به گزارش حلقه وصل، خصوصیسازی استقلال و پرسپولیس امری بدیهی و لازم برای فوتبال ایران است و هیچکس با اصل آن مخالف نیست. تقریبا همه اهالی فوتبال واگذاری این دو باشگاه به بخش خصوصی را اجتناب ناپذیر و ضروری میدانند که بایستی صورت گیرد اما مشکل اصلی آنجاست که بسیاری از کارشناسان فوتبال، اقتصاد و مدیریت، شیوه خصوصیسازی سرخابیها در دولت کنونی را غیرشفاف، شائبهبرانگیز و نگران کننده میدانند.
هیچکس موافق ادامه اداره دولتی این دو باشگاه بزرگ و پرطرفدار در فوتبال کشورمان نیست. همه میدانیم سالهاست به کنفدراسیون فوتبال آسیا اعلام کردهایم استقلال و پرسپولیس خصوصی هستند. سالهاست این دو باشگاه روی کاغذ خصوصی و درآمدزا شده اند اما همه میدانیم که فاصله زیادی با خصوصی سازی واقعی داریم؛ خصوصی سازی که در آن پرسپولیس و استقلال مثل بارسلونا، منچستریونایتد، بایرن مونیخ یا حتی باشگاههای کوچکتری چون پورتو در پرتغال و زنیت در روسیه اداره شوند.
آرزوی هواداران دو باشگاه است که ببینند باشگاههای محبوبشان فارغ از جنجالها و تبلیغات غیر ورزشی اداره میشوند و به قول معروف، مدیریت و حتی مالکیت دو باشگاه به دست اهالی فن است؛ نه آنکه برج ساز، دانپزشک و ... زمام آن را در دست بگیرند. بنابراین، همه باید از این روند خصوصی سازی که آغاز شده، استقبال کنند و آن را فصلی نو در اداره استقلال و پرسپولیس بدانند اما چنین نیست و اکثریت قریب به اتفاق اهالی ورزش و اقتصاد شیوه اجرای این خصوصی سازی را غیر شفاف و غیرکارشناسانه میدانند.
اولین سوال صاحب نظران ورزشی و حتی اقتصادی این است که چرا دولت در ماههای پایانی حیات خود اقدام به واگذاری سرخابیها کرده است؟ چرا در 7 سال و نیم گذشته دولت اقدام موثر و قابل اعتنایی برای خصوصیسازی انجام نداد و یک باره در این ماههای پایانی خصوصیسازی را کلید زدند واجرای آن برایشان مهمترین اتفاق ورزش شد.
وزیر ورزش چندی قبل اعلام کرد دیگر واگذاری پرسپولیس و استقلال در دست وزارت ورزش نیست و این سازمان خصوصیسازی است که باید در این مورد تصمیم گیری کند. آیا واقعا وزارت ورزش تمامی جوانب این خصوصیسازی عجولانه را بررسی کرده است؟ آیا واقعا در هفته های آتی که کار دولت رو به پایان است، استقلال و پرسپولیس به سامان میشوند و اداره امور این دو باشگاه مجب آرامش هوادارانشان خواهد شد؟ خیلی دوست داریم پاسخ این سوالات مثبت باشد اما شماری از نمایندگان مجلس و مدیران سابق دو باشگاه نظر متفاوتی دارند؛ مردانی که زمانی در این دو باشگاه مدیریت کرده یا حتی نماینده مجلس شورای اسلامی که به قوانین اشراف کامل دارند.
واعظ آشتیانی مدیرعامل اسبق استقلال در واکنش به این خصوصی سازی عجولانه و پرابهام میگوید: «به واگذاری استقلال و پرسپولیس خام ورود میشود و دولت بعدی باید چالشهای زیادی را پشت سر بگذارد. نکته این است که وقتی مسؤولان و مشاوران بورس درباره واگذاری سرخابیها صحبت میکنند، با اما و اگر حرف میزنند. در این حالت که آنها میگویند ابتدا این کار را انجام میدهیم و بعد ببینیم اوضاع چگونه است، این سؤال پیش میآید با مدیران ناکارآمد میخواهید واگذاری انجام دهید؟»
حرفهای یکی از مدیران عامل اسبق استقلال قابل تامل است. او میگوید حتی مسئولان بورسی هم با تردید در مورد ورود این دو باشگاه به بورس صحبت میکنند. معنای دیگر حرفش این است که حتی بعد از خصوصیسازی عجولانه، آینده روشنی در انتظار پرسپولیس و استقلال نخواهد بود.
