به گزارش حلقه وصل، سید محمدسعید مدنی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:
۱- «مسئله کنونی کشور ما این نیست که ما طرح نداریم، حرف درست نداریم، مسئله ما این است که حرف درست و طرح درست را آن چنانکه شایسته است دنبال نمیکنیم، این اساس مسئله است. در محیطهای نخبگانی هم این معنا تکرار میشود که مشکل جمهوری اسلامی، مشکل نداشتن حرف درست نیست، حرف درست زیاد زده میشود، مشکل این است که ما این حرفهای درست را بایستی در عمل آن چنان دنبال کنیم که به نتایج آن دسترسی پیدا کنیم، نتایج آن را بالعیان و بالمشاهده ببینیم.»(رهبر انقلاب، دیدار مسئولان نظام، ۴/۲/۹۴)
۲- تاریخ گواهی میدهد که هرگاه ملت ایران از آزادی ولو نسبی برخوردار بوده و موانع کار و ابتکار از پیش پای او کنار رفته و... این ملت در تاریخ درخشیده و راه بزرگی و افتخار در پیش گرفته و بالاتر از آن به تمدن بشری خدمت کرده است. به گواه اکثر قریب به اتفاق مورخان و ایرانشناسان بهترین دوره تاریخی کشور ایران از این نظر پس از ورود اسلام به ایران رقم میخورد. زمانی که با رواج فرهنگ توحید و عدالت، نظام به شدت طبقاتی و اشرافی فرو میپاشد و به برکت شرایط به وجود آمده و فراهم آمدن «حداقل» ها، (به ویژه از اواسط قرن چهارم تا آغاز قرن ششم هجری) مردان بزرگ و مشهور در عرصهها و حوزههای مختلف (مدیریت و حکومت، وزارت و درایت، صناعت و تجارت، زبان و ادبیات، طب و کیمیا، تاریخ و جامعهشناسی، حکمت و فلسفه، ریاضی و منطق، کلام و فقاهت، عرفان و تصوف و...) ظهور کردند که اکثر این رجال اولا از میان تودههای مردم بیرون آمدند و ثانیا این مردان بزرگ و نامی که حتی تا امروز هم شهرت جهانی دارند از نقاط مختلف این ملک پرگهر (شمال و جنوب، حلقه وصل و مغرب) شهرها بزرگ و روستاهای پرت برخاستند و...
۳- حدود دویست سال پیش قدرتهای استعماری(عمدتا روس و انگلیس) با استفاده از ضعف ساختاری و عقبماندگی تشکیلاتی و مهمتر از همه غفلت و سستی سلاطین قاجاری نفوذ و سلطه به این سرزمین را آغاز کردند و بر سر غارت منابع سرشار مادی و معدنی، رقابتی سخت را آغاز کردند که به «عصر امتیازات» معروف است. همین قدرتها(خاصه انگلستان) بعد از به انحراف کشاندن نهضت عدالتخواهانه مردم به مشروطهخواهی و روی کار آمدن حکومت دستنشانده پهلوی با شدت بخشیدن به سیاستهای مخرب ورذیلانه خود و به لطائفالحیل- که داستانی مفصل است پر از آب چشم! - به عقب نگه داشتن این سرزمین بزرگ و تاریخی (آن هم به اسم پیشرفت و مدرن شدن و رسیدن به تمدن بزرگ!) و بیهویتی و عدم اعتماد به نفس و القای باور «نتوانستن» در میان مردم ایران خاصه نسل جوان دامن زدند که در این میان نقش روشنفکران غربزده(نه غربشناس) که عملا پادوی فکری و فرهنگی و جادهصافکن استعمار در این کشور بودند برجستهتر بود، کسانی که یکسره فکر «از فرق سر تا ناخن پا غربی شدن» را تبلیغ و ترویج میکردند و در نشریات خود که بعضی (مثل کاوه) در کشورهای غربی منتشر میشدند تنها راه نجات ایران از عقبماندگی را پیروی از نسخههای وارداتی و جدا کردن دین از سیاست و کنار گذاشتن هویت ملی و باورهای اعتقادی میدانستند و...!
۴- یکی از اهداف اصلی و کارکردهای مهم انقلاب اسلامی این بوده و هست که ضمن دمیدن روح اعتماد به نفس و القای باور «توانستن» به مردم و جامعه، موانع و مشکلات ساختاری و یا ساختگی که طی دویست سال گذشته بر سر راه رشد و پیشرفت و ارتقای همهجانبه این ملک و ملت قرار داده بود، را برطرف کند و مسیر کار و ابتکار وآبادانی و پیشرفت را برای آن هموار نماید. ساقط کردن رژیم وابسته پهلوی و سد کردن راه نفوذ و چپاول و به یغما بردن ثروتها و امکانات انسانی و مادی این کشور توسط قدرتهای زیادهخواه و استعمارگر و تلاش برای حمایت و پشتیبانی از هرگونه تلاش و اقدامی که عزت و استقلال این کشور را تضمین میکند و ریشهکن کردن و برداشتن موانع فکری و فیزیکی، روانی و اجتماعی، ملی و جهانی بر سر راه پیشرفت روزافزون این کشور غنی و ثروتمند و... از جمله اقداماتی است که انقلاب برای تحقق آرمانها و اهداف خود به کار بسته و البته برای انجام آنها در بسیاری موارد هزینهها و سختیهای بسیار متحمل شده تا آنجا که خون پاک بسیاری از بهترین جوانان این سرزمین ریخته شده است، تلاشها و اقداماتی که اصلا به مذاق دشمنان عزت و احیای این سرزمین به ویژه قدرتهای سلطهگر جهانی و در راس همه آمریکا اصلا خوش نمیآید و بر سر راه آن علاوه بر دشمنیهای صریح به وسیله عناصر نفوذی خود - یا بعضی مسئولان و مدیران غافل- در داخل سنگاندازی و یا انحراف ایجاد میکند.
