سرویس دریچه: حسن عباسی کارشناس مسائل استراتژیک در این گفتگو به بررسی مسائل مختلف داخلی و خارجی پرداخته است.
علت کم اثری و یا بیاثری رسانه ملی در نحوه مدیریت آن است یا در تولید محتوا؟
رسانههای ما اسیر روشها و رویههای بسیار عجیب شدهاند و متاسفانه دروغ و تهمت در آن بیداد میکند.در آگهیهای تلویزیونی از دروغ استفاده میشود که این غش در معامله است و از این راه و ترفندها تنها منابع درآمدی نظام رسانهای تامین میشود.وقتی رسانه اولویتش تامین منابع مالی خود باشد دیگر نمیتواند تاثیر گذار باشد.
در یک برنامه تلویزیونی دعوت شده بودم تا در مورد تشکیل ناتوی عربی توضیح دهم.در بخشی از صحبتهایم عرض کردم که جریان ناتو از سال 1385 و در زمان جرج بوش آغاز شده است . فردی بنام توماس برنت طرحی را ارائه کرد که در آن نشان میداد ابتدا باید در ایران را با "کلیدمان" باز کنیم تا بتوانیم وارد جهان اسلام شویم، مدیران تلویزیونی که در آنجا حضور داشتند از بیان واژه "کلید" نگران شدند و ترسیدند، این موضوع به معنی تعطیلی بخش مدیریت در رسانه است که مقام معظم رهبری هم در بخشی از سخنانشان به آن اشاره فرمودند.
آتش به اختیار در نظام رسانهای انقلاب اسلامی اسیر تبلیغات ربوی شده و بجای ارشاد به دنبال اقوا است و فیلم سریالش در دستان جریان ابزرتساز( پوچ گرا) قرار دارد و هیچ تضارب آرای واقعی هم داخلش صورت نمیگیرد، یکسری خط قرمزهای بی حساب و کتابی هم برایش تعریف شده است که نتیجه آن ریزش مخاطب میشود بطوری که بیش از دو سوم مخاطب کشور یا رسانه خارجی میبینند و یا از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند و از طرفی یک مقام مطبوعاتی در کشور اعلام میکند کل تیراژ روزنامههای کشور از900 هزار هم کمتر است.
خطوط قرمز سبب دلزدگی مخاطبان است یا عدم به کارگیری ایدههای نو؟
زمانی که آمارها چنین تیراژی را برای روزنامه نشان میدهد و یا برنامههای صدا و سیما با اقبال کمی مواجه است به معنی عدم مطالعه روزنامه در کشور است و فقط در فضای سایبر صفحه اول روزنامهها خوانده میشود. در نظام رسانهای کشور روزنامه رو به انقراض است، صدا و سیما ناکارآمد و مجموعههای دیگر هم به همین نسبت در این شرایط کار می کنند.
راه انداری یک کانال تلگرامی که میتواند به اندازه کل معاونت سیاسی سازمان صدا و سیما تاثیر خبری بگذارد و میتواند اندازه یک دانشگاه در نظام معرفتی و اصلاح نظام علوم انسانی تاثیرگذار باشد نشان می دهد، میشود با حداقل هزینه و نیرو در رسانههای مجازی و شبکههای اجتماعی کارهای عظیمی انجام داد. بسیاری از دانشجویان وطلبههای انقلاب توانستند حرکتهای جریان ضد انقلاب را در فضای سایبر خنثی کنند و این ظرفیت حاصل شده همانند عملیاتها دفاع مقدس از امداد الهی بهره برده است.
درحوزه نظام فرهنگی پنجمین نیرو استفاده از ظرفیت حوزه معارف دینی می باشد که تقویمی است و در هرسال یک ماه رمضان،ماه محرم، ماه شعبان، یک ماه رجب، و شهادت سیزده تن از معصومین و ولادت چهارده نفر از معصومین هرکدام از اینها اوج کار فرهنگی است و استفاده از این ظرفیتها میتواند راهگشا باشد. مانند راهپیمایی خودجوش اربعین که هرسال کیفیتر میشود.
این یک کار سازماندهی شده و برنامه ریزی شده متمرکز نبود و هرکسی از طرف خودش و با یک ظرفیت کار فکری فرهنگی به میدان آمد تا کار فرهنگی عظیمی انجام دهد، غیر از اینکه خود فرد تاثیر معنوی میگیرد، یک کار فرهنگی هم انجام میدهد. جوانهایی که در موکبها کار میکنند جوانهایی که این موکبها را میسازند که در آن جا کارهای تبلیغاتی کنند همه حرکت های خودجوشی است که تاثیری بسیار بیشتر از کارهای ذکر شده در رسانه دارد.
