
سرویس تلنگر _ رسول کریمی: زمانی که همه رسانهها و ذهنها متوجه افتتاح نمایشگاه کتاب بود فیلم تلخ و سیاهی که ناجوانمردانه ارزشهای کشورمان را به چالش کشیده است روی پرده سینماهای جمهوری اسلامی ایران می رود و خوشحالی دشمنان را فراهم میکند.
فیلمی که وقتی به ونیز رفت، وزیر ارشاد در ابتدا موضع تندی علیه آن گرفت و گفت: «بعضی فیلم ها دست روی بعضی زخم ها و نقاط سیاه میگذارند و این نگاه را به دنیا عرضه میکنند که کار نادرستی است. اصلا چرا قصهها ساخته شد و چرا این فیلم مجوز ساخت گرفت و بر روی ساختش نظارت نشد و باز مدتی بعد گفتند: «برخی فیلم «قصهها» را سیاهنمایی دانستند در صورتی که یک اثر سینمایی باید واقعیت اجتماع را مطرح کرده و اگر فیلمساز واقعیتها را مطرح نکند پس چه باید انجام شود؟»
سرانجام با همه مخالفتها و نظر مخالف کمیسیون فرهنگی مجلس و هنرمندان ارزشی، ایوبی با صدور مجوز اکران این شاهکار سیاه، خوشحالی دشمنان و فتنه گران را مهیا کرد.
اتفاقی که ملاوردی، معاون رئیس جمهور آن را تکمیل کرد. به طور یقین این قضایا آغاز یک اتفاق ناگوار در عرصه فرهنگی کشور بهخصوص سینمای ایران است که قطعا هزینههای اجتماعی و فرهنگی بسیاری خواهد داشت.
رادیو فردا که با این اتفاق به خوراک رسانهای خوبی دست پیدا کرده، در گزارشی به مراسم نکوداشت رخشان بنیاعتماد پرداخت و گفت: «به دنبال اکران عمومی فیلم توقیفی «قصهها»، مراسمی در نکوداشت رخشان بنیاعتماد برگزار شد و معاون حسن روحانی در امور بانوان از این کارگردان تقدیر کرد».
در این گزارش آمده است: «در این مراسم که با قرائت پیام [رئیس جمهور اصلاحات] توسط احمد مسجدجامعی همراه بود، تعدادی از چهرههای سرشناس هنری و سیاسی از جمله اصغر فرهادی، مصطفی معین، جعفر پناهی، الهه کولایی، لیلی گلستان و همچنین برخی اساتید حوزه مطالعات زنان نیز حضور داشتند».
رسانه سازمان جاسوسی آمریکا که از موافقان اکران این فیلم است در ادامه بیان داشت: «خانم مولاوردی با اشاره به فیلم «قصهها» اعلام کرد: «رخشان بنیاعتماد در این فیلم با آیندهنگری و آیندهپژوهی، از خود نقش یک مددکار اجتماعی پویا را به نمایش گذاشته است تا با ایجاد حساسیت در سیاست گذاران و برنامهریزان توجه آنها را به چاره اندیشی جلب نماید.»
رادیو فردا در ادامه به سخنان معاون رئیس جمهور که بیخبر از وضعیت فرهنگی و اجتماعی ایران است میپردازد: «معاون رئیس جمهور ایران در ادامه با اشاره به چند فیلم این کارگردان گفت: «خانم بنیاعتماد هنری را عرضه میدارد که بازسازی واقع گرایانهای از زندگی زنان امروزی است؛ تصویری که پیش روی مخاطبان قرار میگیرد. روایتی منصفانه و صمیمانه از زندگی «گیلانه»ها و «روسری آبی»های این دیار است و هر آنچه را که در «زیر پوست شهر» میگذرد، روایت دختران و زنانی است که فارغ از تعلقشان به طبقه یا گروهی خاص ردپایی ازآنها را در همه جا میتوان دید.»
در ادامه این گزارش آمده است: «اصغر فرهادی، کارگردان اسکاری سینمای ایران، از جمله سخنرانان مراسم تقدیر از رخشان بنیاعتماد بود. او در این مراسم با اشاره به این که برخی افراد از واژه «سیاهنمایی» در مورد بعضی از آثار رخشان بنیاعتماد استفاده میکنند، گفت: «این فیلمها، فیلمهای سفیدی هستند و شاید عدهای به دلیل پیش فرضهایی که از قبل برایشان تعریف شده و نمیخواهند آن را تغییر دهند نگاه دیگری دارند.»
این کارگردان ضمن توهین به معترضین این فیلم، در ادامه افزود: «شاید هم این نوع نگاهها به این دلیل باشد که گاهی آدمهای حقیر چیزهای بزرگ در ذهنشان جای نمیگیرد و باید آن را کوچک کنند تا بفهمند، به همین دلیل بُعد زیبایی را که پشت این فیلمها است فراموش میکنند.»
