
بفرمایید بعد از تاسیس موسسه بنون چه اهدافی برای خودتان مشخص کردید؟
پنج هدف کلی را در اساسنامه مؤسسه آوردیم.1- انجام مطالعات و پژوهش در راستای تولید علوم انسانی اسلامی که حضرت آقا فرمودند.2- تربیت و آموزش کادر متخصص و کارآمد در زمینه کودک.3- راهاندازی و تأسیس مجموعه واحدهای آموزشی و تفریحی.4- ورود در عرصه تولیدات.5- انجام پروژههای تبلیغی، چون اکثر دوستان آمادگی و توان و علاقه انجام پروژهها و کارهای تبلیغی کوتاه مدت را داشتند.
آیا تا به امروز در همه این قسمتها ورود پیدا کردهاید؟
گاهاً بعضیها را خیلی زیاد و بعضیها را خیلی کم و بعضیها را متوسط. مثلا ما در بحث مطالعات و پژوهش در راستای تولید علوم انسانی اسلامی خیلی کم کار کردیم. البته یک کار کوچک که خیلی خوب وارد آن شدیم را انجام دادیم که آن تولید دایرهالمعارف برای کودک زیر هفت سال بود. در راستای تربیت کادر و نیروی متخصص هم هنوز نتوانستیم قدم آنچنانی برداریم. اما در تأسیس و راهاندازی مؤسسات آموزشی و تفریحی هم قدمهای خوبی برداشتیم و الحمدالله به نکات خوبی رسیدیم. در قسمت عرضه تولیدات هم الحمدالله چهارده جلد کتاب کودک تا به امروز چاپ کردهایم.
به عنوان مدیرعامل موسسه بنون فکر میکنید در حال حاضر در زمینه مسائل فرهنگی مرتبط با کودکان، کشور در چه وضعی قرار دارد؟
این را ما از فرمایشات حضرت آقا میتوانیم احصا کنیم. ببینید حضرت آقا چند وقت پیش فرمودند که من برای مسئله فرهنگ کشور احساس خطر میکنم. یا اینکه دشمن برای ما برنامه ناتوی فرهنگی دارد. یا وقتی میبینیم که حضرت آقا در مورد فعالیت و کار برای کودک اینجور میفرمایند که اگر بدانید که چقدر کار برای کودک مؤثر و مهم و نیاز است مطمئنم که از خواب شبتان هم برای این کار میزنید. پس معلوم میشود که ضرورت بسیار بالایی برای این کار وجود دارد. کار اصولی برای رشد و ارتقا تربیت کودکان یک تنور داغ است که هنوز خمیر مناسبی به آن نچسبیده است. از طرفی ما میبینیم که جامعه هدف دشمن همین است. فوکویاما در کنفرانس تلاویو میگوید اصلاً با ایران در دهه شصت نجنگید بلکه به سراغ کودکان ایران بروید. اصلا با اینها نجنگید چون اینها را هر چقدر هم که بکشید اینها بیدارتر میشوند. پس ما باید واقف باشیم که دشمن روی کودکان ما کار میکند. سرمایههای هنگفتی را خرج میکنند برای اینکه بتواند هر نوع فعالیتی را در راستای پوشش کودک، خوراک کودک، وسایل صوتی و تصویری مربوط به کودک انجام دهد. برای همه اینها مطالعه و فکر و برنامهریزی میکنند. امروز ما انحراف در لوازمالتحریر کودکان را به وضوح میبینیم. همچنین در بازیها و کتابها و مسائل دیگر.
آیا موسسه بنون برای رسیدن به اهدافش برای خودش یک چشمانداز یا سند راهبردی مشخص کرده است یا خیر؟
بله. یک چشمانداز را تعریف کردهایم. دوستان یک سند راهبردی برای این کار در نظر گرفتند. در این سند راهبردی با توجه به فضایی که در شهر قم بین ما و دوستان طلبه و دانشجو که به صورت جهادی در این عرصه فعالیت میکنند وجود دارد که بیشتر روی مورد سوم کار میکنند، سعی کردیم با استفاده از مؤسساتی که افراد و بچهها را از لحاظ علمی، تئوری و مطالعاتی قوی میکنند چشماندازی را تهیه کنیم. تا در دهه آخر قرن 1300 یعنی در این دو سه سال گذشته و هفت هشت سال آینده بتوانیم از لحاظ کارآمدی و از لحاظ کادرسازی به جایی برسیم که به امید خدا در عرصه آموزش و در عرصه تفریح به امید خدا برای هر استانی آمادگی این را داشته باشیم که یک خوراک و تغذیه فکری مناسب برای همه بچههای آن استان داشته باشیم. البته منظور ما از دوران کودکی تا سن 12 سالگی بچهها است.
