ملا
: بله کاملا عاقلانه ست. چون تماما به خاطر روحیه ظلم ستیزی و ارتقا معنویات مخاطبان است.
ضمنا حادثه کربلا اختراع ملا نیست.
عرض کردم «زبان حال» خواندن در مرثیه ها را کسی به عنوان متن تاریخی در نظر نمی گیرد. نه گوینده و نه شنونده.
نه اینکه اصل ماجرا واقعی نباشد! اینها با هم فرق دارد.
: چه نیازی به این روحیه است؟:؟؟
الان کشورهای جهان اولی و حتی جهان دومی سالی یه روزم عزاداری نمیکنن برعکس مراسم های جشن و شادی تو تقویم شون زیاد دارن
: کلا اگر ملتها نیاز به کار فرهنگی نداشتند... رادیو و تلویزیون و همین تلگرام و .... همه بیخود بود.
شما ضرورت کار فرهنگی را که نمیخواهید منکر شوید؟!!
مراسم محرم و عاشورا هم یک نوع کار فرهنگی ست که اتفاقا، اگرچه شاید نقدهایی وارد باشد، اما در مجموع، قطعا خیلی هم موفق عمل کرده است.
: پس چرا بعد 40سال بقول خودت فرهنگسازی تون الان میزان جرم و جنایت و بی دینی و تجاوز و فساد اینقدر زیاد شده؟؟؟
کار فرهنگی و فرهنگ سازی ربطی به خرافه پرستی و داعش پروری نداره
فرهنگ سازی یعنی احترام به حریم خصوصی افراد
فرهنک سازی یعنی گفتار نیک پندار نیک رفتار نیک
یعنی وفاداری به همسر
یعنی برابری زن و مرد
یعنی انسانیت و نوع دوستی
نه اینکه انتحاری بزنی تا حرفتا به کرسی بنشونی
: شما مثل اینکه علاقه وافری به عوض کردن پی در پی موضوع بحث دارید!! الان بحث سیاسی را پیش بکشیم؟! در مورد برابری جنسی حرف بزنیم؟ یا ضرورت حریم خصوصی و ...؟ در مورد همه شون که نمیشه همزمان بحث کرد!
اولا پس قبول دارید که کار فرهنگی از واجبات هر ملت و تمدنی ست
عاشورا و محرم نیز ظرفیت بی نظیری برای کار فرهنگی مثبت و درست دارد
که البته نقدهایی هم بر آن وارد است (اما بحث مان کلیت آن است...)
همین بحث ضرورت کار فرهنگی و مراسم محرم را ادامه بدهیم یا برویم سراغ موضوع انقلاب اسلامی؟ شما باید ثابت کنید اگر محرم و عاشورا نبود مثلا فساد و غیره کمتر میشد. چنین ادعایی دارید؟
: سوال من اینه چطور نمیشه توی قران دست برد؟ یعنی اگر یه ایه رو حذف کرد یا چند کلمه بهش اضافه کرد ایا این امری غیر ممکنه؟
من: بحث مان این نبود. اما فعلا بعد از خلیقه سوم که قبول دارید غیر ممکنه؟ بله یا خیر؟
: چرا غیر ممکن باشه؟
: چون مثلا در هر نسلی و در اکثر بلاد اسلامی صدها حافظ قران وجود داشته و داره... که حتی شما یک کلمه را اشتباه بخوانید فورا تشخیص میدهند
از مصر و لیبی و مراکش گرفته تا ایران و افغانستان و اندونزی و ... ملتهای مسلمان زندگی میکردند و میکنند و تا حالا گزارش نشده که مثلا مصریها فلان سوره را یک جور بخوانند و هندیها یک جور
بعد هم که صنعت چاپ و نشر آمده و دیگر تحریف محال است
: اگر الان یه نسخه خطی از قران از زمان زنده بودن پیامبر پیدا بشه و اتفاقا این نسخه از طریق دشمنان محمد دستکاری شده باشه و کلام واقعی خدا نباشه( ولی فرض کنیم که هیچکس از این قضیه باخبر نیست) بعد بگن خوب مثلا سوره بقره پنج شیشتا ایه داشته که حذف شده مثلا درمورد احکام اعدام ازدواج و .....
: این اگر و مگرها را بگذاریم کنار. الان بفرمایید: آیا بعد از خلیفه سوم امکان تحریف در قران کریم وجود داشته؟
: اخه الان که حافظان وحی نیستشون.
