سرویس حاشیه نگاری _محسن حمیدبیگی: شاید سالهای خیلی دوری نباشد دورانی که مردم، تلویزیون را یکی از نزدیکترین و شاید مورد اعتمادترین عضو خانواده و مرجع آموزشی خود میدانستند. سالهایی که هرگونه پیامی جنبه اغواگری داشت مگر اینکه از رسانه ملی پخش میشد. شاید مثال خوبی باشد اینکه وقتی در خانواده بر سر خوب یا بد بودن محصولی بحث پیش میآمد این جمله حسن ختامی بود به آن گفتگو: «تلویزیون آن را تبلیغ میکند» و این آرم استانداردی بود بر آن محصول.
ولی در چند وقت اخیر موضوعاتی پیش آمده که مقداری این معادله را به هم زده است. تولید فلان روغن به دلیل مشکلاتی که برای سلامت فرد داشته ممنوع شده، فلان کرم از ابتدا فاقد اثراتی که مدعی آن بوده، میبوده است، فلان آب معدنی اصلا دارای اصول اولیه بهداشت هم نبوده است و این را اضافه کنید به شرکتهایی که بدون هیچگونه تحقیقی در موردش، تبلیغ میشده و چه سرانجامی پیدا کرده است. این موضوعات اتفاقا ساعتها تبلیغات شبکههای ملی را به خود اختصاص داده است. از طرف دیگر شاهد رشد قارچگونه تبلیغات موسساتی هستیم که در موضوعات مختلف آموزشی مثل کنکور و آشپزی و... فعالیت میکنند که با وجود اینکه مهمترین موضوع یعنی آموزش را بر عهده دارند ولی بیشتر جنبه اقتصادی به خود گرفتهاند و بوی صداقت آنچنانی از آنها حس نمیشود و در جواب یک جمله را بیشتر نمیشنویم: «این قاعده رسانه است»
ولی نیت این نوشته نه یادآوری سیر صداوسیماست و نه نقد آن به صورت عام بلکه موضوع مهمی که از آن غافلیم نحوه تبلیغ در رسانه ملی است. اینکه گاهی در تبلیغات یک محصول به کلی آثار فرهنگی آن تبلیغ را فراموش میکنیم و هدفی جز خرید آن محصول نداریم و این اتفاق گاهی خیلی تأسفبارتر میشود هنگامی که در سال حمایت از کالای ایرانی از محصولی ایرانی در شبکهای ایرانی تبلیغ می کنیم.
در چند روز اخیر شاهد پخش تبلیغی از تلوزیون هستیم برای معرفی پیامرسان داخلی سروش. در این تبلیغ میبینیم نوجوانی دائم از اتاق خود بیرون می آید و خطاب به پدرش می گوید که ترافیک مصرفی اینترنتمان به پایان رسیده و پدر در جواب از طریق موبایل، خط اینترنتی منزل را شارژ میکند. این اتفاق به صورتی طنزآلود چند مرتبه دیگر تکرار میشود تا پدر پیشنهادی به فرزند میدهد. گویا پدر به پاسخی صحیح برای این مسأله دست یافته و آن نصب برنامه ایرانی سروش با امکان استفاده ترافیک رایگان است.
این تبلیغ کوتاه، چند آموزه نادرست به مخاطبش منتقل میکند:
1- هرکودک یا نوجوانی حق دارد ساعتها وقت خود را پای اینترنت بگذراند!
2- همه اشخاص از شبکههای اجتماعی برای فیلم و عکس و موسیقی استفاده میکنند و اینها از واجبترین کارهاست!
3- کودک و نوجوان حق دارد به تنهایی بدون هیچ گونه نظارت و آموزشی داخل اتاقش برود و به تفریح اینترنتی بپردازد!
گاهی نقدها به جریانی است که هیچگونه توجهی به پیوست فرهنگی تبلیغاتشان ندارند ولی گویا این توجه، به طرز عجیبی از صدا و سیمای ما گرفته شده است و حتی برای تبلیغ کالایی بسیار باارزش و موردنیاز و در سالی که به نام حمایت از کالای ایرانی نام گرفته است، از تبلیغاتی استفاده میشود که آثار نامطلوبی برای کودکان ما دارد.