میراث مغفول حاج نادر برای «افشای بلای صهیونیسم»/ وزارت خارجه راه دولت قبل را نرود +عکس و فیلم

سرویس جهان حلقه وصل - رهبر انقلاب، روز چهارشنبه، ۱۸ خرداد ۱۴۰۱، در دیدار با کارگزاران حج، نکته‌ی مهمی را خاطرنشان کردند که به باز شدن بسیاری از گره‌ها در سیاست خارجی کشور کمک می‌کند: افشای بلای صهیونیسم. البته اشاره‌ی رهبری با توجه به موضوع دیدار، روی بلای صهیونیسم برای جهان اسلام متمرکز بود، اما طبیعتاً تعمیم این مسئله به فراتر از جهان اسلام نیز خارج از دایره‌ی برداشت صحیح از سخنان ایشان نیست. چه‌بسا افشاگری درباره‌ی بلای صهیونیسم در غرب، به باز شدن گره سیاست خارجی جمهوری اسلامی در قبال کشورهای غربی، از جمله در مذاکرات هسته‌ای، نیز کمک کند. این همان انگیزه‌ای است که «نادر طالب‌زاده» را سال‌ها قبل به سوی تشکیل کنفرانس بین‌المللی «افق نو» سوق داد.

طالب‌زاده حقیقتاً قهرمان جبهه‌ی فرهنگی و جنگ نرم ایران بود که همزمان، در خطوط مقدم مختلف با دشمنان می‌جنگید. میراث بزرگی که از او به جای مانده (هم در قالب برنامه‌های فرهنگی داخلی و بین‌المللی و هم در قالب شاگردان و دوستان ایرانی و غیرایرانی) نویدِ ادامه‌ی راه او را می‌دهد؛ هرچند شاید هیچ‌کس نتواند جای خالی «حاج نادر» را به طور کامل پر کند. یکی از افرادی که در بسیاری از طرح‌ها و برنامه‌های طالب‌زاده، از جمله کنفرانس افق نو، دست راست او محسوب می‌شد، «غلام‌رضا منتظمی»، دیپلمات سابق ایران در فرانسه و مدیرعامل مؤسسه و دبیر اجرایی کنفرانس بین‌المللی افق نو، است، که در گفت‌وگو با سرویس جهان حلقه وصل بیش‌تر درباره‌ی شخصیت، برنامه‌ها و اهداف بلند طالب‌زاده درباره‌ی مبارزه با صهیونیسم و موارد دیگر توضیح می‌دهد و تشریح می‌کند که به نظر او چگونه باید راه حاج نادر ادامه یابد.

تصویری از «نادر طالب‌زاده» در ویدیوی معرفی کنفرانس بین‌المللی «افق نو» در روز اول برگزاری این کنفرانس در اواخر ماه سپتامبر سال ۲۰۱۹، در بیروت، پایتخت لبنان (+)

به گفته‌ی منتظمی، حاج نادر مانند یک فوق متخصص، غرب را جراحی کرد و از میان آن همه دشمنی‌ها، با جریان قدرتمند وطن‌پرست‌های آمریکایی و اروپایی در چارچوب افق نو ارتباط برقرار کرد و در خود غرب از آن‌ها علیه اسرائیل و شبکه‌ی صهیونیستی استفاده کرد. این هنر حاج نادر بود، اما افسوس که افق نو در دولت روحانی با مقابله و ممانعت شدید مواجه شد و در دولت رئیسی هم (که یک دولت یکپارچه و انقلابی است و انتظار می‌رفت با هدف کمک به موفقیتِ طرح‌ها و برنامه‌های خودش، از افق نو حمایت کند) عملاً تعطیل و به حاشیه رانده شده است. آن‌چه در ادامه می‌خوانید، متن مصاحبه‌ی حلقه وصل با منتظمی به مناسبت چهلمین روز درگذشت استاد فقید نادر طالب‌زاده است.

«غلام‌رضا منتظمی» (چپ) مدیرعامل مؤسسه‌ی «افق نو» و دبیر اجرایی کنفرانس بین‌المللی افق نو در کنار «نادر طالب‌زاده» در کنفرانس سال ۲۰۱۹ افق نو در بیروت (+)

در همین‌باره بخوانید:

›› پیام تسلیت آمریکایی‌ها در پی درگذشت نادر طالب‌زاده

مذاکرات هسته‌ای بعد از ماه‌ها تلاش، همچنان دچار یک گرهِ کور است که به نظر نمی‌آید به‌راحتی قابل باز شدن باشد. دیدگاه حاج نادر این بود که برای باز شدن این گره باید به سراغ اصل مشکل رفت؛ که از نظر استاد طالب‌زاده، نفوذ اسرائیل و لابی صهیونیستی در آمریکا و اروپا بود. من به عنوان کسی که در یکی از کنفرانس‌های افق نو دست‌اندرکار بودم و در کنفرانس بیروت هم حضور داشتم، می‌دانم که تمرکز حاج نادر روی مقابله با اسرائیل از طریق دعوت از آمریکایی‌ها بود. در حقیقت به جای سخنرانی و شعار، تلاش می‌کرد با اسرائیل، مبارزه‌ی عملی و جنگ نرم کند؛ آن هم از طریق آمریکایی‌های منتقد در خود غرب. به نظر شما چرا این گره هنوز هم باز نشده است؟