تفریح و آموزش خوب همان تفریح و آموزشی است که در عین دارا بودن استانداردهای لازم روز، طبق آن شرایطی باشد که در اسلام به عنوان دین کامل جهانی به مردم جهان گفته شده است. ما امروز در ایران علیرغم اینکه در قسمت آموزش به موفقیتهای خوبی رسیدهایم ولی در بخش تفریحات و مراکز تفریحی خوب در کشور دچار مشکل هستیم. ما دنبال این هستیم که به سهم خودمان این نقیصه را برطرف کنیم.
آیا در حال حاضر موسسه بنون توانسته یک مدل مناسب و منطبق با فطرت کودک و موازین اسلامی و ایرانی و به روز ارائه کند که نه تنها برای جامعه مذهبی شهر قم، بلکه برای تمام شهرها و دیگر کشورها جذاب و مناسب باشد؟
نه متأسفانه. ما هنوز در آن مرحلهای نیستیم که این گونه جامع و کامل به این قضیه بپردازیم و راهکاری برای این مشکل بزرگ و اساسی که شما فرمودید پیدا کنیم. اما ما به سمت انسانهای موفقی رفتیم که توانستند نظریهها و فرضیههایی را عنوان کنند و گاها هم به میدان عمل بکشند. به سمت آنهایی رفتیم که از این راه صددرصد، پنجاه درصد را رفتهاند. زمانی هم که به آنها بپیوندیم پنجاه درصد باقی مانده را طی خواهیم کرد. باید طرحهایمان مثل سنگر آسمانی یا طرح روزگار رهایی یا ماشین زمان را ادامه دهیم. به عنوان مثال در پروژه سنگر آسمانی ما کودک را به نحوی که هم تفریحش ارضاء شود و هم بتواند آموزههای تربیتی را یاد بگیرد عمل میکنیم. ولی هنوز به آنجا نرسیدیم که برای همه افراد و با همه سلیقهها حرف برای گفتن داشته باشیم. به اندازه و بضاعت خودمان برای یک سری افراد و با سلیقه خاص و در یک برهه زمانی خاص حرف برای گفتن داریم. نکته مهم این است که همه اینها باید در قالب بازی باشد و برای کودک سرگرمی ایجاد کند. بنابراین این بازی و سرگرمی پرشور و نشاط و پرهیجان و لذتبخش برای کودک میتواند آثار تربیتی داشته باشد. البته ما فعلا قبول داریم که نمیتوانیم برای تمام مردم و تمام سلایق حرف بزنیم. اما میگوییم با بازخوانی تاریخ و با قرار دادن کودک در یک عرصه تاریخی با شاکله و محوریت بازی توانستیم هم معارف را انتقال دهیم و هم ساعاتی از ساعات تفریح کودک را با سرگرمی و به نحو مناسب پر کنیم.
کار برای کودک چه ویژگیهایی دارد؟
چون کودک ذهنی سراسر خیالپرداز و قوه توهم بالایی دارد برای اینکه بتواند تربیت صحیحی داشته باشد، یکی از ابزارهای اصلی تربیتش این است که آن کودک را نسبت به خود و گذشته و آیندهاش امیدوار کنیم و نگاه مثبتی به او بدهیم و شخصیتی در آن ایجاد کنیم که به آن وگذشتهاش افتخار کند و به آینده ببالد. و برای رسیدن به آن آینده روشن تلاش کند.
