به گزارش حلقه وصل، حجتالاسلام والمسلمین جواد محدثی، کارشناس برنامه «منشور امیر» شبکه رادیو معارف در مورد حکمت 147 نهجالبلاغه « لِکُمَیْلِ بْنِ زِیَاد النَّخَعِیِّ قَالَ کُمَیْلُ بْنُ زِیَاد: أَخَذَ بِیَدِی أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِب(علیه السلام)، فَأَخْرَجَنِی إِلَى الْجَبَّانِ، فَلَمَّا أَصْحَرَ تَنَفَّسَ الصُّعَدَاءَ، ثُمَّ قَالَ: یَا کُمَیْلُ بْنَ زِیَاد: إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِیَةٌ، فَخَیْرُهَا أَوْعَاهَا....؛ از سخنان امام(علیه السلام) به کمیل بن زیاد نخعى است کمیل بن زیاد مى گوید: امیرمؤمنان على بن ابى طالب(علیه السلام) دست مرا گرفت و به سوى صحرا (خارج شهر کوفه) برد هنگامى که به صحرا رسید آه پردردى کشید و فرمود: اى کمیل بن زیاد! دل ها همانند ظرف هاست پس بهترین آنها ظرفى است که مقدار بیشترى را بتواند نگهدارى کند بنابراین آنچه را به تو مى گویم حفظ کن و در خاطر خود بسپار....» گفت: امیرالمؤمنین این حکمت را خطاب به کمیل بن زیاد نخعی فرموده است و راوی این حکمت کمیل بن زیاد است.
وی با اشاره به شخصیت کمیل بن زیاد نخعی که اولین مخاطب این حکمت بوده است گفت: کمیل از یاران با وفای حضرت بود که حضرت او را لایق دیده و دعای شریف کمیل را به او آموزش داده است . کمیل از تابعین حضرت رسول محسوب میشد و در زمان خود جزء 8 عابد معروف کوفه محسوب میشد. وی پس از شهادت امیرالمؤمنین از یاران وفادار امام حسن (ع) بود و در زمان وقوع حادثه عاشورا در زندان بود و پس از واقعه عاشور را از زندان آزاد شد و سرانجام در سن 90 سالگی به دست حجاج ابن یوسف ثقفی به شهادت رسید.
حجت الاسلام محدثی با اشاره به اینکه کمیل بن زیاد از اصحاب سر حضرت بود گفت: کمیل نقل میکند حضرت امیر دستم را گرفت و به گورستانهای بیرون کوفه برد و این جملات را به من فرمود.
وی با اشاره به اینکه در ابتدای حکمت اشاره به ظرفیت دلها شده است گفت:علتش این است که این سخنانی را که حضرت میخواهد بیان بفرماید باید مخاطب آن دل پر ظرفیتی داشته باشد. دلی به وسعت دریا میخواهد که کلام حضرت را درک و فهم کند و حفظ کند تا ضایع نشود.
حجتالاسلام محدثی با اشاره به اینکه در روایات وارد شده است که سخنان حکیمانه را از اشخاص عاقل و فهمیده که اهل آن و لایق درک و فهم آن هستند، دریغ نکنید گفت:علتش این است اگر آنها را لایق سخنان حکیمانه دانستید و به آنها نگفتید به آنها ظلم کردید و بر عکس آن نیز وجود دارد، سخنان ناب و حکمت آمیز را به جهال نباید گفت؛ چون اگر حرفهای ناب و حکمتآمیز را به جهال بگویید به آن کلام جفا کردید؛ مثل اینکه انسان یک مشت جواهر را در دامن یک جاهلی بریزد که او فرق آن را با سنگریزه تشخیص نمیدهد.
وی با اشاره به اینکه حضرت امیرالمؤمنین هر دو مورد را با بیان کلام در بیابان به کمیل بن زیاد رعایت کرد گفت: به تناسب کلام حضرت امیر به کمیل بن زیاد به بررسی قلب پرداخته میشود.
حجتالاسلام محدثی با بیان اینکه تعبیر «قلب» در قرآن و حدیث متفاوت از بیانی است که ما از آن به عنوان به قسمتی از بدن خود تعبیر میکنیم. دل و قلب در تعبیر روایات، مرکز ادراک انسان است؛ همانگونه که در قرآن میفرماید:« لَهُمْ قُلُوبٌ لَّا یَفْقَهُونَ بِهَا؛ قلبی دارند که با آنها درک نمیکنند.» بنابراین مشخص میشود که قلب محل درک برای انسان است و گاهی به عنوان مرکز گرایش و احساس انسان نیز در قرآن مطرح شده است؛ «ما جعل الله لرجل من قلبین فی جوفه»
وی با اشاره به اینکه در روایات نیز قلب به وصفهای مختلفی مطرح شده است گفت: در روایات قلب با اوصافی چون (کور و بینا)، (تاریک و روشن)، (مطمئن و مردد )، (صحیح و بیمار)، (خاشع و قاسی) از هم متمایز شدهاند.
حجتالاسلام محدثی با اشاره به تنوع قلوب گفت: یکی از مفاهیم مرتبط با قلب وسعت و ظرفیت آن است. برخی از قلوب گنجایش زیادی ندارند؛ نه حرفی را در خود نگه میدارند و نه میتوانند سخنان عمیق را درک کنند و در مقابل برخی قلوب با ظرفیت، عمیق و ژرف هستند که حضرت امیر نیز از بین انواع قلوب بهترین آنها را با گنجایشترین آنها میدانند.