به خاطر این‌که متأسفانه هیچ جناحی پاسخ درستی به درخواست‌های حاج نادر نداد. سال ۹۲ که دولت روحانی روی کار آمد، حاج نادر از بنده و آقای «[محمود] مهتدی» [دیپلمات سابق ایران در کشورهای اروپایی و کارشناس صهیونیسم و اسرائیل] خواست سریعاً طرح مهار اسرائیل در غرب را همزمان با شروع مذاکرات هسته‌ای و به موازاتِ استفاده از مذاکرات، به وزارت خارجه بدهیم. این کار را در حالی می‌کرد که چند روز قبل، ظریف، به محض این‌که رأی اعتماد گرفت و وارد دفتر کارش در وزارت خارجه شد، به «[علی] جنتی» [وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت روحانی] گفت از برگزاری افق نو جلوگیری کند.

«غلام‌رضا منتظمی» (راست) و «محمود مهتدی» (چپ) دیپلمات سابق ایران در کشورهای اروپایی و کارشناس حوزه‌ی اسرائیل، در کنفرانس سال ۲۰۱۹ «افق نو» در بیروت (به نظر می‌رسد، نام محمود مهتدی، به‌اشتباه، «محمدعلی مهتدی» درج شده است) (+)

به هر حال، کنفرانس افق نو با آغازبه‌کار دولت روحانی در شهریور سال ۹۲ لغو شد. این در حالی بود که ۶۰ میهمان برجسته، تاثیرگذار و بین المللی از ماهها قبل برای کنفرانس افق نو دعوت شده بودند و لغو کنفرانس ضربه بزرگی به اعتبار کشور وارد می کرد. حاج نادر دلش از این تصمیم خون بود، اما این باعث نشد مصالح کشور را نادیده بگیرد. ما دو نفر را مأمور کرد که به‌سرعت گزارش را تهیه و برای کمک به ظریف و تیم مذاکره‌کننده به او برسانیم. طرح تهیه شد و دو ساعت با «[مرتضی] سرمدی» قائم‌مقام وقت ظریف، جلسه گذاشتیم. طرح را ارائه و من و مهتدی با او بحث کردیم. سرمدی انسان بسیار با تقوی و پاکی در وزارت خارجه بود. او فردی مانند شیخ الاسلام بود، اما با تفکری متفاوت. با این حال، در نهایت، متأسفانه، توجهی به این طرح نشد.

(از راست) «غلام‌رضا منتظمی»، «آنتونی جیمز هال» استاد بازنشسته‌ی دانشگاه «لث‌بریج» کانادا که در حقیقت به خاطر تحقیقاتش درباره‌ی ۱۱ سپتامبر و ارتباط آن با اسرائیل از دانشگاه اخراج شد، «محمود مهتدی» و «زینب مهنا» همسر نادر طالب‌زاده و کارشناس مسائل لبنان (+)

در همین‌باره بخوانید:

›› چگونه برجام ظریف را بالا برد و زمین زد

در دولت رئیسی هم در نهایتِ تأسف، هرچه حاج نادر تلاش و استدلال کرد که نشان دهد طرح و راهبردی که در قالب افق نو دنبال می‌شود، به نفع کشور است و راهی جز این مسیر برای کمک به حل‌وفصل بحران‌سازی‌ها و چالش‌های امنیتی پیش روی کشور وجود ندارد، کسی توجه نکرد. این در حالی بود که رئیسی اتفاقاً، در زمان تولیت آستان قدس رضوی، شخصاً از برگزاری کنفرانس بین‌المللی افق نو حمایت کرده بود و حاج نادر یکی از موفق‌ترین کنفرانس‌های افق نو را سال ۹۷ در مشهد با حمایت شخص آقای رئیسی برگزار کرد.

«نادر طالب‌زاده» (پشت تریبون) در حال سخنرانی در کنفرانس سال ۱۳۹۷ «افق نو» در مشهد مقدس. برخی از مهمانان این کنفرانس در تصویر دیده می‌شوند: (از راست) «اسکات بنت» افسر سابق دایره‌ی جنگ روانی ارتش آمریکا که علیه ارتش این کشور دست به افشاگری زد، «یسرائیل داوید وایس» خاخام یهودی و سخنگوی اتحاد یهودیان ضدصهیونیسم، «فیلیپ جیرالدی» مأمور سابق سی‌آی‌ای، و «آلکساندر دوگین» فیلسوف برجسته‌ی روس و از نزدیکان ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه. (+)

حاج نادر بازی مذاکرات، به شکل کنونی‌اش، را یک بازی اسرائیلی می‌دانست و راه‌حل عبور کشور را نیز برجام نمی‌دانست، بلکه امکان موفقیت مذاکرات وین را مقابله نرم با اسرائیل در غرب به موازات انجام مذاکرات می‌دانست. حاج نادر تأکید داشت که هیچ‌یک از معضلات، فشارها، چالش‌ها، جنگ اقتصادی، محاصره‌ی جنگ نرم، بحران‌ها، توطئه‌ها و جنگ‌های خونین نیابتی در منطقه، از جمله مذاکرات هسته‌ای، بدون حل‌وفصل این دعوای تاریخی و آخرالزمانی با شبکه‌ی صهیونیستی راه‌حل دیگری ندارد. تمام بحران‌های داخل، منطقه و صحنه‌ی بین‌الملل فقط یک راه‌حل دارد: مهار و ضربه به اسرائیل و شبکه‌ی صهیونیستی؛ شکست اسرائیل در منطقه و شکست شبکه‌ی صهیونیستی در غرب.

