
به گزارش حلقه وصل: مهدی فضائلی در یادداشتی نوشت: نمیدانم چرا و چگونه ولی تا همین چند روز پیش عدهای تصور میکردند سخن گفتن از نهجالبلاغه و پرداختن به سخنان امیرالمؤمنین، چندان خوشایند حاکمیت و نظام نیست اما رهبر انقلاب در سخنان نوروزی امسال، بر این تصور خط بطلان کشیدند و صراحتا توصیه کردند: اگر ملّت ایران و ملّتهای مسلمان بخواهند استفاده کنند از درس این انسان بزرگ و برترین انسانها بعد از پیغمبر اکرم، باید به نهجالبلاغه بیشتر مراجعه کنند. من توصیه میکنم امسال فعّالان عرصهی فرهنگی به مطالعهی نهجالبلاغه و آموزش نهجالبلاغه توجّه ویژهای داشته باشند.
هرچند تأکید رهبر انقلاب بر اهتمام به سخنان امیرالمؤمنین و نهجالبلاغه تازگی ندارد ولی این توصیه یکبار دیگر آشکار ساخت نه تنها محدودیتی در پرداختن به نهجالبلاغه وجود ندارد بلکه رهبر انقلاب مراجعه بیشتر به نهجالبلاغه را باید میدانند و فعالان فرهنگی کشور را به توجه ویژه به مطالعه و آموزش این اثر شریف دعوت میکنند.
از تحلیل این واژگان میتوان استنباط کرد، این توصیه فقط بدلیل تقارن ایام سال نو با روزهای متعلق به امیرالمؤمنین(ع) و شهادت آن امام همام نیست و این همزمانی، صرفا فرصت مناسب برای پرداختن به این مهم را فراهم آورده است.
یکی از پرسشهایی که میشود مطرح کرد ایناست که، توجه ویژه به نهجالبلاغه و ترویج معارف مندرج در آن چه آثار و نتایجی برای کشور و جامعه خواهد داشت؟
از مطالعه بیانات حضرت آیتالله خامنهای میتوان دریافت که ایشان معتقدند، مطالعه و فراگرفتن نهجالبلاغه به شناخت همزمان اسلام، شناخت تاریخ زندگی امیرالمومنین و رسیدن به الگویی برای مدیریت جامعه منجر خواهد شد.
بر این اساس شاید بتوان اینگونه نتیجه
گرفت که نشر و گسترش مفاهیم و محتوای نهجالبلاغه، اعم از آنچه در خطبهها، نامهها و حکمتها آمده است، هم جامعه را به سمت اسلامی شدن بیشتر سوق خواهد داد و هم مدیریت جامعه را با الگوی مدیران علوی نزدیک خواهد کرد.
به عبارت دیگر، ترویج و توجه ویژه به نهجالبلاغه، کمک خواهد کرد دو مرحله از فرایند پنجگانه اهداف انقلاب اسلامی، یعنی دولت اسلامی و جامعه( کشور) اسلامی بیش از گذشته در دسترس قرار بگیرد و به تحقق این دو نزدیکتر بشویم.
و اما چند نکته؛
نخست اینکه، نشر و گسترش نهجالبلاغه، امری دفعی نیست و نیاز به زمانی توأم با برنامهریزی آنهم با توجه به اقتضائات این اثر دارد که تفاوتهایش با قرآن روشن است!
دوم، پیشبینی میشود با گسترش مفاهیم نهجالبلاغه، مطالبهگری مردم بویژه جوانان نیز افزایش يابد لذا دولتمردان باید سعهصدر خودرا بالا ببرند و آمادگی مواجهه با مطالبات مردم را بیش از پیش کسب نمایند.
عدالت، مهمترین مطالبهای است که با کلام امیر و امیر کلام، پیوندی وثیق و ناگسستنی دارد.
عدالت همواره در صدر اهداف تشکیل نظام اسلامی نیز قرار داشته و دارد؛ لذا اگرچه نظام اسلامی در این باره قدمهای ارزشمندی برداشته اما فاصله تا شرایط قابل قبول طولاني است و با پررنگ شدن نهجالبلاغه، ابعاد مختلف عدالت نیز بیش از گذشته مورد عنایت قرار خواهد گرفت و وظیفه مسئولان و کارگزاران نظام در این باره سنگینتر خواهد شد.
سوم، در جامعهای که مفاهیم نهجالبلاغه سردست گرفته شده باشد، جنس مدیرانش متفاوت خواهد بود و هرمدعی نمیتواند تاب حضور در سطوح مختلف مدیریت خصوصا مدیریت های عالی را داشته باشد؛ لذا تربیت مدیران علوی نیز باید در دستور کار قرار بگیرد.
چهارم، مردم نیز در جامعه علوی، با فتنهها آشناتر خواهند گشت؛ این اتفاق، جامعه اسلامی و انقلابی ایران را در مواجهه با فتنهها توانمندتر و دشمن را برای فتنه انگیزی با دشواری مواجه خواهد کرد هرچند پایان بخش فتنهها نخواهد بود!
و سخن پایانی این یادداشت اینکه، نشر و ترویج مفاهیم و معارف نهجالبلاغه، ایران را رشیدتر، پیشرفتهتر و قویتر خواهد کرد، انشاالله.