چگونه؟
مثلاً در بازخوانی تاریخ و در پروژه روزگار رهایی میآییم و روی اواخر قاجاریه کار میکنیم. سپس کودک در سیر حرکت قاجاریه به پهلویه، پهلویه اول به پهلویه دوم و پهلویه دوم به انقلاب و انقلاب به دوران بعد از انقلاب و دوران بعد از انقلاب به دوران دفاع مقدس قرار میگیرد. در حین بازی و در حین سرگرمی با یک سری مباحث و معارف تربیتی آشنا میشود.
از لحاظ مدیریتی آیا موسسه بنون زیر نظر ارگان خاصی است و حمایت میشود؟
موسسه بنون حمایت نمیشود و به صراحت میگویم که روحیه و حضور جهادی بچهها است که میروند جای دیگر کار یا تدریس میکنند و درآمد آنجا را اینجا خرج میکنند. و با کمترین مزد که شاید در این جامعه کسی با آن نسازد این دوستان میسازند. چون اعتقاد دارند که ما میخواهیم آینده روشنی را رقم بزنیم. میگویند به امید فردا و به این امید که مؤسسه جان بگیرد سختیها را تحمل میکنیم.
با توجه به اینکه میفرمایید موسسه بنون از جایی حمایت نمیشود لطفاً پروسه گرفتن مجوز برای برپایی سنگرآسمانی در یادمان شلمچه را بفرمایید که به چه شکلی بوده است؟
مؤسسه بنون در مناقصهای برنده شد. در مناقصه تلاش، جدیت و پیگیری. چهارم تیرماه 1392 مؤسسه بنون و خادمینش به دنبال پیدا کردن آن مسئول محترمی بودند که باید اجازه ورود به منطقه را بدهند. کسی به آنها ابلاغ نزده بود و کسی به آنها هزینه رفت و آمد و ماشین را نداده بود. کسی به آنها نگفته بود که این کار را بکنید. احساس تکلیف کرده بودند و براساس تکلیفی که احساس کرده بودند در گرمای چهارم تیر ماه در خوزستان و در اهواز و پشت دربهای در اتاق مسئولین منتظر بودند تا از آنها یک وقتی بگیرند و بگویند که آقا! امروز کشور ما دچار چالش است. امروز درد کشور ما امور تربیتی است و ما آمادگی خدمت به نظام و انقلاب را داریم. مناقصهای که در آن برنده شدیم مناقصه تلاش و پیگیری و جدیت بود. بعد از کلی تلاش و خواهش و اعتمادسازی و با گذاشتن اعتبار ده ساله در فعالیتهای فرهنگی و بعد از خواهش و تمنا بالاخره به ما مجوز فعالیت را دادند.
چرا شما فعالیت در یادمانها را انتخاب کردید؟
دلایل مختلفی داشت از جمله اینکه وقتی خانوادهها وارد یادمان میشدند که هوا گرم بود. حالا علاوه بر مشکلات خاصی که سفر به همراه خودش دارد با یک برنامه ویژه بزرگسالان در یادمان مواجه میشدند. بنابراین اگر یک کودک هم به همراه خودشان داشتند، نه کودک حوصله برنامه بزرگسالان را داشت و ناآرامی میکند و نه بزرگسال میتوانست به برنامههای خودش برسد و از کودک دل بکند. در نهایت کودک باید بنشیند و لحظات نامأنوسی را تحمل کند. لذا این درد در هفت هشت ده سال گذشته احساس می شد. لذا دوستان آمدند و برای این مشکل طرحی را ریختند تا علاوه بر پدر و مادری که میآیند با فرهنگ ایثار و جهاد و شهادت و انتظار آشنا میشوند، کودک هم با همین فرهنگ آشنا شود. خواستیم وقتی والدین با یک روح آماده از اینجا خارج میشوند کودکشان هم به این شکل خارج شود. اگر قرار است اینجا دشمن شناخته شود و تولی و تبری و روحیه جهاد ما تقویت شود، خب کودک هم میتواند تقویت شود. البته با زبان کودکانه.
البته الان بچههای ما در شهرهای دیگر هم سنگر آسمانی را برپا کردهاند. مثلاً در شهر لامرد در نزدیکی خلیج فارس پنجمین سنگر آسمانی برگزار شده است.