حاج نادر مانند یک ژنرال نظامی که جنگ نرم در جبهه‌ی غرب را مدیریت می‌کرد، نگران پیروزی در کلیت این نبرد آخرالزمانی بود و اشراف شگفت‌انگیزی به جبهه‌ی جنگ نرم در غرب داشت، اما در دولت روحانی با او مقابله شد و در دولت انقلابی رئیسی هم از او حمایت نشد. حاج نادر همواره بر این نکته‌ی راهبردی تأکید می‌کرد که ما ممکن است در یک جبهه و در بخشی از جنگ آخرالزمانی (یعنی در منطقه) علیه شبکه‌ی صهیونیستی پیروز شده باشیم، اما ممکن است در کلیت جبهه‌های درگیری (از جمله در غرب) نتوانیم پیروز شویم. این کشف حاج نادر بود که به جز برخورداری از یک حکمت الهی ممکن نبود او به این بینش راهبردی برسد.

مراجعه‌ی «سید ابراهیم رئیسی» (نشسته روبه‌تصویر، چپ) برای ثبت‌نام در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۴۰۰، همراه با برخی افراد، از جمله «نادر طالب‌زاده» (نشسته روبه‌تصویر، راست). طالب‌زاده یکی از حامیان رئیسی بود، اما متأسفانه در وزارت خارجه‌ی دولت رئیسی، آن‌چنان‌که انتظار می‌رفت به راهکارهای طالب‌زاده و تیم «افق نو» برای مقابله‌ی راهبردی با اسرائیل و موضوعات دیگر در حوزه‌ی سیاست خارجی، توجه نشد. (+)

به این ترتیب، حاج نادر نقطه‌ی کور و سردرگمی جمهوری اسلامی ایران را در این درگیری آخرالزمانی کشف کرده بود و حتی راه‌حل پیروزی کشور را هم پیدا کرده بود. این تمام داستان و مأموریت ناتمام حاج نادر بود. اما آن‌چه شگفت‌انگیز بود این بود که هیچ‌کس نیامد بپرسد، این کشف و بازکردن نقطه‌ی کور جنگ آخرالزمانی چه بود؟ اصلاً مقابله با اسرائیل به موازات مذاکرات هسته‌ای یعنی چه؟ طرح و راهکار آن چیست؟ چه کار باید کرد؟ متأسفانه، تیم مذاکره‌کننده‌ی جدید در دولت انقلابی آقای رئیسی همان مسیر اشتباه را تکرار کرد. جالب این‌که طالب‌زاده مجدداً افق نو را مأمور کرد و با شروع مذاکرات، طرح مجددی با استدلال کاملاً منطقی در ماه‌های پایانی سال گذشته به چندین مرکز مهم، از جمله وزارت خارجه، ارسال کرد. در این گزارش مانند گزارشی که به تیم مذاکره‌کننده‌ی دولت روحانی داده شد، تأکید گردید که مذاکرات مطلقاً به نتیجه نمی‌رسد.

اما این گزارش‌ها را نه ظریف درک کرد و نه متأسفانه تیم مذاکره‌کننده‌ی جدید به آن‌ها توجهی می‌کند. در این بینش تأکید می‌شود که نه‌تنها مذاکرات، که همه‌ی حوزه‌های درگیری از جمله مسائل اقتصادی کشور راه‌حلی جز همان راه‌حل مرکزی ندارد؛ یعنی مهار و شکست اسرائیل در غرب به موازات شکست و مهار اسرائیل در منطقه. این‌ها گرفتاری‌های کشور است: این‌که ظاهراً دوستان انقلابی هم باید همان مسیر و تجربیات تلخ را تکرار کنند. حاج نادر این طرح‌ها و راهکارها را به عنوان میراث خود به جا گذاشت. اما آیا بعد از این مصاحبه، واقعاً کسی می‌آید سراغ این راهکارها را بگیرد؟

«نادر طالب‌زاده» سال‌های پایانی عمر خود را وقف توسعه‌ی جنبش «افق نو» کرد و موفقیت‌های زیادی هم در این حوزه به دست آورد. آیا اکنون کسی به سراغ این میراث گران‌بهای «حاج نادر» می‌آید تا از آن برای ارتقای سیاست خارجی کشور استفاده کند؟ (+)

چند تا از ویدیوهایی را که این روزها از حاج نادر در شبکه‌های اجتماعی دارد می‌چرخد، ببینید. یکی از آن‌ها درباره‌ی ۱۱ سپتامبر است که دادگاه‌های آمریکا ایران را متهم کرده‌اند به این‌که کشورمان در حادثه‌ی ۱۱ سپتامبر دست داشته است. یکی از مهم‌ترین راهکارهای جنگ نرم و ضربه به اسرائیل در داخل آمریکا همین پرونده‌ی ۱۱ سپتامبر است، که حاج نادر چهار سال پیش در میزگردی در خبر صداوسیما روی آن بارها تأکید کرد؛ که این بهانه‌ی بسیار خوبی است و باید در این پرونده از اسرائیل شکایت کرد. اما چه کسی در کشور از این حرف حاج نادر پشتیبانی کرد؟ چه کسی دنبال کرد و پرسید که عملیات نرم علیه اسرائیل در غرب چیست؟

