
سرویس پرونده: رهبر انقلاب در دیدار رمضانی با دانشجویان، آنها را به تلاش جدی و همهجانبه برای غلبه دادن گفتمان انقلاب در دانشگاه توصیه نمودند. ایشان در ضمن این بحث فرمودند: «من به همهی آن هستههای فکری و عملیِ جهادی، فکری، فرهنگی در سرتاسر کشور مرتّباً میگویم: هرکدام کار کنید؛ مستقل و بهقول میدان جنگ، آتشبهاختیار.»
فرمان آتش به اختیار رهبر انقلاب در دیدار ۱۷ خردادماه برای خیلیها عجیب بود و شاید برای شما هم سوال ایجاد شده که منظور از آتش به اختیار چیست و مصادیق آن چه کسانی هستند؟ حلقه وصل در پروندهای با همین عنوان به دنبال معرفی مصادیق «آتش به اختیار» است.
مهدي شکوهي جوان بيست و هشت ساله مشهدي و مدير مجموعه توزيع محصولات کودک و نوجوان بچههاي آفتاب در مشهد است. شکوهي از دوره دبيرستان در کانون فرهنگي و قرآني مسجد محلهشان فعاليت داشته و در انجمن دانشآموزان کار دانش آموزي کرده است. بعدها دفتر تاريخ شفاهي دفتر مطالعات جبهه فرهنگي انقلاب اسلامي را در مشهد راه انداخته و کار تاريخ شفاهي انجام ميدهد. در همايشهاي حرم مطهر امام رضا(ع) هم معاونت تبليغات و مدير همايشهاي تخصصي بوده است.
حالا او يک موسسه توزيع محصولات راه انداخته و توليدات فرهنگي جبهه فرهنگي انقلاب اسلامي را به مخاطبانش ميرساند.
مجموعه بچههاي آفتاب از چه سالي کليد خورد و چه کساني راهش انداختند؟ چرا شما جذب لوازمتحرير ايراني اسلامي شديد؟
چند سال قبل بنده و آقاي سلطاني و آقاي ارجمند بچههاي آفتاب را شروع کرديم. قبل از اين مجموعه، به يک ضعف مهم رسيديم و آن هم اينکه مجموعهاي نداشتيم که در حوزه محصولات کودک و نوجوان و کارهاي سالم و رشدمحور، کاري انجام داده باشد و کارهاي نويسندههاي کل کشور و اسباببازي سالم فکري و محصولات آموزشي سالم، نوشتافزار ايراني و اسلامي و انيميشن ايراني و اسلامي، رايانه ايراني و به شکل عام در حوزه محصولات کودک و نوجوان کارهاي سالم را يکجا جمع کرده باشد. ما اين خلأ را احساس کرديم و «بچههاي آفتاب» را شکل داديم. اين مجموعه در حوزه محصولات کودک و نوجوان، فروشگاه بزرگ و محصولات خوب و سالم را با تاکيد بر جذابيت و کيفيت به مخاطب عرضه ميکند.
آن موقع مجموعه از يکي از مناطق پايينشهر مشهد و با يک فروشگاه بيست متري شروع شد و بعد به منطقه ديگر شهر رفتيم و الان صد متر فروشگاه با بخشهاي تخصصي داريم.
ما از روز اول دغدغهمان اين بود که در جريان توليد و توزيع مصرف، ذائقهسازي و توليد محصولات کودک و نوجوان کار کنيم و در آن نقش داشته باشيم و با نگاه هويتي، فکري، فرهنگي و بومي خودمان جلو برويم.
موقعي که خواستيد وارد کار توزيع بشويد، آيا خوراک مورد نظرتان در بازار در دسترس بود؟
به خاطر اينکه خوراک مورد نياز و سالم را پيدا کنيم وارد بازار شديم و واحد رصد و پژوهش راه انداختيم. اين واحد چشم بيناي مجموعه است که کارهاي سالم و رشدمحور و در عين حال جذاب را در سطح کشور از ناشران مختلف و از بازيفروشيهاي مختلف پيدا ميکند. وقت زيادي براي رصد گذاشتيم. به شهرهاي مختلف رفتيم و ناشرها را ديديم. يک سري کارهاي خوب و سالم را جمع و به شکل کارشناسي شده دستهبندي سِني کرديم. آن محصولات الان مجموعهاي است که نامش «بچههاي آفتاب» است.
