به گزارش حلقه وصل، «وَ حُبَ الإطراءِ»؛ از علاقه به ستایش شدن از طرف دیگران بر حذر باش؛ «فَإنَّ ذلک مِن أوثَقِ فُرَصِ الشّیطان فی نفسهِ لِیَحمقَ ما یَکونُ مِن إحسانِ المحسنین»؛ اینکه انسان دوست داشته باشد او را ستایش کنند، از بهترین فرصت های شیطان است که از آن بهره می برد، می آید احسان محسنین را از بین می برد؛ یعنی آن نیکوکاری ها و زیبایی ها و آرایش های معنوی و روحی را از شما سلب می کند.
سر مردم منت نگذارید
فقره مهم دیگری است که می فرمایند «و إیّاکَ و المنَّ علی رعیَّتِکَ بإحسانِک»؛ سر مردم منت نگذارید و بگویید ما این کارها را برای شماها کرده ایم؛ وظیفه بوده، انجام داده اید. اگر انجام داده باشید، وظیفه تان را انجام داده اید؛ منتی سر مردم نگذارسد.
غرور، فرصت های خدمت را از انسان می گیرد
حضرت می فرمایند «ولا تقولنَّ إنّی مؤَمَّرٌ آمُرُ فأُطاعُ»؛ اینگونه نباشد که تو بگویی چون در این کار به من مسؤولیت سپرده شد، من باید دستور بدهم و دیگران از من اطاعت کنند.
«لاتقولنَّ» یعنی با تأکید و مبالغه می گوید مبادا چنین فکری بکنی و چنین حرفی بزنی؛ این روحیه که من اینجا چون مسؤولیتی دارم، باید بگویم و دیگران بی چون و چرا حرف مرا گوش کنند، «إذغالً فی القلب» است؛ دل تو را فاسد می کند.
«وَ منهکةٌ للدّین»؛ منهکه، یعنی ضعیف کننده روح دین، دینداری و ایمان انسان؛ «وتقرُّبٌ مِن الغَیرِ» این حالت، تغییرات ناخواسته را نزدیک می کند.
اعجاب به نفس و غرور و اینکه در مسؤولیتی که من هستم، کسی نباید روی حرف من حرف بزند، از آن چیزهایی است که تغییر را نزدیک می کند؛ تغییراتی که برای انسان نامطلوب است؛ تغییرات زمانه که آدم نمی خواهد پیش بیاید، یعنی مُلک و دولت و اقتدار و توانایی و فرصت های خدمت را از انسان می گیرد.
باید خودمان را کنترل کنیم
اگر می خواهیم دنیا آباد شود، باید خودمان را کنترل کنیم؛ من و شما که زمامدار و مدیر هستیم و اداره امور مالی و صنعتی و کشاورزی کشور دست ماست یعنی گلوگاه های فعال کشور دست من و شماست باید خود را کنترل کنیم.
فقط شخص خود ما نیستیم؛ ما یعنی مجموعه؛ شما، یعنی شما و معاونان و مدیران و مسؤولان اثرگذارتان؛ البته ممکن است کسی در گوشه ای و در سطوح خیلی پایین خطایی بکند که قابل کنترل و پیشگیری و پیش بینی نباشد؛ آن بحث دیگری است، اما مجموعه ای که شما مدیر و رییس و وزیر آن هستید، باید این خصوصیات را داشته باشد.