این در حالی است که یک ویدیوی تکان‌دهنده و دودقیقه‌ای از اظهارات بهت‌آوری دکتر «آلن سابروسکی» مدیر مطالعات راهبردی کالج ارتش آمریکا، درباره‌ی ۱۱ سپتامبر وجود دارد که در آن، در جمع فرماندهان نیروی دریایی آمریکا، حرف‌هایی می‌زند که ثبات می‌کند حاج نادر بدون شک از یک بینش الهی و راهبردی برخوردار بوده است. هر کس این مصاحبه را می‌خواند، خوب است این فیلم‌ دو دقیقه‌ای را هم تماشا کند. نیاز به هیچ توضیحی هم نیست و کاملاً روشن می‌شود که حاج نادر مسئله را به‌خوبی درک کرده بود و می‌دانست که حادثه‌ی ۱۱ سپتامبر چه ظرفیت استثنائی‌ای برای ضربه به اسرائیل و شبکه‌ی صهیونیستی در داخل آمریکا دارد.

این‌ها خون دل‌هایی بود که حاج نادر خورد و کسی در کشور متوجه نشد که بیاید و پشت این طرح‌ها قرار بگیرد و از آن‌ها استفاده کند. گاهی انسان حیرت‌زده می‌ماند که چرا اصرار هست که کشور فقط باید دفاع کند و مدام در شرایط فرسایشی و زیر ضربات و فشار باید تحمل کند؛ و گاهی انسان نگران می‌شود که نکند دست‌هایی در کار است که نگذارد از فرصت‌ها برای تغییر معادلات به نفع مردم و کشور استفاده شود.

از مشاهده‌ی این دو ویدیو نتیجه می‌گیریم که شاید مانع اصلی، این است که شناخت عمیقی نسبت به غرب وجود ندارد. لذا ضرورت دارد که ابتدا غرب و پیچیدگی‌ها و چالش‌های درونی آن، به‌ویژه چالش‌های عمیقی که در درون خود با اسرائیل و شبکه‌ی صهیونیستی دارد، را فهمید و کاملاً به آن اشراف پیدا کرد. در غیر این صورت، بدون این درک عمیق، نمی‌توان با آن رویارو شد و مقابله کرد. زیرا درک دقیق صورت مسئله نیمی از راه‌حل را با خود همراه دارد. بنابراین همان‌گونه که وزارت خارجه در دولت روحانی باعث شکست و ضربه به کشور شد، وزارت خارجه‌ی دولت رئیسی هم می‌رود که همان ضربات و شکست را به کشور تحمیل کند. این را با تأکید می‌گویم که کسی در ایران، به اندازه‌ی حاج نادر، غرب را نمی‌فهمد. چرا می‌توان چنین ادعایی کرد؟ چون حاج نادر طرح‌ها و ایده‌های ناب و حکیمانه‌ای درباره‌ی غرب داشت که به جز از طریق الهام [و بینش ذاتی]، نمی‌شد به این‌ها دست یافت. حاج نادر این شناخت عمیق از غرب و این بینش و نگاه راهبردی را به تیم و کادر افق نو منتقل کرد.

«نادر طالب‌زاده» در جریان بازدید از باغ‌موزه‌ی «ملیتا» در جنوب لبنان، در حاشیه‌ی کنفرانس بین‌المللی «افق نو» در بیروت در سال ۲۰۱۹ (+)

به نظرتان مبالغه‌آمیز و غیرمنصفانه نیست که وزارت خارجه را مسئول شکست و آسیب به کشور معرفی کنید؟ به‌خصوص وزارت خارجه‌ی دولت رئیسی را، که به اذعان خودتان انقلابی هم هست؟

در این مرحله، مسئله‌ی هستی و نیستیِ کشور مطرح است؛ وقت مجامله [و مسامحه] نیست. این‌که چرا وزارت خارجه [فارغ از این‌که در کدام دولت است] مسئول شکست احتمالی انقلاب در این جنگ تاریخی خواهد بود، بسیار روشن است؛ چون شبکه‌ی صهیونیستی دارد در دو جبهه‌ی مشخص و مستقل از یک‌دیگر علیه ایران طراحی و عملیات می‌کند: جبهه‌ی منطقه و جبهه‌ی غرب. در جبهه‌ی منطقه، جریان مقاومت به رهبری حاج قاسم سلیمانی کلیه‌ی طرح‌ها و توطئه‌های اسرائیل و آمریکا را شکست داد. با این حال، این طرح‌ها و توطئه‌ها علیه ایران تمام نشد، بلکه از جنگ نظامی به جنگ نرم تبدیل شد و با استفاده از قدرت نرم، رسانه، جنگ روانی، جنگ ترکیبی، و ده‌ها مدل دیگر در جبهه‌ی غرب ادامه پیدا کرد. آیا حاج قاسم و نیروهای مقاومت و تیم‌های امنیتی و اطلاعاتی و نظامی ایران در غرب حضور داشتند؟ خیر. چه دستگاهی در اروپا و آمریکا حضور داشت؟ تنها دستگاهی که حضور دارد وزارت امور خارجه است.

