به گزارش حلقه وصل، مهدی فضائلی کارشناس مسائل سیاسی در یادداشتی تحت عنوان «ماجرایی تلخ با درس‌هایی شیرین » نوشت: آنچه طی روزهای اخیر برای برادر گرانقدر دکتر زاکانی رخ داد یعنی انتساب داماد خود بعنوان دستیار و مشاور ویژه در امورهوشمندسازی، حاوی نکاتی بود که می توان و باید از آن آموخت تا برخی دیگر تکرار نشود و برخی حتما باز هم تکرار شود!
گفتن سخن حق از جمله مطالبه عدالت و یکی از مصادیق آن یعنی مقابله با فامیل بازی، اگر چه ارزشمند است لیکن تحقق آن در مقام عمل گاهی با دشواری هایی روبروست.
لذا مسئولان و کارگزاران کشور باید هنگام شعار و وعده دادن به سختی ها و ملاحظاتی که در عمل و اجرا ممکن است پیشامد کند توجه داشته باشند.
امیر کلام در خطبه ۲۱۶ نهج‌البلاغه می فرمایند:الحق اوسع الاشیاء فی التواصف و اضیقها فی التناصف
حق گسترده ترین امور در هنگام توصیف کردن و تنگ ترین آنها در هنگام عمل است.
قطعا اگر تصویر آقای زاکانی بر اساس برخی عملکردها در دوران نمایندگی مجلس شورای اسلامی و شعارهای رقابت‌های انتخابات ریاست‌جمهوری، مبارزه با رانت و بطور خاص فامیل بازی نبود، اینقدر ماجرا بازتاب پیدا نمی کرد و ایشان تا این حد مورد سؤال قرار نمی گرفت.
نکته دوم، عملکرد نیروهای جریان ارزشی و انقلابی بود.
بخش قابل توجهی از این نیروها بدون قبیله گرایی، شهردار تهران را مورد سؤال و مؤاخذه قرار دادند و ثابت کردند خودشان در صف نخست مطالبه کنندگان تحقق شعارهای انقلابی هستند؛ نکته‌ای که در جریان های غیرانقلابی به چشم نمی خورد.
این رفتار درست نیروهای جبهه انقلاب باید برای دیگر مسئولان انقلابی نیز به مثابه یک هشدار تلقی گردد!
سومین نکته، عملکرد رسانه ملی است که با هوشیاری و اعتنا به موضع حق و همچنین افکار عمومی با این مسأله مواجه شد و امتیاز بزرگی را برای خود به ثبت رسانید.
رفتاری که انتظار می‌رود با هوشیاری و البته بدور از هیجان و ذوق زدگی در موارد دیگر تداوم پیدا کند و جایگاه مهمترین رسانه نظام را احیا و آنرا ارتقاء ببخشد.
چهارمین نکته، واکنش آقای زاکانی به انتقادات است.
اگر چه توقع این بود که چنین ماجرایی اصلا بوجود نمی آمد و یا خیلی سریعتر و بدون مقاومت خاتمه می یافت اما سرانجام تسلیم در برابر انتقادات بجا و لغو حکم فرد مذکور، اقدام شایسته ای بود که انجام شد.
قدرت افکار عمومی و رسانه‌های فردی و ملی، نکته مهم دیگری بود که در این ماجرا یکبار دیگر نمایان گردید.قدرت بی نظیری که اگر درست و بجا به میدان بیاید در اصلاح امور نقش تعیین کننده ای خواهد داشت.
و آخرین سخن، لزوم توجه مسئولان و کارگزاران جبهه انقلاب به این نکته مهم است که آنها یک تفکر را نمایندگی می کنند و عملکرد آنها مستقیما در تقویت یا خدای ناکرده تضعیف این تفکر اثرگذار است.
مردم باید حلاوت و کارآمدی تفکر انقلابی و مدیریت جهادی که خوشبختانه امروز در همه قوا حضور چشمگیر دارد را کاملا احساس کنند تا معلوم شود عقب افتادگی ها نه تنها ناشی از انقلاب و انقلابی بودن نیست بلکه دقیقا بدلیل دور افتادن از این مشی و فاصله گرفتن از این تفکر بوده است.