به گزارش حلقه وصل: سال 2011 میلادی هنگامی که اعتراضات گسترده مردمی در کشورهای عربی به تغییر نظام های دست نشانده غرب در این کشورها شد، هیچ یک از غربی ها پیش بینی نمی کرد که ممکن است پایگاه های غرب در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا یکی پس از دیگری از بین برود. تغییرات گسترده ای که در جریان این بیداری اسلامی به دست ملت ها و مردم رقم خورد، خواست و برنامه هیچ یک از کشورهای جناح غرب نبود لذا غربی ها را بر آن داشت به فکر سوار شدن بر این موج بیفتند و همراه این موج سواری منافع و اهداف خود را دنبال کنند.
لیبی؛ نقطه آغاز موج سواری غرب
اولین نقطه ای که با سوار شدن جناح غربی- صهیونیستی بر موج اعتراضات مردمی سناریوسازی شد لیبی بود. لیبی نقطه ای بود که به دلیل اقدامات خاص قذافی و خانواده اش از دسترس مطلق آنها دور بود لذا با سوار شدن بر موج اعتراضات مردمی لیبی را به نقطه ای بردند که هنوز هم وضعیت نامعلومی داشته باشد. این بدان دلیل بود که نفت ارزشمند لیبی در اختیار آنها قرار گیرد و خطر اقدامات شخصیتی چون قذافی نیز برای آنها به یکباره صفر شود.
سوریه؛ نقطه ای که لیبی نشد
نقطه دوم موج سواری غرب در جریان بیداری اسلامی در سوریه رقم خورد. جایی که در پوشش اعتراضات مردمی تلاش کردند بدنه میانی جریان مقاومت را زمین بزنند. هر چند که غرب تمام پتانسیل موجود در لیبی را پس از سقوط قذافی مستقیما به سوریه منتقل کرد اما سوریه جایی نبود که لیبی دوم شود. با چاره اندیشی و ورود به موقع اعضای مقاومت به سوریه، پروژه غرب در سوریه اول متوقف شد و پس از آن غربی ها از سوریه بیرون رفتند.
از آغاز بحران سازی برای سوریه قریب 8 سال می گذرد و اکنون حاکمیت سوریه به رهبری بشار اسد در حال پاکسازی آخرین نقاط آلوده به معارضان مسلح در سوریه است. این روزها دولت سوریه با کمک همپیمانانش در حال تدارک برای حمله نهایی به آخرین نقطه حضور معارضان مسلح شده از سوی غرب در استان ادلب سوریه است. جایی که غربی و همپیمانانشان جایگاهی برای دست اندازی ندارند و این مسئله آنها را به فکر انداخته اقداماتی را در پیش گیرند که به وسیله این مقدمه چینی ها بتوانند پس از حمله بزرگ دولت سوریه به ادلب منافع خود را پی گیری کنند.
سناریوی نخست؛ سناریوی تکراریِ شایعه حمله شیمیایی
از قریب دو هفته قبل- که نخستین زمزمه های حرکت ارتش سوریه برای پاکسازی ادلب بر سر زبان ها افتاد- رسانه های جناح غربی-صهیونیستی سناریوی تکراری شایعه حمله شیمیایی به ادلب را در دستور کار قرار دادند. غول های خبری غرب شروع به انتشار خبری کردند که در آن گفته می شد به زودی حمله شیمیایی بزرگی در ادلب به وقوع خواهد پیوست. از سوی دیگر همراه با انتشار این شایعه بزرگ تیم های آموزش دیده موسوم به کلاه سفیدها از مسیرهای مختلف به ادلب منتقل و سازماندهی شدند.
کلاه سفیدها طی 8 سال بحران سوریه همواره مسئولیت خبرسازی برای حمله های شیمیایی ساختگی را برعهده داشته اند. بارزترین نمونه این اقدام کلاه سفیدها در آخرین حمله ساختگی شیمیایی در غوطه شرقی، جنوب دمشق و درعا رقم خورده بود. حال آنها وارد ادلب شده اند تا پس از آماده شدن بستر خبری حمله ساختگی شیمیایی، اقدامات میدانی برای تکمیل آن را دروغ پردازی کنند.