«غلام‌رضا منتظمی» در کنفرانس سال ۲۰۱۹ «افق نو» در بیروت (+)

وزارت خارجه باید توطئه‌ها و طرح‌های شبکه‌ی صهیونیستی را شناسایی می‌کرد. باید راهکارها و طرح‌های مقابله با شبکه‌ی صهیونیستی و نفوذ اسرائیل در مراکز تصمیم‌گیری اروپا و آمریکا را به مراکز اطلاعاتی، امنیتی، تصمیم‌گیری و شورای عالی امنیت کشور ارائه می‌داد. باید تلاش می‌کرد، مقابله با اسرائیل و ضربه به شبکه‌ی صهیونیستی در غرب وارد نظام اجرایی کشور گردد و تبدیل به دستورکار نظام شود؛ اما وزارت خارجه تا کنون یک کارشناس برای شناخت و پیگیری پروژه‌ی صهیونیستی به اروپا و آمریکا اعزام نکرده و اصولاً این پرونده در برنامه‌ها و اولویت‌های دستگاه دیپلماسی کشور نبوده است. بنابراین این‌که وزارت خارجه، مسئول شکست و آسیب‌هایی است که تا کنون به کشور وارد شده، نیاز به استدلال ندارد.

وزارت خارجه‌ی ایران با وزارت خارجه‌ی مالزی، غنا، پرو، بلغارستان، سری‌لانکا و همه‌ی کشورهای جهان تفاوت دارد. زیرا وزارت خارجه‌ی ایران وزارت خارجه کشوری است که درگیر یکی از بزرگ‌ترین جنگ های تاریخ است. این در حالی است که اساساً چنین مأموریتی برای خود تعریف نکرده، بلکه درگیر کارهای روتین مانند بقیه‌ی وزارت خارجه‌های دنیاست. به این جهت، دغدغه و بینش راهبردی حاج نادر را نداشتند. نمی‌دانستند که این حرکت کمک به کشور و حتی کمک به مذاکرات هسته‌ای است. بر همین اساس، ما بارها با حاج نادر برای گرفتن ویزای میهمانان آمریکایی و اروپایی کنفرانس افق نو به وزارت خارجه می‌رفتیم و یا احضار می‌شدیم. پشت در می‌نشستیم و در جلسات، استدلال می‌کردیم تا آن‌ها را راضی کنیم و نشان دهیم که این پروژه به نفع منافع ملی و امنیتی کشور است و تعارضی با سیاست‌های نظام ندارد.

برخی از مهمان‌ها و دست‌اندرکاران کنفرانس سال ۲۰۱۹ «افق نو» در بیروت، پایتخت لبنان، از جمله «غلام‌رضا منتظمی» (راست)، «محمود مهتدی» (پنجم از چپ) و «نادر طالب‌زاده» (نهم از چپ)، در اختتامیه‌ی این کنفرانس. دستگاه سیاست خارجی کشور باید این واقعیت را درک کند که کنفرانس‌هایی مانند افق نو، نه‌تنها مانعی مقابل حل‌وفصل مشکلات با جهان نیستند، بلکه ابزاری قدرتمند و اهرمی قوی در جنگ نرم و دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی هستند. (+)

استدلال حاج نادر به دستگاه دیپلماسی کشور این بود که غربی‌ها همزمان با مذاکرات با تمام جریان‌های برانداز در داخل و خارج ایران کار می‌کنند و از آن‌ها حمایت می‌نمایند. ایران هم می‌تواند و باید با جریان‌های منتقد اسرائیل و شبکه‌ی صهیونیستی در غرب همکاری کند. زیرا بحث حاج نادر این بود که افق نو از تروریست‌ها، براندازان و کسانی که با منافع ملی و امنیتی غرب مبارزه می‌کنند، دعوت نمی‌کند؛ بلکه از کسانی دعوت می‌کند که از منافع ملی و امنیتی اروپا و آمریکا در برابر صهیونیست‌ها دفاع می‌کنند. بنابراین شخصیت‌های این جریان کاملاً با براندازان ایرانی که غربی‌ها از آن‌ها حمایت می‌کنند، فرق می‌کند. حاج نادر غرب را بیش از هر کسی می‌شناخت و آن را جراحی کرده بود. او غرب را یکپارچه و یکدست نمی‌دید. می‌گفت اسرائیل یک گرفتاری و دردسر راهبردی برای غرب است.

«نادر طالب‌زاده» در کنفرانس بین‌المللی «افق نو» در بیروت در سال ۲۰۱۹. افق نو، ابتکار طالب‌زاده و تیمی از نیروهای انقلابی است که طی سال‌های گذشته فعالیت‌های بی‌سابقه‌ای در حوزه‌ی دیپلماسی عمومی و جنگ نرم انجام داده، اما متأسفانه مدتی است مغفول مانده است. امید می‌رود در دولت رئیسی، این ظرفیت بالقوه، بار دیگر در جهت تأمین منافع جمهوری اسلامی به کار گرفته شود. (+)