خب در این سنگر آسمانی چه کارهایی انجام میشود؟
در سنگر آسمانی وقتی کودک با خانوادهاش به یادمان میآمد و در اینجا حدوداً یک ساعت و نیم حضور داشت. برای پدر و مادر او روایتگری انجام میشد اما برای کودک جز دیدن چهارتا توپ و تانک شکسته چیز دیگری وجود نداشت. ما به همین دلیل برای اینکه هم پدر و مادر به راحتی به بازدید از منطقه بپردازند و هم کودک برای خودش در یک جای مطمئن مشغول شود آمدیم و در قسمتهای مختلف از سنگر آسمانی او را سرگرم کردیم. مثلاً در سنگر آسمانی شلمچه وقتی کودک میآید و مواجه میشود با جشن آزادسازی شهر خرمشهر که در مسجد جامع بازسازی شده با همان شکل و شمایل دوران جنگ است، ناخودآگاه برای کودک این مطلب جا میافتد که مسجد فقط جای مرده و میت و فاتحه نیست و جشن هم میتواند در مسجد برگزار شود. البته ما برای اینکار طی یک مدت زمان چند روزه کلی دکور با خصوصیات مختلف زدیم تا شبیه واقعیت شده باشد. برای هر گروهی از کودکان یک جشن صحیح و شاد و مختصر میگیریم. همین که ما برای کودک جا بیندازیم جشن سالم چه شکلی است کمک میکند تا کودک در آینده خودش به دنبال این برود که سالم بودن جشن و بازی و خوشحالی یعنی چه. کودک بعد از این که جشن آزادسازی شهر خرمشهر را در مسجد میبیند متوجه میشود که هنوز سرزمینهای بسیاری در دست بعثیون است. تازه در آینده اگر یک استاد دانشگاه مقرض سر کلاس درس شبهه پراکنی کرد و گفت:«ما بعد از آزادسازی خرمشهر غاصب بودیم» کودک امروز و دانشجوی آینده ما میگوید:«چه کسی این حرف را زده است؟». چون وقتی در جشن آزادسازی خرمشهر در دوازده یا ده یا نه سالگی در شلمچه حضور پیدا کرده بود فهمیده بود که هنوز سرزمینهای بسیاری در دست بعثیون باقی مانده و رزمندگان برای آزادسازی آنها عملیات کردند. این تاریخ را با کلام نمیشود به بچه فهماند بلکه باید در قالب بازی، کودک را واکسینه کرد.
در مرحله بعد چه میکنید؟
بعد از آن برای عملیات آماده میشویم.عملیات برای بچه خیلی جوش و خروش دارد. خیلی لذتبخش است. چرا؟ چون بچه دنیای انرژی است و باید انرژیاش را خالی کند. بچه باید بازی کند. و این بچه میآید در قالب بازی مسلح و مجهز میشود و برای عملیات میرود. در حین عملیات صحنههایی برای کودک پیش میآید که در این صحنهها، معارف تربیتی را دریافت میکند. زمانی که اسیر بعثی را میگیرد به خاطر اینکه این اسیر بعثی به آن ظلم کرده، میخواهد آن را بزند. بچه هم سن و سال آن که از خود ماست و در بین آنهاست میگوید نزن آقا! امیرالمومنین مگر ابنمجلم را زد؟ آقا امیرالمومنین مگر با اسیر اینجوری رفتار میکرد؟ با اسیر باید درست برخورد کرد. یا حتی درآن صحنههایی که کودکان برای مسلح و مجهز شدن آماده میشوند، فرمانده خود این بچهها و روحانی که در جمع آنها است پشت سر این بچهها در صف است و وقتی میگویند آقا شما جلو بروید و اینجا نایستید میگوید ما هم میخواهیم کلاهخود بگیریم و کولهپشتی بگیریم و باید توی صف بایستیم. خب این بچه اینجا چه چیزی را یاد گرفت؟ در جای دیگری وقتی همه دارند کلاهخود و کولهپشتی و فانوسقه و حمایل را میپوشند بچه میبیند که فرمانده شروع کرد به بالا زدن آستین لباسش و از حوضی که آنجا است وضو میگیرد. چرا وضو میگیرد؟ فرمانده میگوید میخواهم با وضو لباس رزم بپوشم. پس این بچه میفهمد که با وضو بودن یعنی چی. در صورتی که ما نگفتیم با وضو باش و این چیزی است که خودش فهمیده است. نکته بعدی آنکه چنان به این فرمانده در حال وضو گرفتن زل زده که ناخودآگاه دارد وضوگرفتن را یاد میگیرد. امروز آموزش غیرمستقیم در متد و روش و آیین آموزشی بهترین سبک آموزشی است. امام حسن و امام حسین را ببینید، با اینکه کودک بودند چطور توانستند به آن پیرمرد وضوگرفتن را یاد بدهند.