در شبهای قدر موج عظیم جامعه مردم در شهرهای مختلف قرآن سر گرفته بودند و فضاهای معنوی ایجاد شده بود و برکت تاسوعا و عاشورا در بحث عزت حسینی به قدری ارزشمند است که این ظرفیت ایجاد شده را باهیچ اقدام فرهنگی نمیشود مقایسه کرد.این موارد به عنوان نیروی پنجم در نظام فرهنگی دیده نشده است.
چگونه باید فرهنگ را از مظلومیت رهایی بخشید؟
اگر پنج نیروعلمی وزارت علوم، تعلیم و تربیت، آموزش و پرورش، هنر، فرهنگ و ارشاد اسلامی، رسانه جامع اعم از رسانههای فضای سایبر، رسانه مکتوب، رسانه ملی دیداری شنیداری و نظام معرفت دینی و معارف دینی ذیل یک ستاد مشترکی آورده شود همچون ستاد مشترک نیروهای نظامی که عملیات زمینی، دریایی، هوایی را باهم طرح ریزی میکند و یک طرح جامع داشته باشند که یک دیگر را "هم افزایی" کنند میتوانیم به سادگی، فرهنگ را از مظلومیتی که اشاره کردید خارج کنیم، اما آن نظام جامع طرح ریزی وجور ندارد یعنی مشکل اساسی ما این است که شما فرض کنید در نیروهای مسلح ما ستاد مشترک نبود تا بگوید نیروی زمینی، دریایی، هوایی چطورکار کنند و ثانیا چگونه با هم هماهنگ بشوند.
شورای عالی انقلاب فرهنگی که در سال 1381 حضرت آقا فرمودند، قرارگاه مرکزی فرهنگ است، نقش خودش را به عنوان یک قرارگاه فرهنگی نتوانستند اعمال کند. گویا افرادی که در شورای عالی انقلاب فرهنگی هستند توانایی اجرا کار فرهنگی را ندارند و نباید در آنجا باشند. برخی میگویند ما را بخاطر جایگاه حقوقیمان رهبر انقلاب قرار داده است. گروهی دیگر میگویند ما بخاطر جایگاه حقیقیمان منصوب حضرت آقا هستیم، مگر حضرت آقا نگفتند شورای عالی انقلاب فرهنگی کرسی نظریه پردازی است، افرادی که در شورای عالی انقلاب فرهنگی هستند یک نمونه کرسی نظریه پردازی را در رشته تخصصی خودشان در این پانزده سال گذشته برگزار نکردند تا اساتید بیایند و آموزش ببینند.
وضعیت آتش به اختیار در حوزه فرهنگ ما در چه شرایطی است؟
با توجه به مطالبی که گفتم، در اینجا حرکت جهت اخذ تماس که در حالت تهاجمی است بماند ، آنچه مطمع نظر است این است که به مواضع پدافند فرهنگی ما به مواضع دفاعی فرهنگی ما و به خاکریزهای فرهنگی ما، دشمن هجوم آورده است و این تهاجم فرهنگی به خاکریزهای ما در هر پنج نیرویی که عرض کردم رسیده است.
اولین کاری که باید انجام شود این است که ما باید درهرکدام از حوزهها اقدامات آتش به اختیار را با جزئیات انجام بدهیم. اسمش را نمیگذاریم کار فرهنگی چراکه وقتی میگوییم کار فرهنگی، کارفرهنگی یک حرک عام در مورد هر پنج حوزه است، باید در اینجا مصداقی بحث کنیم، در دانشگاه خودتان ظرفیت تولید علم حرکت خودتان را شروع کنید ،کرسی آزاد اندیشی برگزار کنید و در موارد دیگر هرکسی به اندازه ظرفیت خودش جلو ببرد و در تعلیم و تربیت، هنر ،رسانه و در حوزه معارف دینی به همین نسبت حرکت کنید.
حضرت اقا در مبحث آتش به اختیار فرمودند کار فرهنگی تمیز مانند، مرحوم موذن زاده. ایشان سالیان سال اذان میگفت به دلیل شخصی سفری به تهران میآید و شرایطی فراهم می شود که در مکانی اذانی میخوان. یکی صدای خوش ایشان را میشنود و بعد هم ظرفیتی پیش میآید و در رادیو یک اذان ماندگاری را به عنوان یک کار موردی فرهنگی انجام میدهدکه البته جاودانه هم شد.