البته باید اشاره کنم که وزارت خارجه‌ی کشورمان در حوزه‌ی منطقه، کارشناسان برجسته‌ی اسرائیل‌شناسی دارد که کم‌تر می‌توان در سطح آن‌ها در داخل ایران پیدا کرد. دلیلش هم این است که کارشناسان و همکاران منطقه‌ای در وزارت خارجه مستقیماً با اسرائیل درگیر بوده‌اند. اما موضوع این است که طبیعت درگیری ایران با اسرائیل در منطقه با نوع جنگ شبکه‌ی صهیونیستی با ایران در غرب کاملاً متفاوت و مربوط به دو حوزه‌ی تخصصی مستقل است. وزارت خارجه باید متخصصانی هم در حوزه‌ی اسرائیل‌شناسی و مبارزه با اسرائیل در غرب تربیت می‌کرد، اما این هدف اساساً در برنامه‌های وزارت خارجه وجود نداشت. وزارت خارجه مرتکب این اشتباه راهبردی شد که فکر می‌کرد اسرائیل، موجودیتی محدود و منحصر به مرزهای اشغالی فلسطین است. برای همین هم در حوزه‌ی اروپا، آمریکا و کانادا و دفتر مطالعات و معاونت بین‌الملل و دیپلماسی عمومی دستگاه دیپلماسی کشور، هیچ مأموریت مشخصی درباره‌ی مقابله با شبکه‌ی صهیونیستی در اروپا، آمریکا و کانادا وجود ندارد.

«آنتونی جیمز هال» (چپ) در کنار «نادر طالب‌زاده»، دبیر کنفرانس «افق نو»، در باغ‌موزه‌ی «ملیتا» در جریان بازدید مهمانان کنفرانس از مناطق دیدنی جنوب لبنان. «هال» استاد دانشگاه «لث‌بریج» کانادا بود، اما پس از آن‌که درباره‌ی نقش اسرائیل در حوادث ۱۱ سپتامبر تحقیق کرد، برایش پاپوش دوختند و او را از دانشگاه اخراج کردند (+)

ارزش راهبردی کار حاج نادر این بود که اولاً، جبهه‌ی مهمی از شبکه‌ی صهیونیستی را در غرب کشف کرد که باید آن را شناخت و با آن مقابله کرد؛ دوماً، خلأ وزارت خارجه‌ی کشورمان را پر کرد؛ و سوماً، طرح و راهکار آن را، به جای وزارت خارجه، آماده کرد. این در حالی بود که بیش‌ترین مخالفت‌ها با مأموریتی که حاج نادر عهده‌دار شده بود از سوی دستگاه دیپلماسی صورت می‌گرفت. بنابراین، می‌بینید که حرف من، مبالغه و بی‌انصافی نیست. به نظر من، اگر جمهوری اسلامی می‌خواهد دست برتر را، همان‌گونه که در منطقه علیه اسرائیل دارد، در غرب هم پیدا کند (با توجه به این‌که این دست برتر مقابل شبکه‌ی صهیونیستی در غرب، برای مبارزه با همه‌ی اجزای فشارهایی که به کشور وارد می‌شود، تأثیرگذار خواهد بود)، باید وزارت خارجه به‌سرعت به طرح‌ها و راهکارهای حاج نادر رجوع کند و بازنگری عمیقی در این دستگاه ایجاد نماید و این رویکرد را تغییر دهد و تحولات جدی در ساختار بخش‌هایی که به آن‌ها اشاره کردیم، به وجود بیاورد.

در غیر این صورت، اقدامات دستگاه دیپلماسی نمی‌تواند کمکی نه‌تنها به حل‌وفصل چالش‌های امنیتی و فوری پیش روی نظام، بلکه حتی به پیشبرد و موفقیت در نفس مذاکرات هسته‌ای بکند؛ زیرا وزارت خارجه باید این را درک کند که ایران یک دعوای تاریخی و درگیری آخرالزمانی با شبکه‌ی صهیونیستی دارد که همه‌ی بحران‌های داخل کشور، منطقه و صحنه‌ی بین‌الملل ناشی از این درگیری است. نباید فکر کرد که هر کدام از مشکلات و توطئه‌ها و بحران‌ها را در این سه حوزه می‌توان بدون مهار و شکست شبکه‌ی صهیونیستی در غرب، برطرف نمود. این مأموریت ذاتی دستگاه دیپلماسی کشور است.

«یهودی، نه صهیونیست»؛ نوشته‌ی روی سینه «یسرائیل داوید وایس» خاخام یهودی و سخنگوی اتحاد یهودیان ضدصهیونیسم، حین سخنرانی در کنفرانس سال ۱۳۹۷ «افق نو» در مشهد مقدس. هنر نادر طالب‌زاده و جنبش افق نو، گرد هم آوردنِ افرادی از سراسر جهان است که در عین آشنایی و بعضاً ارتباط نزدیک با اسرائیل، از رژیم صهیونیستی انتقاد می‌کنند (+)

من خودم یکی از کنفرانس‌های افق نو را پوشش دادم و از نزدیک دیدم که چه اجتماع مهم و تأثیرگذاری است. طبق توضیحات شما، ظاهراً با وجود تغییر دولت، باز هم مقدمات تشکیل افق نو فراهم نیست.