آيا مجموعه شما يک مجموعه خودجوش مردمي و خصوصي است يا از جاي خاصي حمايت ميشويد؟
اين مجموعه کاملا خودجوش و مردمي است. بچههاي فعال فرهنگي دغدغهمند ديدند محصولات خوب و مناسب در دسترس خانوادهها و بچهها نيست. سعي کردند مجموعهاي را شکل دهند که کارهاي سالم در دسترس خانوادهها و بچهها قرار گيرد. قبلش هر محصول را تحليل محتوا هم ميکنيم. بعضي فروشگاهها در حوزه ادبيات ديني، خيلي قشري به موضوعات نظري ميپردازند. همه سليقهها را تأمين ميکنند و خيلي فضايش ليبرال است يعني هدف، وسيله را توجيه ميکند و هر محصولي را ميفروشد؛ اما ما سعي کرديم يک الگوي ميانه درنظر بگيريم، يعني کارهاي سالم و رشدمحوري که اثرگذاري منفي ندارد و در عين حال جذابيت دارد و ذائقه مخاطب را تأمين ميکند، بفروشيم.
بهترين کاري که تا حالا در چند سال گذشته در «بچههاي آفتاب» انجام داديد، چه بوده است؟
بهترين کار ايجاد الگوي «بچههاي آفتاب» است. نگاه ما اين است که هدف وسيله را توجيه نميکند و اين مساله در بازار خيلي قابل فهم نيست. پس الگوي تازهاي ايجاد شده که جذابيت هم براي بچهها دارد و متنوع هم هست و محصول ناسالم و شخصيتهاي غربي هم در آن نيست.
به نظر شما لوازمالتحرير ايراني و اسلامي چه مختصات و چه شاخصههايي بايد داشته باشد؟
از اسمش مشخص است؛ نوشتافزار ايراني و اسلامي يعني محصولي باشد که هويت بومي ما را دربرداشته باشد، چيزي که فرهنگ ما، هويت بومي و ايراني و اسلامي ما را دربرداشته باشد در عين حال بتواند از لحاظ زيبايي و هنر و جذابيت و طراحي و کيفيت، کاملا استانداردهاي روز دنيا و حوزه نوشتافزار را در خودش دارا باشد.
آيا الان محصولاتي که در بازار داريم از لحاظ کيفي با محصولاتي که رابطهاي با فضاي اسلامي ندارند و به گونهاي غيراسلامي هستند، ميتواند رقابت کند يا خير؟
بله! تقريبا در این چند سال اخیر شاهد بوديم که محصولات داخلي اسلامي و ايراني، با محصولات رقيب قابل رقابت است. مخصوصا بعضي برندها که با کيفيت خوب چاپ کردند و زيبا طراحي کردند و قيمتهايشان هم قابل رقابت است. مخاطب هم براي آمدن به سمت شخصيتهاي ايراني و محصولات ايراني علاقهمندي دارد ولي ما نتوانستيم آن را در دسترس مخاطب قرار دهيم. هر سالی که تبليغات رسانهاي خوبي بود، بازخورد مناسبي از سمت مخاطب داشتيم، يعني مخاطب از ما جلوتر و بيشتر بود و ما شايد نتوانستيم پاسخگوي نيازهايش باشيم.
مدتي است مجمع ملي نوشتافزار راهاندازي شده است، اين مجمع چه فوايدي دارد؟ آيا همه توليدکنندههاي داخلي عضوش شدهاند؟
مجمع يک شروع است. شروعي که بايد منجر به رشد شود و ادامه و توسعه پيدا کند. ما يک غفلت سي ساله داريم که هر چند دير هنگام، ولي عدهاي دست به توليد نوشتافزار زدند و حالا مجمعي شکل گرفته که اين مجموعهها را با هم هماهنگ کند. فضاي کشور، فضاي متمرکزي نيست که مقوله نوشتافزار را سازماندهي کند لذا خود اين بچهها که به شکل خصوصي و دغدغهمند وارد حوزه توليد نوشتافزار ايراني و اسلامي شدند، متوجه شدند که بايد با متحد شدن و انسجامي که با هم ايجاد ميکنند، بتوانند در فضاي جريانسازي فرهنگي و محتوايي و رسانهاي و تبليغي وارد شوند.
البته توليدکنندههاي ايراني و اسلامي زياد نيستند و اکثر آنهايي که موجود هستند، عضو اين مجمع شدهاند.