نفر بعدی (خطاب به قبلی): اختیار دارید
پس سعید طوسی چیه.:)
(شکلکهای متعدد استهزاء و خنده)
(تعدادی دیگر نیز در همین زمینه شروع به فرستادن متن و مسخره کردن و توهین و ... میکنند. یکی دو نفر از همفکران مسلمان نیز ورود میکنند...)
من: شما که معمولا مدافع سینه چاک حقوق همجنسگرایان هستید...
: اولا که همجنسگرایان انسانند و هم جنس گرا بودنشون ضرری به من نمیزنه. بنابراین ربطی به من نداره حریم خصوصی شون
دوما چرا کم میاری حرف بیربط میزنی؟؟
بفرما کجا من نظری راجب همجنس گراها دادم؟؟؟؟؟ریپلای کن ببینم کجا ؟؟؟؟
: پس منظورتان از اشاره کردن به سعید طوسی چی بود؟ کلا مثل اینکه شما به کل کل و حاشیه رفتن بیشتر تمایل داری. بگذریم
: همجنسگرا با متجاوز به کودک زمین تا اسمونه برادر یاد بگیر اینو (شکلک استهزاء و تعجب)
: شما هم یاد بگیر عزیز من که قاری قرآن بودن مساوی با تجاوز به کودکان نیست...
اینها کارهای تبلیغاتی کثیف یک سری رسانه ی مریض و به معنای واقعی کلمه بی شرفه... که مخاطب شرطی بشه هرجا اسم قران آمد، اسم طوسی براش تداعی بشه. بگذریم. (علاقه ای به این بحثهای صد من یک غاز خالی از استدلال و منطق ندارم)
: آخه عزیزم مدرسه شهرک غرب یادمون نره یا همین چند روز پیش در اصفهان
: نهایتا سوال اصلی این است:
کدام تفکر نسبت به انحرافات جنسی از این دست کاملا قاطعانه می ایستد و مبارزه میکند؟
و کدام تفکر سعی در تئوریزه کردن و مجاز دانستن آن دارد؟
و چرا دارد جای متهم و شاکی در این ماجرا عوض میشود؟ (یعنی تفکری که این همه برای دفاع از حقوق همجنسگرایان سینه چاک میکند... اینجا در نقش شاکی و مدعی خودش را جا میزند!!)
همفکر مسلمان: دقیقا و دقیقا جای جلاد و شهید را خیلی راحت تغییر میدن
: دوست عزیز! همجنسگرا و کسی که با کودکی لواط کنه فرق داره باشید دوستانی که اطلاعات دارن در اختیارتون میذارن
من: نه بحث مون این بوده و نه صحبت سر این جزئیات...
آخرش بالاخره همجنسگرایی چیه؟
وگرنه معلومه وقتی کسی این انحراف را داشته باشه اول سراغ کودکان میره...
چون راحت تر ست.
پس امثال شما که همجنسگرایی را مجاز میدانید و برای حقوق شان سینه چاک هستید، این قدر سعید طوسی را مثال نزنید
: تا جایی که من میدونم همجنسگرایی یه تغییر ژنتیکی هست. ولی کسی که با کودک لواط کنه بیماره و بیشتر بهش میگن بچه باز یا پدوفیلی اگه اشتباه نکنم باز مطلبی بود اراعه میدم خدمتتون
: کاری فعلا با این تقسیم بندیها و جزئیات نداریم. آخر تمام این تقسیمات یک چیز است: رابطه جنسی با جنس موافق...
که تفکر دینی به شدت در برابر آن می ایستد
اما تفکر غیر دینی سعی در تئوریزه کردن و قباحت زدایی از آن دارد
: رابطه ی جنسی هم جنس گرا چه ربطی به دیگران داره؟؟
: اگر یک همجنسگرا در آپارتمان محل زندگی تان باشد و شما هم صاحب فرزند باشید، چه احساسی دارید؟
ربطش این است...
: همجنسگرایی با کودک آزاری فرق داره. اینو بفهم لطفن!!!
: حالا شما فرض کن در مورد رابطه با کودکان شما هم با تفکر دینی موافق باشید. یعنی تایید کنید که فعل غلط و مذمومی ست (که باز هم نه به شدت آن. یعنی تفکر دینی به شدت مخالف است) پس تا اینجا در مورد کودک آزاری هم عقیده میشویم. درست؟
باقی موارد چی؟ وقتی این عمل تایید شد... معلومه که تمام انواعش هم کم کم تایید میشه
: تفکر دینی خودش پایه گذاره این مسأله هست بزرگوار
: اگر بنا به ادعای بی دلیل باشه... هر چیزی میشه گفت
کافیه آدم انصاف نداشته باشه
تفکر دینی خودش پایه گذار این مساله بوده و بعد خودش هم میاد حکم سنگسار یا اعدام با شمشیر برای لواط کار بدهد؟؟!! می فهمید دارید چی میگید؟؟!