بله. متأسفانه هیچ توجهی به برگزاری آن نشده است. البته نفس برگزاری کنفرانس‌های بین‌المللی افق نو، ۱۰ درصد پروژه در طراحی حاج نادر را به خود اختصاص می‌داد. زیرا برگزاری کنفرانس‌های افق نو هدف نهایی حاج نادر نبود. دعوت از این شخصیت‌ها بیش‌تر برای بسترسازی، اعتمادسازی، شناخت یک‌دیگر بود که در این سال‌های طولانی صددرصد به نتیجه رسید. ۹۰ درصد دیگر، آن طرح‌هایی است که باید در قالب جنگ نرم عملیاتی شود. با این حال، به نظرم باید این انتقاد صورت بگیرد؛ و این سؤال پرسیده شود که طرح و راهکار دولت رئیسی برای برگزاری دوباره‌ی افق نو چیست؟ توجه داشته باشید که طالب‌زاده چنان تأثیرگذاری و موفقیتی داشت که آمریکا او و افق نو را تحریم کرد. او که نه امنیتی بود، نه نظامی؛ پس چرا تحریم شد؟ چون جایی را هدف قرار داد که نقطه‌ی حساس و [پاشنه‌ی آشیل] شبکه‌ی صهیونیستی بود. غرب عقبه‌ی اسرائیل است. حاج نادر در اروپا و آمریکا عقبه‌ی شبکه‌ی صهیونیستی را مورد حمله قرار داد. به همین دلیل، آن‌ها را به درد آورد. همین رویه باعث شد یکی از اولین اقدامات در دولت روحانی، توقف افق نو باشد، چون با اهداف و سیاست‌های آنان در تضاد بود! عجیب بود که شبکه‌ی صهیونیستی و دولت روحانی هماهنگ و دست‌دردست یک‌دیگر با افق نو مقابله می‌کردند. در نتیجه، به مهمانان ما روادید داده نمی‌شد و سنگ‌اندازی‌های زیادی در این مسیر صورت می‌گرفت. اما حاج نادر که زیر بار این حرف‌ها نمی‌رفت، این برنامه را به آن سوی مرزها برد و در لبنان برگزار کرد‎. با این حال، متأسفانه الآن هم تغییر خیلی خاصی رخ نداده است؛ با این‌که دولت انقلابی رئیسی روی کار آمده، هنوز از برگزاری و حمایت از افق نو خبری نشده است.

سند زیر را «اف‌بی‌آی» در اختیار «سندر هیکس» محقق آمریکایی و از مهمانان سال‌های گذشته‌ی کنفرانس «افق نو» گذاشته و این فعال آمریکایی آن را برای انتشار در اختیار حلقه وصل قرار داده است. اف‌بی‌آی پیش از کنفرانس سال ۲۰۱۹ افق نو در بیروت، به خانه‌ی شماری از مهمانان آمریکایی این کنفرانس رفت و آن‌ها را تهدید کرد که اگر در این کنفرانس شرکت کنند، جریمه‌ی مالی و حبس در انتظار آن‌ها خواهد بود (جزئیات بیش‌تر) (+)

یک نکته را هم باید این‌جا بگویم. در ماه‌های پایانی سال گذشته، در دوره‌ی دولت رئیسی، اتفاقی رخ داد که شخص حاج نادر طالب‌زاده را حقیقتاً آزرده‌خاطر کرد. ماجرا از این قرار بود که حاج نادر  برای سالگرد حاج قاسم چهره‌های بسیار ‏مهمی را دعوت کرد. یکی از آن‌ها شخصیتی به نام «گوردن داف[۱]» [کهنه‌سرباز، خبرنگار و نویسنده‌ی آمریکایی] بود که از ۷، ۸ سال پیش دنبال او بود که از او دعوت کند و او را به ‏ایران بیاورد. داف اسنادی داشت که ثابت می‌کرد انفجار بهت‌آور و تکان‌دهنده‌ای که در لبنان رخ داد، و بی‌شباهت به انفجار اتمی نبود، کار اسرائیل بوده است. داف موافقت کرد به ‏ایران بیاید.

یک گروه ۱۲ نفره‌ از اروپا آمریکا و کانادا بودند که در میان آن‌ها مستندسازانی حضور داشتند که فیلم مستندی را، با هزینه‌ی خودشان، درباره‌ی حاج قاسم ساخته بودند و در آن از حاج قاسم دفاع می‌کردند و نشان می‌دادند که حاج قاسم تروریست نیست، بلکه در مقابل تروریست‌ها قرار دارد و از کرامت انسان‌ها دفاع می‌کند. خلاصه، این‌ها هماهنگ شد که بیایند و راجع به حاج قاسم کار کنند. ‏بحث منتقدان غربی‌ای که دعوت شده بودند، این بود که اسرائیلی‌ها پشت ترور حاج قاسم هستند؛ که واقعیتش هم همین بود، چون ترامپ را اسرائیل با یک هدف مشخص به قدرت رساند: وارد کردنِ آمریکا به جنگ با ایران. ترور حاج قاسم به دستور ترامپ که اسرائیل در پشت آن قرار داشت برای آغاز جنگ میان دو کشور بود.