این برنامه چقدر طول میکشد و چند بار در روز تکرار میشود؟
در شلمچه یک ساعت و نیم طراحی شده است و در هر روز 4 الی5 بار در صبح و 15 الی 17 بار در بعد از ظهر تکرار میشود و در هر بار 50 دختر و 50 پسر در آن شرکت میکنند. دخترها با سناریو خاص خودشان و پسرها هم با یک سناریوی دیگر. با این شرط که گروهها به فاصله 20 دقیقه از یکدیگر وارد محدوده بازی سنگرآسمانی میشوند که برای پسرها چیزی قریب به بیست هکتار و برای دختران قریب به 3000 متر مربع است. وسعت فضا برای پسران به این علت زیاد است چونکه ماشین سواری، پیامپی سواری و فتح سنگرهای دشمن را دارند. همه اینها هم به برکت خون شهدا برای همه بچهها رایگان است.
کلاً چند نفر نیروی انسانی در اجرای این برنامه همکار شما هستند؟
در مباحث حضوری دوستان در منطقه، چون میخواهند از زندگی و کارشان بزنند مطمئنا جوانهایی که فارغالبالتر هستند و دستشان باز است بیشتر برای فعالیت میآیند. ما امسال 45 خادم خواهر و خانم داریم و با آقایان نهایتاً 120 نفری میشویم . همگی این دوستان هم علاقه به شهدا و انقلاب و معارف دارند و خودشان میگردند آنجایی را که علاقه دارند پیدا میکنند. ما هم به دنبال این افراد هستیم و میگردیم. افراد توانمند و متخصص در زمینههای مختلف که علاقه به خادمی شهدا دارند. در سال 20 الی 30 روز را برای شهدا خرج میکنند. نود درصد خادمین ما اهل شهرستانهای مختلف هستند و ده درصد خادمین اهل استان قم میباشند. و کمتر از 10 درصد از این خادمین طلبه هستند و مابقی یا دانشجو هستند و یا نیستند. حتی ممکن است آنچنان ظاهر حزباللهی هم نداشته باشند ولی همگی به شهدا علاقه دارند.
آیا این دوستان حقالزحمهای دریافت میکنند؟ یا اینکه در این فضا توقع این است که همگی فیسبیلالله فعالیت کنند؟
نیت الهی و خدایی سر جایش اما همان خدا میگوید که «من لم یشکر الناس و یشکر الله» یعنی اگر تو از مخلوق تشکر نکنی انگار از خداوند تشکر نکردهای. تشکر اصلاً یک چیز الهی است و ما باید تشکر کنیم. حالا بعضی اوقات قدرت تشکر خیلی پایین است و بعضی اوقات بالاست. ما الان در یک مرحلهای قرار داریم که به ضرس قاطع و به صراحت میگویم که واقعا قدرت تشکرمان پایین است. چون یکی سیستم خانگی خودش، دیگری لپتاپ، دیگری ماشین شخصی و دیگری پول جیبیاش را میآورد. این یکی از الطاف مهمی است که خداوند عنایت کرده و کار ما صد در صد مردمی است. اما در عین حال که مردمی است ولی من وظیفهام تشکر و قدردانی از خادم و در توان خودم دادن حقالزحمه است.