فکر ميکنيد حمايتهاي دولتي و قوانين مربوط به نوشتافزار، چقدر ميتواند در اين مسير به شما کمک کند؟
دو بحث هست؛ يکي وجود قوانين مناسب و دوم ضعف اجرايي شدن قوانين. اصلا قوانين بايد دو قسمت داشته باشد، قوانين ايجابي و بسترساز و قوانين سلبي. قوانين ايجابي يعني بسترسازي مناسب براي جذب سرمايه براي توليدکننده و ايجاد بستر عرضه براي توزيعکننده و فروشنده. مثل نمايشگاههاي بينالمللي که تحت نظر وزارت صنعت، معدن و تجارت است و تبليغات رسانه ملي. يا خيلي از مجموعههاي حاکميتي که ميتوانند استفاده از محصولات ايراني و اسلامي را الزام کنند. خيلي از اين دست قوانين ميتواند به ما کمک کند.
به نظر شما علت موفقيت و فروش لوازمالتحرير غيراسلامي و ايراني در ايران چيست؟
براي اثبات حرف شما بايد مستندات ارائه شود، ولي با فرض قبول اين نکته، علت را با يک مثال بيان ميکنم. چند وقتي است رسانه ملي تبليغ يک خودکار اروپايي ميکند به نام يوروپن. يوروپن يعني خودکار اروپايي. يعني خودکار اروپايي محصول خوبي است و آن را بخريد. خب! وقتي رسانه ملي به فکر جيب خودش است و نه توليد محصول داخلي ما چه توقعي ميتوانيم داشته باشيم. بحث تبليغي خيلي مهم است. يا مثلا در صداوسيما کارتوني پخش ميکند که شخصتيش ميتواند قهرمان که نه محبوب شود و محبوبيت نسبي بين بچهها ايجاد کند. همين ذائقه مخاطب را تغيير ميدهد. ما در آنتن خودمان براي شخصيت و کاراکتر خارجي تبليغ ميکنيم. اما همين رسانه به همان اندازه هم حاضر نيست اسم شخصيتهاي نوشتافزاري مثل ثنا و ثمين و سينا را ببرد و آنها را تبليغ کند. پس از علل رشد اقبال به آن محصولات، فضاي تبليغي اشتباهي ماست که در ذائقهسازي و فرهنگسازي ميتواند مؤثر باشد. بخشي هم مشکل دستگاههاي نظارتي بوده که در دو سه دهه اخير خوب عمل نکرده و در بحثهاي نظارتي و برخورد با فروشندگاني که محصولات غربي دارند، تعلل کردهاند. برخي از اين محصولات در داخل کشور توليد ميشود و متاسفانه برخورد با آنها ضعيف بوده است.
شما که در حوزه توزيع فعاليت داريد،آيا خودتان کار توزيع را دست گرفتيد يا اينکه کار را برونسپاري کرديد و مديريت ميکنيد؟
نه! کار را برونسپاري نکرديم و مستقيم درگير قضيه هستيم. رسالت بچههاي آفتاب اين است که محصولات سالم و رشدمحور که ايراني هستند را در دسترس مخاطب قرار دهند که نوشتافزار هم يکي از آنها است.
ما يک فروشگاه مرکزي داريم که بسيار بزرگ است و دستهبندي تخصصي هم در آن هست. از سوي ديگر توليدکنندههاي خوب را هم شناسايي کرديم يا محصولات خوب بعضي از توليدکنندهها در حوزههاي مختلف اعم از اسباببازي، نوشتافزار، انيميشن، بازيهاي رايانهاي و... را شناختيم و تماس ميگيريم و ليست را سفارش ميدهيم.
در اين حوزه مشکلات و مسائل خاص خودش هم ديده ميشود. اما وظيفه و رسالت ما در مجموعه فرهنگي اين است که با همه اين مشکلات کنار بياييم و کار تبليغي را انجام دهيم. البته حوزه محصولات کودک و نوجوان يکي از اساسيترين حوزههايي است که در آن مقوله اقتصاد و فرهنگ با هم گره خوردهاند يعني اقتصاد از نوع بدون نفت است. علاوه بر اين مخاطب دارد و مردم حاضرند براي رشد بچههايشان هزينه کنند. مردم حاضرند براي اين محصولات پول بدهند. نوشتافزار چرخش مالي بالايي دارد، حالا کار نويسنده خوب، کتاب، بازي، انيمينشن و اينها را هم اضافه کن و ببين مجموع اين محصول کودک و نوجوان، چه چرخش مالي پيدا ميکند. حوزه محصولات کودک و نوجوان از مواردي است که ما در دو سه دهه اخير از آن غفلت جدي کردهايم.