امروز جوانانی هستند که اذانهای خیلی زیبایی میخواند، این یک نمونه کار فرهنگی است. یک کار فرهنگی موثر این است که سه چهار دقیقه در فرودگاه، آیت الله رئیسی با یک جوان هنرمند که موسیقی زیرزمینی اجرا میکند جلسه در فضای انتخاباتی . اقشار مختلف مردم به هر کاندیدایی نزدیک میشوند و باهم صحبتی میکنند در این چند دقیقه فرصتی به وجود آمد و بعد از آن جلسه یک فراز کلیدی فرهنگی شکل گرفت.
چرا دیدار آقای رئیسی با خواننده زیر زمینی به این اندازه جنجالی شد؟
در حرکت خودجوش و حرکت آتش به اختیار که برای بسیاری از مردم تکان دهنده بود از طرفی برای جریانهای لیبرال شوک آور. گفتند متدین ها فقط باید سمت کسانی بروند که اهل نماز شب اند و چادر و ریش و تسبیح دارند و تودههای جامعه که از ظاهرشان به نظر میرسد که دین گریزی دارند برای لیبرالهاست. هرکسی که اسیر امرونهی بود به سمت متدین ها باشد و هرکسی که از امرونهی فرار میکند باید به سمت لیبرال ها حرکت کند.
بعد از آن ملاقات شروع به تخریب و تحقیر و تمسخر کردند . قرآن بارها این نکته را تاکید کرده است که کفار و مشرکین و منافقین به انبیاء که میرسیدند از دو شیوه استفاده میکردند اول مسخره میکردند و جوک درست میکردند دوم اینکه تکذیب میکردند میگفتنداین کار جادوگریست و سحر است و دروغ میگوید . موضوع آتش به اختیار که توسط حضرت آقا مطرح شد، در یک هفته اول میزان تکذیب آن را از سوی جریانات لیبرال داخل و خارج چقدر زیاد بوده است. شبیه اقدامی که زمان هر پیامبری آنگاه که اون پیامبر می آمد وحرفی را در قالب کلام وحی به جامعه خودش،آن طور برخورد کردند .
در این مورد هم آغوش خدا برای توبه کنندهاش باز است و ما چه کاره ایم که در فرهنگ دینی بیایم این سازوکار را ببندیم . مصداق عینیش درباره انبیاء حضرت عیسی است، حواریونش یکی از یکی آلودگی بیشتری داشت، سریال مستند داستانی که در غرب ساخته شد برای انبیاء از صفر آفرینش تا حضرت عیسی (ع) تک تک انبیاء را به یک شکل ساده و بدون افکتهای سینمایی خاص و بدون سازوکارهایی که هالیوود به کار میبرد ساختند.
در آن قسمت که مربوط به حضرت مسیح (ع) است نشان داده است که حضرت همانطور که در مسیرش،انسان هایی راکه در لایه های پایین جامعه نابود شده بودند ، یکی اسیر ربا بود و یکی اسیر فساد اخلاقی ، هر کدام درگیر یک فساد اخلاقی، نجات میدهد. این افراد جمع میشوند و حواریون حضرت راتشکیل میدهند.
خاخامهای یهود روبروی حضرت عیسی(ع) ایستادند. یعنی در فلسطین و در منطقه ناصریه و در منطقه یهودی نشین حضرت عیسی متولد شد بعد هم به عنوان یک پیامبر کارش را آغاز کرد.اولین کسانی که باید استقبال میکرند بزرگان یهود بودند اما آنهایی که خیلی وجیه بودند و مرد خدا بودند وقتی دیدند دعوتش را از لایههای پایین جامعه شروع کرده است وقتی بالا آمد با وی درگیر شدند..
به دوره امام راحل که میرسیم میبینیم ایشان حرف اصلیش این است که هنر انقلاب اسلامی آن بود که جوانان در مشروب خانهها و کاباره ها و خونه های این چنینی به سمتی رفتند که در جبهه های جنگ برای اسلام میجنگند. گوشه ای از این مباحث را ده نمکی در فیلم اخراجی های یک به زیبایی نشان میدهد .
هر کدام از دوستانی از تیپ و لشکرها بودند با این صحنهها آشنا میشدند که از شهرستانها جوانهایی می آمدند که اعتقادات مذهبیشان کم بود و خلقیات خودشان را داشتند اما خیلی عجیب بود آنها زودتر از بقیه به قلههای شناخت دست پیدا میکردند و خیلی سریع تر آماده شهادت میشدند.