موسسه بنون در کارهای تخصصی از مسائل تربیتی و روانشناسی گرفته تا دکورزنی و کارهای فیزیکی، آیا تنها از متخصصان مشتاق و دغدغهمند اسلام استفاده میکند یا اینکه برای رفع نیازش از مدلهای دیگر فکری هم بهره میبرد؟
خب مطمئنا متخصصی که دغدغه و میل انقلاب را دارد ارجحیت دارد اما خیلی وقتها هم شده که به برکت خون شهدا آمدیم از همین افراد متخصص بیدغدغه و میل به انقلاب استفاده کردیم و وقتی آنها را آرام آرام با شهدا آشنا کردیم در سالهای بعد با همان تیپ و قیافه و با همان متد آرامآرام میگویند که ما هیچ کار به این مسائل نداریم ولی شهدا یک چیز دیگری هستند. من برای شهدا مایه میگذارم، برای شهدا اگر کاری باشد انجام میدهم. و این شهدا به مرور باعث آشنایی آنها با اسلام و پیغمبر و خدا و دین میشوند.
سنگر آسمانی در حال حاضر چه نقاط ضعفی دارد و با چه مشکلاتی شما دست و پنجه نرم میکنید؟
نقاط ضعف زیادی دارد. بعضی از نقاط ضعف شدت بیشتری دارد و بعضی دیگر کمتر. اگر بخواهیم راهحل بگوییم، چون در روزها و سالهای ابتدایی این کار قرار داریم میتوان گفت که اول باید به کادرسازی و آن هم کادر متخصص بپردازیم و آن را تقویت کنیم. مثلاً روحانی متخصص کاربلد کار با کودک که در سنگر آسمانی کار کند و زبان انگلیسی یا اسپانیایی و غیره هم بلد باشد و بتواند به کشورهای دیگر برود و در آنجا ساکن شود و اهداف ما را پیاده کند. یا طراح و دکور پردازی که نسبت به طراحی و دکورهای اسلامی و انقلابی و ایرانی و معماری اسلامی آشنا باشد و اگر خواستیم این طرح را ببریم در کشور دیگری اجرا کنیم بتواند. در رابطه با مشکلات هم عرض کنم که مسائل عدیدهای وجود دارد. مثلاً همین الان شما میبینید که هوا بارانی است و طوفان و باران بدی در این پنج روز گذشته بوده. اما با این شرایط ما جای خواب نداریم. نه تنها به ما جای خواب و استراحت تعلق نگرفته بلکه اگر هم بخواهیم یک جای خوابی را برای خودمان با چادر و داربست نصب کنیم باید هفتخان رستم را بگذرانیم. که شاید بشود یا نشود. ما الان چهل روز میشود که در این منطقه هستیم. بعد از چهل روز تازه دیروز به لطف و برکت شهدا و بزرگواری مسئول محترم طلایهداران توانستیم اجازه زدن یک داربست را برای خوابیدن خادمین خودمان بگیریم. نکته دیگر اینکه اگر بخواهیم غذا بپزیم من که نمیتوانم از قم یا تهران با خودم آشپزخانه بیاورم. آشپز و دیگ و لوازم با خودم میآورم ولی آیا نباید یک آشپزخانه به ما بدهند؟
در نهایت باید بروم و غذا بخرم که هزینه خیلی بالایی هم دارد. ما اگر آشپزخانه داشته باشیم فقط یک پنجم هزینه الان برای غذا را میپردازیم.
در این چهل روز گذشته چه میکردید؟
دو روز دنبال ماشین، ده روز دنبال اتاق و کارهایی از این دست. حتی برای اسکان خادمین سنگر آسمانی مسئول محترم یادمان آقای نظری به ما در این چند روز کمک کرد. مثلاً دو اتاق به ما امانت داد.
طبق گفته خودتان آیا این 120 نفر خادم، حداقل امکانات از جمله حمام در اختیار دارند یا وسیله ایاب و ذهابی که آنها را به حمامهای عمومی خرمشهر ببرد؟
ببینید وسیله ایاب و ذهاب که کسی در اختیار ما نمیگذارد. خودمان هستیم و خدای خودمان. کلاً با خادمین یادمان 200 نفر جمعیت داریم و تعداد حمامهایی که در اختیار داریم تنها 2 عدد است. که این دو حمام هم یک روز آب دارند و یک روز ندارند ولی کلاً آب گرم ندارند. خادمین اعتراضی به هیچ عنوان به این شرایط مثل جای خواب و سرما و حمام و غیره نمیکنند ولی همین که این سوالها وجود دارد برای خجالت کشیدن بنده کافی است.