احسان قاضی زاده هاشمی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در واکنش به شیوه خصوصی سازی سرخابیها در ماههای پایانی دولت میگوید: «طبعا در خصوصی سازی اول باید میزان درآمد و بدهی این دو باشگاه مشخص شود. یعنی باید شفاف و ریز به عدد تا ریال آخر مشخص باشد اما در مورد این دو باشگاه واقعا کسی نمیتواند ادعا کند که همه چیز شفاف و مشخص شده است. دولت اصرار دارد این حکم را اجرا کند. ما خواهان اجرای خصوصی سازی هستیم اما با شفافیت، دقت، صراحت، بدون عجله و قانونمند کار کردن. ولو به این صورت که در وضعیت اول به صورت 20 درصد سهام که دچار حاشیههای گسترده اجتماعی و مردمی و اتفاقات ناگوار نشوند که بعدا افسوس بخوریم چرا چنین اتفاقی افتاد.»
در واقع قانونگذاران کشور هم صراحتا هراس خود را از واگذاری عجولانه بیان میکنند و میگویند واگذاری حتی 20 درصد سهام بدون شفافیت ممکن است حاشیههای گستردهای را برای سرخابیها رقم بزند. قطعا نماینده مجلس که به ورزش و فوتبال آشنایی هم دارد، میداند پرسپولیس و استقلال فراتر از یک باشگاه ورزشی در ایران هستند و هر گونه ناهنجاری در اداره آنها میتواند تبعات اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی ایجاد کند. بسیاری از فوتبالدوستان ایرانی هوادار یکی از این دو باشگاه هستند و به همین دلیل کوچکترین اتفاقات این دو باشگاه را به صورت دقیق و شبانهروزی رصد میکنند و به همین دلیل است که نماینده مجلس از روش این واگذاری ابراز نگرانی میکند.
کاظم اولیایی که اشراف کاملی به مسایل مدیریتی ورزش و اداره این دو باشگاه دارد هم در واکنش به این خصوصیسازی عجولانه میگوید: «باید مالکیت همچنان در اختیار دولت باشد و اختیار مدیریت برای روشن و شفاف شدن عملکردها در اختیار اهلش قرار بگیرد. در بحث واگذاری چهار روش داریم که یکی از آنها پیمان مدیریت است. طبق این روش دولت باید الزاماتی را برای بخش خصوصی سازی به وجود آورد تا شفاف سازی و پرداخت بدهیها صورت بگیرد. در ادامه واگذاری هم باید به شکل جمعسپاری باشد و باشگاه را به فرد نفروشند. مهمتر از تمام این مسائل این است که باشگاه علاقمند و هوادار دارد و سرخابیها هم باید مانند باشگاههای پیشرفته دنیا از سوی هواداران خود اداره شوند و راه علاج هم همین است. در این حالت باشگاهها راحتتر میتوانند ادامه حیات بدهند.»
به نظر میرسد هیچکس با اصل واگذاری و خصوصی سازی سرخابیها مخالفتی ندارد اما مشکل با شیوه اجرای آن است که پر ابهام و شائبه برانگیز است. در نهایت بهتر است دولت فعلی کار را مدبرانه پیش ببرد و فقط به فکر به جا گذاشتن یادگاری از خود نباشد که گاهی یادگاریهای عجولانه در عرصه ورزش تبدیل به پاشنه آشیلی برای ایجادکنندگان آن خواهد شد. ممکن است با اجرای این واگذاری غیرکارشناسانه و عجولانه پرسپولیس و استقلال، گامی بلند به سوی ویرانی بردارند و شاهد یک فاجعه مدیریتی- ورزشی در کشور باشیم؛ فاجعهای که میتواند ناهنجاریهایش تبعات اجتماعی و فرهنگی گستردهای داشته باشد.