شجاعت عجیبتری داشتند خلوص بیشتری داشتند و در قید وبندهایی که خیلیها برای خودشان درمسائل دینی ایجاد میکردند نبودند، این واقعیتی است که در صحنه دفاع مقدس دیدیم حالا مسعود ده نمکی یه بخش از آن را در اخراجیها نشان داد و اینهمه هم به او حمله شد .
همچنین کاری را آقای رئیسی انجام دادند. گروهی از لیبرالها گفتند این موضوع موجب سقوط جریان اصولگرا شد . اتفاقا جریان انقلابی زمانی سقوط میکند که نتواند با لایههای گوناگون جامعه ارتباط بگیرد وآنها را جذب تفکر دینی کند.
برخی از آثار سینمایی که بعضی از کارگردانان ساختند کار آتش به اختیار بود. بعضی از کارهای ادبیات نمایشی ما ادبیات داستانی ما کار آتش به اختیار بود با چه سختیهایی کارگردان آن کار را انجام دادند. بعضی از اشعارشعرای ما، ابتکاراتی که بعضی از افراد انجام دادند، در حوزه کار فرهنگی، این ابتکارات در بعضی حوزهها مرسوم بوده است و مبنای بعضی از این اقدامات شده است.
39 از عمر انقلاب اسلامی گذشته است و این در تاریخ بشر می مانند است که 39 سال یک جامعه بر اساس قوانین دین اداره شود. هیچ پیامبرعظیم الشان، هیچ امام معصوم ما چنین فرصتی برایش پیش نیامده 39 سال حکومتی به نام دین داشته باشد. یک عامل آساسیش و ثبات در ایران وجود اقدامات آتش به اختیار گسترده در عرصه ی فرهنگ و اقتصاد و سیاست و اجتماع بوده است.
انسانهای بزرگی که آن کاررا انجام دادند آتش به اخیتار بودند،نظام پله پله به اینجا رسیده است و هنوز هم ظرفیت این کارها نسبت به گذشته بسیار بسیار فراهم است، مساله آتش به اختیار را که معاندین تلاش کردند به سمت حرکتهای قهرآمیز و حرکتهای خشونت آمیز سوق دهند و اینطور جا بی اندازند، یک رفتار طبیعی دشمن است. همانند دوران انبیاء و ائمه که معاندین و مشرکین سعی کردند به تعبیر قرآن استهزا کنند و تکذیب کنند، خب طبیعتا این افراد هم تیرشان به سنگ خورد و به نتیجه نرسید.
شما شعرخوانی در روز عید فطر را به خاطر بیاورید، یک شعر زیبایی را شاعران ما سرودند با یک مداح تحصیل کرده که رفت درعید فطر و به زیبایی شعر خواند و یک کار آتش به اختیار کرد.شعر زیبا با مضمون قوی و کلیت کار را نشان داد. شاعر ما از محافل و از محیط بذل به محیط رزم آمد. نشان داد مداح ما درواقع منظر و مصلح هست.
دو بزرگوار ما یکی مرحوم شهید مطهری یکی علامه جوادی آملی این دو علامه بزرگوار در این رابطه حرف های مهمی میگویند. شهید مطهری میفرمایند که ما در تاریخ عالم و فقیه و فلسفه، متکلم و منجم از اینجور افراد زیاد داشتیم ، ولی فرد مصلح کم داشتیم میفرماید ما نیاز به مصلح داریم، مصلح اجتماعی، مصلح فرهنگی،اصلاح کننده تمامی ارکان جامعه.
خب راه اول مشخص شد معلم انقلاب میگوید باید مصلح باشد. علامه جوادی کار را مقداری جلوتر میبرد و تخصصی تر میکند. میگویند : تربیت منظر باید هدف باشد یعنی انظاردهنده . منظر باشی انظاربدهی، که در آیات متعدد در قرآن فرموده است به پیامبر ما تورا رسول قرار ندادیم الا مبشرا و مویا تو رسولی فقط برای اینکه بشارت بدی و انظار . امروز مفسرین قرآن میفرمایند که اون وجه انظار ضرورت بیشتری داره .در اینجا شاعری در حوزه ی انظار شعر زیبایی را میسراید ،انظار اجتماعی سیاسی و فرهنگی و اقتصادی، یک مداح جوانی در قالب یک برنامه مداحی زیبا دریک عید عظیمی مثل عید فطر خطاب به جامعه ی مسئولین کشور خصوصا و مردم عموما بیان میکند حرکت آتش به اختیاری که اینجا صورت گرفت واکنش های زیاد را ایجاد میکند .