آقای فرهادی بدون توجه به اینکه این فیلم که حال قشر اقلیتی کشور را نشان میدهد وموجب ترسیم چهره زشتی از کشور است، در ادامه این پرسش را مطرح کرد که «آیا نشان دادن آدمهایی که گرفتار بدبختیها، فقر و بعضی پلشتیهای جامعه هستند به معنای سیاه نشان دادن خود به دیگران است؟ اگر این فیلم سیاه است پس سفید چیست؟»
رادیو فردا افزود: «پس از نمایش فیلم «قصهها» در جشنواره فجر سال ۹۲، برخی از جریانها و رسانهها منتسب به اصولگرایان، این فیلم را متهم به سیاهنمایی کردند و خواستار توقیف آن شدند».
قرائت پیام رئیس جمهور اصلاحات توسط مسجدجامعی از دیگر موارد این مراسم بود که در این رسانه معارض به آن پرداخته شد: «[رئیس جمهور اصلاحات] در بخشی از پیامش آورده بود: «نمیتوان از هنر متعهد و ناظر دردآشنا سخن گفت و نام نیکوی بانوی باوقار و مودب هنر ایران، سرکار خانم رخشان بنیاعتماد را ندید، نشنید و حرمت او را پاس نداشت. گرامیداشت یاد و نام این بانوی والامنش، انسان خیرخواه و هنرمند گرانقدر، گرامیداشت زیبایی، تعهد، انساندوستی و عدالتخواهی است»
در انتهای این گزارش آمده «این فیلم، اثری اپیزودیک درباره سرنوشت و آینده برخی از شخصیتهای فیلمهای قدیمی رخشان بنیاعتماد مانند «زیر پوست شهر»، «خارج از محدوده»، «روسری آبی» و «نرگس» است. خانم بنیاعتماد آدمهای فیلمهایش را به زمان حال آورده و وضعیت کنونی آنها را در دوران حاضر به تصویر کشیده است».
دویچه وله هم در گزارشی با عنوان «رخشان بنیاعتماد: اهل محافظهکاری و عافیتطلبی نیستم» نوشت: «مراسم بزرگداشت رخشان بنیاعتماد، کارگردان ایرانی با حضور چهرههای سرشناس سیاسی و فرهنگی برگزار شد».
این رسانه آلمان که همانند دیگر رسانههای غربی، بیشتر جنبه سیاسی مراسم برایش مهم است در گزارش خود آورده است: «در این مراسم که همزمان با سالروز تولد اصغر فرهادی بود، مصطفی معین(وزیر سابق علوم)، الهه کولایی، سهیلا جلودارزاده (نمایندگان پیشین مجلس) فائزه رفسنجانی، جعفر پناهی کارگردان و جمعی دیگر از فعالان سینما و حقوق زنان حضور داشتند».
و اما حکایت قصهها:
«زنی که به دلیل فقر فرهنگی خانواده و خشونت برادرش از خانه گریخته و برای گرسنه نماندن و تهیه داروی فرزندش، فاحشگی می کند... مادری که فرزندش به دلیل اعتراضات سیاسی به نظام در زندان است... مدیران و کارمندانی که به جای کار و انجام امورات مردم به کارهای شخصی میپردازند و ارباب رجوع را تحقیر میکنند.. کارگرانی که ماههاست حقوقی دریافت نکردهاند و حق هیچ اعتراضی ندارند و فقر مالی و بیسوادی ایشان موجب می شود که نتوانند از حق خود دفاع کنند... حاکمیتی که جز سرکوب کمترین اعتراضات مردم به وضع اقتصادی و معیشتی هیچ کار دیگری انجام نمیدهد... دولتمردانی که غرق در فساد اخلاقی و مالیاند... ادارات و سازمانهای دولتیای که غرق در بوروکراسی و در نتیجه بیتوجهی به مردماند... زنانی که قربانی خشونتاند و وضعیت آشفته روانی ایشان در نظام مردسالار ایران آنها را از طبیعیترین حقوق زندگی بیبهره کرده است... حاج آقایی که در فیلم گناه کبیره ازدواج موقت را انجام میدهد (هرچند تقبیح ازدواج موقت و همسان دانستن آن با هوسرانی صاحبان مقام و طعنه زدن به ایشان در فیلمهای سینمایی دهه اخیر تقریبا عمومیت دارد)...گسترش اعتیاد در کشور حتی در سنین نوجوانی به دلیل فقر و خودکشی زنانی که قربانی خشونت مردان هستند و بسیاری از ایشان محرومیت ناشی از وضعیت اجتماعی را با اعتیاد به مواد مخدر به فراموشی سپردهاند... دانشجوی ممتاز رشته مهندسی مکانیک که به دلیل ستارهدار شدن از تحصیل محروم شده است و مسافرکشی میکند... جوانانی که به تبع وضعیت جامعه بی هویت شدهاند و سرشار از عقدههای روانیاند و فراگیری ایدز و...»