۵- این معنی و واقعیت را بیش از هر فرد و طبقه و جریانی باید مسئولان و دولتمردان ما باور داشته باشندکه تا آمریکا، همین آمریکاست و تا انقلاب اسلامی سیرت و ماهیت خود را حفظ کرده و سازشناپذیر بر تحقق آرمانهای متعالی خود اصرار میورزد و حاضر نیست آنطور که قدرتهای چپاولگر و استعماری میخواهند «نرمال» شود، دشمنی بیامان آنها علیه انقلاب اسلامی و ملتی که مردانه پای آن ایستادهاند ادامه خواهد داشت. همین چند روز پیش بود که «ندا پرایس» سخنگوی وزارت خارجه دولت بایدن صریحا و بیتعارف اعلام کرد «ما به مقابله با ایران از راههای مختلف از جمله تحریم ادامه میدهیم...»، معنی این حرف برای کسانی که خود را به نفهمیدن نزدهاند خیلی روشن است. این حرف یعنی اینکه سیاستهای کینهتوزانهای که ۴۲ سال است آمریکا علیه ایران انقلابی و مستقل اتخاذ کرده است کماکان ادامه دارد و از این نظر هیچ فرقی میان دولت کارتر و دولت بایدن هم وجود ندارد. در چنین شرایطی که دشمنان انقلاب اسلامی در ضدیت با ملک و ملتی که چنین انقلابی برپا کردهاند، بیش از چهل سال است محکم وآشتیناپذیر بر سر «اصول» خود مانده و کماکان بر طبل جنگ همهجانبه(فرهنگی، سیاسی، نظامی و... اقتصادی) و فشار حداکثری میکوبد و بر تداوم دشمنی اصرار میورزد و از هر ابزاری که بتواند علیه ایران استفاده میکند، در انتظار نرمش و انعطاف او نشستن و یا توقع مذاکره سازنده و محترمانه از دولت مستکبری چون آمریکا داشتن، رفتاری غیرمنطقی و عملا بر خلاف منافع ملی و بدتر از همه خواه و ناخواه بازی در زمین دشمن علیه مردمی است که اصلیترین هدف حملات و تحریمهای آمریکا قرار دارند. مگر همین چندی پیش یکی از مقامات آمریکایی(جیمز جفری، فرستاده سابق آمریکا در امور سوریه) گستاخانه اعلام نکرد که هدف اصلی تحریمهای آمریکا «له کردن مردم ایران» است!؟
آمریکا بارها و عملاً ثابت کرده است، اگر هم حرف از مذاکره میزند منظورش مذاکره محترمانه نیست بلکه مذاکرهای است که به یکسره به نفع خودش و تماما علیه ایران باشد. مثلا درباره برجام حاضر نیست به «قانون» و «توافقات بینالمللی» احترام بگزارد و شرایط بسیار روشن و صریح ایران را بپذیرد. منطق و عقل سلیم میگوید در چنین اوضاع و احوالی راهی جز بر پای خود ایستادن و خنثی کردن توطئهها و تحریمها وجود ندارد.
۶- «اقتصاد مقاومتی»، تنها راه رسیدن به اقتصادی پویا و خودکفاست و کارآمدترین روش برای خنثی کردن تحریمهای وحشیانه و غیر انسانی دشمن ددمنش است. و بالاخره باطلالسحر مدل و روشی است که قدرتهای سلطهگر برای اسارت و استثمار دایمی کشورهای تحت سلطه و وابسته نگاه داشتن آنها به حکومتهای دستنشانده آن کشورها دیکته میکنند، مدلی که در اقتصاد «نگاه به بیرون» و دست «دیگران» دارد و عمدا به ظرفیتها و امکانات داخلی بیاعتنایی میکند. اقتصاد مقاومتی، که رهبری حکیم و فرزانه انقلاب بر عملی شدن آن تاکیدات موکد دارند همان راه و مسیری است که تمام کشورهایی که امروز در دنیا صاحب اقتصاد مستقل و تولید قوی هستند آن را طی کرده و میکنند. شعار سال «تولید، پشتیبانیها و مانعزدایی» مبتنی بر اهداف اصلی انقلاب و یکی از اصلیترین پیش شرطهای تحقق اقتصاد مقاومتی ورسیدن به اقتصادی قوی و خودکفاست. «حرف درست» و «طرح کارآمد» ی است که البته تا «به شایستگی» مدبرانه و متعهدانه «عمل» نشود نتایج مردمشادکن و دشمنشکن آن نمایان و ملموس نمیشود. این شعار که البته علاوه برحوزه اقتصاد دیگر عرصهها را هم شامل میشود حتما عملی و شدنی است. در این باره همه مسئول هستند و به سهم خود وظیفه دارند اما ناگفته پیداست که نقش «مدیران» از دیگران مهمتر و تعیینکنندهتر است. امید میرود با توجه به شرایط حساس موجود و مشکلات اقتصادی و تنگناهای معیشتی که بیش از همه مردم نجیب و مقاوم ایران را تحت فشار قرار داده دولت فعلی در فرصت باقیمانده درباره تحقق این شعار گامهایی اساسی بردارد و دولت آینده فعالیت اصلی خود را روی این نقطه و عملی شدن این شعار -که به نفع مردم کشور و کاملا بر خلاف خواست دشمنان است- متمرکز نماید. انشاءالله.