به هر حال، آن‌چه که حاج نادر را دل‌خور کرد این بود که وزارت خارجه‌ی دولت رئیسی هم، مانند وزارت خارجه‌ی دولت روحانی و ظریف، به این تیم فوق‌العاده استثنائیِ مدافع ایران و ضدصهیونیستی ویزا نداد. البته این موضوع قابل‌درک است، چون در اواخر سال گذشته، تیم مذاکره‌کننده‌ی هسته‌ای از وزارت خارجه با طرف‌های غربی در وین در اوج مذاکرات بودند و فکر می‌کردند که سفر این گروه به مذاکرات لطمه وارد می‌کند. پیش از این توضیح دادم که این برداشت، کاملاً اشتباه است که سفر منتقدان و رهبران جریان‌های ضدصهیونیستی غربی به ایران به مذاکرات لطمه می‌زند؛ زیرا سفر رهبران این جریان‌ها باعث می‌شود که شبکه‌ی صهیونیستی در غرب تحت فشار قرار گیرد و مهار شود و در نتیجه، به نفع مذاکرات است. این واقعاً بحث تخصصی و کارشناسی عمیقی است که باید برای یک بار و همیشه روشن و تمام شود.

وزارت خارجه‌ی دولت روحانی و تیم ظریف که با حساسیت بالا با افق نو مخالفت و مقابله می‌کردند، آیا مذاکرات و برجام آن‌ها به فرجام رسید. خیر؟ خروج از برجام اتفاق افتاد که شوک آن به اقتصاد کشور بیش‌تر از شوک تحریم‌ها بود. چه جریانی پشت خروج ترامپ از برجام بود؟ این اراده‌ی صهیونیست‌ها بود که خروج از برجام باید اتفاق بیفتد وگرنه دولت اوباما که به‌شدت دنبال امضای برجام بود. به نظرم درک این مسئله خیلی می‌تواند به سیاست‌گذاری‌های وزارت خارجه کمک کند. دستگاه دیپلماسی کشور نباید مقابله‌ی ایران با شبکه‌ی صهیونیستی را (نظر به این‌که بعد از نزدیک به چهار هزار سال، برای اولین بار، یهودیان افراطی از طریق سیطره بر غرب، به بالاترین درجه‌ی قدرت در تاریخ رسیده‌اند) ساده بگیرد و همه‌ی درگیری را به منطقه معطوف کند. نباید در این مبارزه، کوتاهی کند و فکر کند که مذاکرات و بقیه‌ی بحران‌هایی را که صهیونیست‌ها برای کشور درست می‌کنند، می‌توان بدون حل مسئله‌ی اسرائیل و شبکه‌ی صهیونیستی در غرب مدیریت کرد و به نتیجه رساند. در جمع‌بندی نهایی، باید اشاره شود که این مشکلات کشور تا شکست شبکه‌ی صهیونیستی در غرب، به موازات شکستی که اسرائیل در منطقه از ایران خورده است، حل‌شدنی نیست.

شاید حاج نادر از وزارت خارجه دولت قبل خیلی انتظاری نداشت، چون درک عمیق و درستی از موضوع نداشتند. اما حاج نادر عقیده‌اش این بود که وزارت خارجه‌ی دولت رئیسی درک بالاتری از اهمیت ارتباط با این افراد و استفاده از این موقعیت‌های بی‌نظیر دارد. بالأخره باید ابهامات این موضوع برطرف شود که آیا سفر این قبیل شخصیت‌ها، به مذاکرات صدمه می‌زند یا خیر؟ ویزا ندادن به این گروه، بسیار حاج نادر را آزرده‌خاطر و دل‌سرد کرد.

«سید ابراهیم رئیسی» رئیس‌جمهور ایران، در کنار تابوت «نادر طالب‌زاده». شاید طالب‌زاده از دولت روحانی انتظار زیادی برای همکاری و پیشبرد موج «افق نو» نداشت، اما با توجه به گرایش‌های انقلابی در دولت رئیسی، انتظار داشت وزارت خارجه در جهت ارتقای ثمره‌ی عمر «حاج نادر» در قالب جنبش افق نو گام بردارد. (+)

نکته‌ی مهمی که در طراحی، ظرافت و هنر استاد طالب‌زاده وجود داشت این بود که با جریان برانداز داخل آمریکا کار نمی‌کرد، بلکه با جریانی که مخالف اسرائیل و صهیونیسم است، ارتباط برقرار می‌کرد. در ‏واقع، کنار آمریکایی‌های وطن‌پرستِ ضداسرائیل ایستاده بود؛ کنار اروپایی‌های وطن‌پرستی که علیه اسرائیل مقابله و مقاومت می‌کنند، می‌ایستاد. کنار آن‌هایی می‌ایستاد که از منافع ملی امنیتی ‏آمریکا و اروپا در مقابل اسرائیل دفاع می‌کنند و معتقدند منافع ملی‌شان با اهداف و منافع اسرائیل در تضاد است، و اسرائیل، غرب را به خطر انداخته است. این جریان ضدصهیونیستی در غرب اعتقاد دارند که اسرائیل به غرب خیانت کرده است و منافع غرب را قربانی منافع صهیونیستی می‌کند. این هنری است که نادر طالب‌زاده داشت؛ این‌که ‏از داخل و درون این کشورها، علیه اسرائیل کار می‌کرد. الآن حسی که مردم یمن به ما دارند، آن دسته از آمریکایی‌ها و اروپایی‌هایی که توضیح دادم، نسبت به نادر طالب‌زاده و ‏ایران دارند. آیا حیف نیست این جریان به‌راحتی کنار گذاشته شود؟