در حکومت جمهوری اسلامی بحث بر سر این بوده است که فرهنگ باید زیربنا باشد،جمله ای رهبر انقلاب درباره ی معماری تهران داشتند را به یاد بیاورید، ایشان فرمودند که معماری تهران وحشی رشد کرده است، وقتی اقتصاد اصالت پیدا کرد سوئیتهای 60_70 متری برای مردم درست کرد، قوطی کبریت هایی که داخلش معماریش نامناسب کنار پنجره های قدی و بلند پرده های ضخیم برای اینکه نور بیشتری را به سمت خانه هدایت کند. انرژی کمتری مصرف کند بعد این قوطی کبریتهایی را رو به روی همدیگر ساخته اند.
این خانه ها حجاب ندارند وقتی افراد در درون خانه ی خودشان آرامش ندارند و وقتی فردی از خانه بیرون می آید هم همین انعکاس را پیدا میکند یعنی مشکل فرهنگی در خود فرهنگ نیست که ما بخواهیم با آتش به اختیار فرهنگی مشکل را حل کنیم ، بسیاری از مواقع مشکل فرهنگی در حوزههای دیگریست به ویژه در اقتصاد ، وقتی ربا جنگ با خدا و رسول خدا خوانده شد و در قرآن هنگامی که نظام مالی جامعه ربوی شد پیامدهای ربا در فرهنگ میشود .
هیزی پسرها و بی حجابی دخترها . یعنی سفره وقتی آلوده شد و وقتی لقمه شبه ناک شد اثرات خودش را میگذارد. زمانی که اقتصاد فرهنگی نباشد و مبنای اقتصاد فرهنگ نباشد باید منتظر این باشید که بار ضد فرهنگی اقتصاد بزند به میدان فرهنگی که شما نتوانید با هیچ کار فرهنگی حلش کنید.یک بار هم افزایی بین آن پنج نیروی فرهنگی و نظام علم و نظام تعلیم تربیت و نظام رسانه و نظام هنر و نظام معارف دینی در کار فرهنگی مشترک، یک بار هم بین مجموعه فرهنگی با مجموعه اقتصادی ، امروز اقتصاد کل بر فرهنگ است، امروز نهادهای فرهنگی مجیزگوی نهادهای اقتصادی هستند، امروز مسئولین روابط عمومی بانک ها دور همدیگر جمع میشوند و رسما هشدار میدهند به صدا و سیما که حقوق پرسنلش را از ما دارد و حق ندارد علیه سیستم بانک موضع بگیرد.
در سخنرانی دانشگاه گیلان یک سوالی از دانشجوها فرستاده بودند بالا در مورد اینکه رئیس بانک ملی فرار کرده بود همین چند هفته قبلش فرار کرده بود و من هم به شوخی گفتم هرجا سخن از اعتماد است نام بانک ملی میدرخشد هرجا سخن از اختلاس است نام خاوری میدرخشد، روابط عمومی بانک ملی یک نامه ی شدیدالحن نوشته بود به خبرگزاری فارس که چرا این خبر را منتشر کردی یک نامه هم نوشته بود به بسیج دانشجویی در گیلان که شما چه حقی داشتید که جلسه ای برگزار کنید که در آن به بانک توهین شود.
این نوع رفتار اثر خودن مال ربوی ست ، جوانان مومن انقلابی دانشجو و طلبه که جنبش مبارزه با ربا را شروع کردند نظام بانکی کشور را بی آبرو کردند و الحمدلله مراجع اعزام تقلید هم آتیش تهیه خوبی ریختند، و سال گذشته 61 بار اعلام کردند که سیستم بانکی ربوی است . همین مبارزه را هم علیه بورس شروع کردند جوانان مومن انقلابی . ما تا ریشه کنی ربا و قمار در نظام مالی حکومت اسلامی در این زمینه ها دست از کار نمیکشید.
این حرکت که در اقتصاد صورت میگیرد، در سیاست هم همینطور است ، سیاست ما آلوده ست به رای حرام، در فلسفه ی سیاسی غربیها هزارسال گذشته که در تاریخ کلیسا مفهومی شکل گرفت به نام پرنوکراسی ، یعنی اصالت بر رایی که برخواسته از نفسانیت بخشی از جامعه باشد ،در 40_50 سال اخیر تئوریزش کردند خواهرزاده ی فروید ادوار برنایز ، آمد در این قضیه بعد از اینکه نظریه رضایت مطرح شد مهندسی رضایت در مباحث سیاسی که مبتنی بر رضایت توده های جامعه عمل کرد و رای جمع کرد.
منبع: خبرگزاری دفاع مقدس