اما با اقدام سریع دولت سوریه و همپیمانانش این اقدام ناکام ماند. رسانه های حامی نظام سوریه و مقاومت از انتقال محموله های شیمیایی و کلر به جبهۀ النصره و احرار الشام پرده برداشتند و سناریوی شایعه حمله شیمیایی ناکام ماند.
سناریوی دوم؛ شایعه کشتار وسیع و حرکت به سمت کشته سازی
پس از ناکامی پروژه دروغ سازی برای حمله شیمیایی، غربی ها به روش های مختلف تلاش کردند افکار عمومی جهانی را به این سمت سوق دهند که به دلیل تمرکز جمعیتی در استان ادلب در صورتی که ارتش سوریه به این منطقه پرجمعیت حمله کند یک فاجعه انسانی و کشتار وسیع به وجود خواهد آمد.
فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در یک موضع گیری صریح از جانب کشورهای اتحادیه اروپا اعلام کرد اتحادیه اروپا از وقوع یک کشتار وسیع در ادلب سوریه نگران است. رسانه های حامی جناح غربی- صهیونیستی این روزها در حال نمایش فیلم ها و مستندهایی هستند که در آنها به جنگ های جهانی اول و دوم و کشتار وسیع این دو جنگ اشاره می کنند.
این رسانه ها به عنوان نقطه شروع می خواهند چراغی به نام «کشتار و قتل عام» را در اذهان روشن کنند. چراغی که قرار است پس از حمله ارتش سوریه به ادلب آنقدر پر رنگ و متکثر عمل کند که دیگر هیچ ذهنی نتواند به غیر آن فکر کند.
این سناریو سازی غرب در حالی شکل می گیرد که پاکسازی های اخیر دولت سوریه در مناطق قبلی به گونه ای صورت گرفته که کمترین تلفات و درگیری ها را در پی داشته است. در مناطقی از جنوب دمشق بدون درگیری و حتی شلیک یک تیر پاکسازی صورت گرفت.
در این زمینه غربی ها نشان داده اند در میدان به سمت کشتار و کشته سازی خواهند رفت. آنها از جنایت و کشتن نیز ابایی نخواهند داشت تا بتوانند دروغ های برنامه ریزی شده و بسترسازی شده شان را موجه و درست جلوه دهند.
جمع بندی
عملکرد شایسته و پخته دولت سوریه و همپیماناش در مقابله با بحران ساخته شده برای این کشور آنقدر موفق بوده که همگان را مطمئن کرده، ادلب نیز همانند سایر مناطق سوریه به بهترین شکل و با کمترین درگیری پاکسازی خواهد شد. پاکسازی ادلب دو نتیجه مهم را در بر خواهد داشت که به نفع غربی ها نیست:
نخست، اینکه پاکسازی ادلب به معنای پایان بحران سوریه است و حال که غربی ها دستی در ادلب ندارند نمی توانند منافع اقتصادی پس از جنگ را برای خود به ارمغان بیاورند. به همین دلیل است که مقامات اروپایی در حال برقراری تماس با مسئولان سوریه و رایزنی در خصوص دوره بازسازی پس از جنگ هستند. آنها سهم خود را از بازسازی پس از جنگ طلب می کنند. از حیث سیاسی هم جایگاه آنها بسیار کمرنگ تر از قبل خواهد بود.
دوم آنکه، پایان دادن به کار ادلب موجب سرریز معارضان مسلح سوریه به اروپا می شود. جانیان خطرناکی که حال تجربه سال ها جنگیدن در سوریه را نیز با خود همراه دارند. لذا خطری بالفعل برای امنیت اروپا و کشورهای اروپایی خواهند بود.
بر همین اساس طبیعی است که اروپایی هایی که دیگر دستشان از سوریه کوتاه است دست به سناریو سازی برای سوریه بزنند و قطعا باید منتظر طراحی پروژه های جدیدتر آنها نیز باشیم.کسانی که طی تاریخ سراسر استعماری شان نشان داده اند در رسیدن به منافع سیاسی اقتصادی شان از هیچ جنایتی دریغ نخواهند کرد و تنها برخورد قدرتمندانه می تواند آنها را سرجایشان بنشاند.
منبع : تسنیم