: بنده مخالف شدید این مسأله هستم خواهشن جای من تصمیم نگیرید
: اگر شما هم مخالفید که دیگر اختلاف نظر خاصی نیست
اصلا بحث مان این نبوده. بگذریم
: با کلمات بازی نکنیم راحتتر باهم بحث کنیم. یکی از احکام دینی بالاتر گذاشتم میتونید ببینید تفکر دینی پایه گذاره. من مخالف اینم کسی با بچه ای بخاد رابطه داشته باشه عزیز دل
: متاسفانه متوجه نمیشوم چه میگویید. مخالف همجنسگرایی هستید؟ نیستید؟
اسلام را مقصر میدانید که با این مساله مبارزه کرده؟
مقصر میدانید که پایه گذارش بوده؟؟
معلوم هست حرف اصلی تان چیست؟؟!
: سلام. دوست عزیز همنجسگرا جهش ژنتیکی هستش. با لواط فرق داره
یه سوال از شما بپرسم
چرا بعضی از افراد بعد از سالها تغییر جنسیت میدهند ؟
: سلام
نکته اصلی اینجاست که به هیچ وجه اینجا بحث موارد بسیار خاص و استثنایی را نداریم.
به عنوان مثال برخی از افراد (مثلا یک در ده هزار یا بیشتر و کمتر) اختلالات شدید هورمونی... یا حتی اندامی دارند. و ممکن است بروند و تغییر جنسیت بدهند. (که اتفاقا تفکر دینی آنرا تایید میکند)
اینها در فقه مفصل بحث میشود (که اگر شخص در مجموع مونث به حساب بیاید حکمش چیست و اگر مذکر چه...)
بحث همجنسگرایی به هیچ وجه مربوط به مثلا دو جنسیتی های استثنایی نمیشود
کسانی هم که از همجنسگرایی دفاع میکنند، فقط منظورشان این افراد خاص و کاملا استثنایی نیست.
یا این را نمیدانند، یا خودشان را زده اند به نفهمی!!
بعد در مورد اتفاقاتی مثل سعید طوسی (گذشته از اینکه اصل قضیه چه بوده و چقدر واقعیت داشته یا نداشته) می آیند 180 درجه تغییر موضع میدهند و در نقش مدعی ظاهر میشوند!
این وقیحانه نیست به نظر شما؟
همون بی بی سی که برای همجنسگرایان ایران مستندهای حرفه ای میسازد و از آنها دفاع میکند، در مورد آدمهایی مثل سعید طوسی کاملا تغییر موضع میدهد
چرا؟؟
چون میخواهد بگوید: استاد قرآن بودن برابر است با سعید طوسی بودن!!
در صورتی که همین فرهنگ قرآنی ست که مجازات امثال این آدمها را مرگ به بدترین شکل میداند.
که باز هم امثال بی بی سی بیایند برای حکم اعدام الم شنگه برپا کنند!!
: شما باید برا ادعاتون دلیلی بیارید جناب سعیدی
آیا دین موفق بوده یا نبوده که من رو از این عمل غیر انسانی باز بداره
: چرا مسائل بی ارتباط را مطرح میکنید عزیز من؟!
مگر مثلا پزشکی موفق بوده همه بیماریها را از بین ببرد؟
خب حالا چه؟ پزشکی را تعطیل کنیم؟!! برویم سراغ رمالی؟!
تئوری یک چیز است و اجرا چیز دیگری.
شما از خودتان بپرسید که، آیا وقتی تفکر دینی تقویت بشود، انحرافات جنسی در جامعه کاهش میابد ، یا برعکس؟!
همین کودک آزاری با کدام تفکر بیشتر و شدیدتر محکوم میشود؟ کدام تفکر مجازات سنگین تری برای مجرمین جنسی در نظر گرفته؟
کدام تفکر دقیقا عوضی ست؟؟ یعنی برعکس است...
اینها این قدر بدیهی ست که من نمیدانم چرا داریم بحث بیخود میکنیم؟
واقعا عوضی بودن بد دردی ست ...
ادامه دارد..