
سرویس حاشیه نگاری: هفتم دی ماه سال گذشته بود که پخش گزارش و تصاویر تکاندهندهای از گورخوابهای شهریار بازتاب گستردهای در فضای رسانهای کشور داشت. از دستورات ویژه ریاست جمهوری تا پر شدن صفحات اینستاگرام. اما حیف و صد افسوس که تنها پس از یکی دو هفته این موضوع هم مانند بسیاری از اتفاقات تلخ دیگر به باد فراموشی سپرده شد؛ گورها را بستند و آنجا را دیوار کشیدند و تمام؛ شتر دیدی ندیدی!
در این میان اما باز هم مثل بسیاری از موضوعات دیگر در ایران، این اتفاق نیز به دستاویزی برای دعواهای سیاسی بدل شد تا دولتیها شهرداری را مقصر بدانند و شهرداریچیها دولت را!
کارتنخوابی، گورخوابی و مواردی از این دست معضلاتی هستند که برطرف شدنشان همکاری نهادهای مختلف را میطلبد که بیشک یکی از مهمترین آنها شهرداری است. آن هم سازمان عریض و طویل شهرداری تهران که خود به تنهایی به اندازه چندین وزارتخانه نیرو و امکانات در اختیار دارد. البته طبیعتا در سالهای اخیر اقداماتی از قبیل تاسیس گرمخانهها و ساماندهی کارتنخوابها و ... صورت گرفته اما آنچه روشن است این است که هنوز این درد بر پیکر شهر تهران جا خوش کرده و دل مردمانش را میآزارد.
بهانه ذکر این مقدمه خبری بود که در هفته گذشته در خروجی سرویس فرهنگ و هنر خبرگزاریها قرار گرفت: «تئاتر تعاملی «یک دقیقه و سیزده ثانیه» به کارگردانی شهرام گیلآبادی، رئیس مرکز ارتباطات راهبردی و امور بینالملل شهرداری تهران از اول مرداد ماه به روی صحنه میرود. این نمایش به معضلات جامعه و زندگی انسانهایی میپردازد که سر پناهی برای زندگی نداشته و روزگارشان در حاشیه خیابانهای شلوغ و پر هیاهوی شهرها رقم میخورد. پانتهآ بهرام، سیما تیرانداز، مینا دریس و لادن مستوفی در این نمایش که با تحقیق میدانی و بررسی روی زندگی 53 زن کارتن خواب، قصه زندگی پر تنش و جذاب ٤ زن را به صحنه میکشد، ایفای نقش میکنند.»
شهرام گیلآبادی به گفته خود از سال 65 در حوزه تئاتر فعال است و در 54 نمایشی که تا به امروز کار کرده است سعی کرده تا دغدغه اجتماعی خود را در آنها بروز دهد. وی در مصاحبهای به همین نکته اشاره کرده و میگوید: یکی از دغدغههای همیشگی من موضوعات اجتماعی است. همیشه فکر میکنم هر آدمی در حوزه هنر باید زاویه دید معنایی نسبت به جامعه و موضوع خاصی داشته باشد. امروز بحث آسیبهای اجتماعی در جامعه بیداد میکند. ترجیحمان بر این بود در این حوزه غور کنیم. در 10 سال اخیر در موضوعات کودکان کار، کارتنخوابی و اعتیاد کارهای متعددی با دوستان انجام دادیم چه حوزههای خیریه، هنری و پژوهشی و ... . در این دو سال متمرکز بر کارتنخوابی شدیم خصوصا زنان کارتن خواب.
گیلآبادی آمار ناراحتکنندهای هم درباره کارتنخوابها ارائه میدهد: گاهی تا 30 ـ 35 هزار نفر را اعلام میکنند! به نظرم مسئولین خود را قایم میکنند چون مردم حوزه اعتراض مدنی خود را دراین مسائل فراموش کردند. وقتی رهبر جامعه مستقیم به این موضوع ورود کرده حتما معضلی است که مسئولین شانه خالی کردند و مستقیم ایشان وسط میدان میآیند. ما چارهای نداریم جز اینکه موضوع پیچیده و کلاف درهم آسیبهای اجتماعی را به سمتش برویم. ما نیازمند مسئولین دلسوز هستیم که دغدغه مسائل اجتماعی را داشته باشند.
چند روز پیش گروه هنری «یک دقیقه و سیزده ثانیه» شبانه به خیابانهای شهر رفته بودند و حال و روز کارتنخوابهای شهر را از نزدیک جویا شده بودند. این گروه قصد دارد قبل از اجرای نمایش یک یا دو بار دیگر نیز وضعیت این قشر از جامعه را از نزدیک بررسی کند.
آنچه اینجا باید متذکر شد این است که قطعا اهمیت این موضوع و لزوم پرداختن به آن در قالبهای هنری اعم از تئاتر و سینما و ... بر کسی پوشیده نیست کما اینکه همین روزها در پردیس تئاتر شهرزاد نمایش دیگری به روی صحنه رفته است که مسائلی همچون کارتنخوابی و ... را مطرح میکند اما رونمایی «یک دقیقه و سیزده ثانیه» به کارگردانی شهرام گیلآبادی، معاون شهردار تهران در زمانی که به نظر میرسد ساعت کاری این سیستم مدیریتی در شهرداری رو به پایان است و زمزمه تغییر مدیران این سازمان به گوش میرسد، موضوعی است که ذهن مخاطبان را به خود مشغول کرده و سوال برانگیزتر از آن به تصویر کشیدن معضلات شهری جامعه توسط مدیر همان سازمان مسئول است!
البته قضاوت نادیده درباره این اثر نمایشی زود است و ناعادلانه و این نوشته قصد آن نداشت تا از ارزش پرداختن به سوژهای اینچنین بکاهد اما یکی از مخاطبین اصلی این نمایش قطعا خود کارگردان اثر و دوستان و همکاران محترمشان در شهرداری تهران است که باید پاسخگوی افکار عمومی باشند در طول دوران مدیریتشان چه کردهاند؟! ذکر این تذکر هم خالی از لطف نیست که این نمایش مخاطبین اصلی دیگری هم دارد. از مسئولین دولتی مرتبط گرفته تا هرکسی که از سر سفره انقلاب متنعم شده و حالا با فروش یک قطعه قبر پیشخرید کردهاش میتواند زندگی دهها گورخواب را متحول کند! به امید روزی که هیچ انسانی از نعمت زندگی زیر یک سقف مطمان و حضور در کانون گرم خانواده محروم نماند.