همین الآن که ما با شما مصاحبه میکنیم از سقف اینجا آب میچکد. اگر لباس و ساک و پتو و کلاً محل خواب شما را در نظر نگیریم و بگوییم بعداً خودبهخود خشک میشود ولی بالاخره رایانه و سیستمهای الکترونیکی شما ممکن است صدمه ببینند. آیا توجهی از سوی مسئولین بالاسر شما روی این وضع نیست؟
انشاءالله که برایشان مهم باشد و در جریان هستند و از منطقه هم سرکشی میکنند. اما فعلا که ما در این حالت قرار داریم. ما پنج روز زیر باران هستیم و وقتی به مسئولین کلان راهیان نور مراجعه میکنیم بیشتر از این به ما جواب نمیدهند که نداریم و نیست.
با توجه به اینکه شما تعداد قابل توجهی خادم خانم به همراه دارید آیا شرایط اسکان آنها نسبت به آقایان بهتر میباشد؟
بله. به لطف و عنایت الهی و با همکاری ستاد شهید صیاد شیرازی و ارتش جمهوری اسلامی ایران یک سوله خوبی را در اختیارشان گذاشتیم. فقط چون تقریباً از اینجا دور است و نزدیک شهر است میبایست هر روز صبح بیایند و غروب برگردند و رفت و آمد اینها قدری اذیت میکند. ولی امروز و روزهایی که بارندگی است و ما جا برای این خواهران نداریم ظهر به آن سوله برمیگردند.
امروز 24 اسفند ماه است. بفرمایید چرا هنوز خیلی از کارهای زیرساختی مثل دکورهای شما در یادمان شلمچه تکمیل نشده است با توجه به اینکه چند روز بیشتر تا افتتاحیه این پروژه نداریم.
ببینید من اگر بگویم دیرعمل نکردیم بیراه نگفتم. چهار تیر 1392 تاریخی است که ما به قطعیت رسیدیم که باید بیایم و کار را به این شکل اجرا کنیم و تکلیف گردنمان است و آنروز با آقایان صحبت کردیم. تا خود 21 بهمن ماه هیچ مجوز و جوابی برای تأیید ورود ما به منطقه داده نشد. ما امسال رسماً 25 روز دیر وارد منطقه شدیم. وقتی هم که وارد شدیم با کمترین همکاریها که بماند بلکه با عدم همکاریها مواجه شدیم. مضافاً اینکه آب و هوای خوزستان ما را غافلگیر کرد و ما تا به امروز پنج روز باران شدید داشتیم که رسما تعطیل بودیم. از طرفی هم 28 اسفند روز افتتاح است. چون خانوادهها معمولاً زودتر از 28 وارد شلمچه نمیشوند.
بعد از 15 فروردین که کار شما تمام میشود و شما میروید تکلیف این همه دکور و وسایل چه میشود؟
الحمدالله بچهها در این چند سال گذشته واقعاً مدیریت بسیجیوار کردند. مدیریتی که دههزار تا پانزدههزار گونی خاک را خالی کنند و برای سال بعد دپو کنند و سال بعد برای این دههزار تا گونی، پانزده میلیون تومان پول صرفهجویی شود. دکورهایی هم که زده میشود عموماً برای سال بعد برداشته میشود. یا بچهها سعی میکنند دکوری را بزنند که روی زمین تا سال بعد بماند.
آقای موسوی دیگران اگر بخواهند با موسسه بنون مرتبط شوند به چه طریقی میتوانند؟
مردم میتوانند با شماره تلفن 02532911059 با ما تماس بگیرند. یک سایتی هم داشتیم که به خاطر مسائل مختلف که اعم آن مباحث اقتصادی بود فعلا بالا نمیآید به اسم بنون.ir که انشاءالله در آینده بالا میآید.
اگر صحبت نگفتهای دارید در پایان بفرمایید.
میتوانم بگویم که دوستان عزیز کار کودک در کشور ما مغفول است. به هر اندازه که میتوانید یا علی بگویید تا لبخند رضایت بر لبهای مقام معظم رهبری بنشیند و به طبع آن هم امام زمان(عج) برای ما دعا کند.