به گزارش حلقه وصل، سیدمرتضی آوینی در بیستمین روز از فروردین ۱۳۷۲ هنگام مستندسازی برنامه «روایت فتح» بر اثر انفجار مین به درجه رفیع شهادت نایل آمد. یکی از همراهان «سید شهیدان انقلاب اسلامی» در روایت فتح، مهدی همایونفر بود. او خاطرات جالبی از شهید آوینی و دیدار عوامل روایت فتح با رهبر انقلاب دارد که بخشهایی از آن را مرور میکنیم:
در سال ۵۸، سید مرتضی آوینی پس از اینکه به جهاد پیوست، به تلویزیون آمد تا برای فیلمبرداری از فعالیتهایی که خودش در جهاد میکرد، امکانات بگیرد. او از شهریور ۵۸ مستندسازی را با ساخت «سیل خوزستان» و «شش روز در ترکمنصحرا» شروع کرد تا اینکه در سال ۵۹ جنگ شد و توجه مرتضی هم معطوف به جنگ شد. در مهر ۵۹ با گروه دو ـ سه نفره در بحبوحه جنگِ تنبهتن در خرمشهر، به آنجا رفت و از آبانِ همان سال، اولین مجموعه مستندهای جنگی خود به نام «حقیقت» را ساخت.
در سال ۶۴ در جریان عملیات والفجر ۸، مجموعه تصاویری نزدیک به صحنه و بسیار متفاوت از آنچه مردم قبلاً از جنگ دیده بودند، توسط مرتضی گرفته شد و نظر خیلی از افراد را به خودش جلب کرد. پس از آن به ما در پخش تلویزیون دفتری دادند و مرتضی «روایت فتح» را کلید زد. این برنامه از تابستان ۶۵ تا پایان جنگ، به دلیل استقبال زیاد مردم و تصاویر بسیار بدیع و جالبی که از جنگ ارائه میداد، تقریباً هر دو سه هفته یکبار، بهصورت بلاانقطاع پخش میشد.
آوینی معتقد بود با ظهور انقلاب اسلامی، عصر توبه بشر شروع شده است و معتقد بود که این حرکت فتح است، فتحی نه به معنای دنیاگشایی، بلکه منظور فتح قلوب بشری است و ما باید روایت این فتح را نشان دهیم. آخرین برنامهی مجموعه «حقیقت» به نام «و این است فتحالفتوح» ساخته شد که به نظرم «روایت فتح» را از این نام کلید زد.
از سال ۶۵ «روایت فتح» بهصورت مستمر پخش میشد. فکر میکنم در تابستان سال ۶۵ بود که آقای حسینینژاد، مسئول تبلیغات جهاد از طرف دفتر ریاستجمهوری با من تماس گرفتند که رئیسجمهور میخواهند با اعضای گروه دیدار کنند. آن موقع ما را که حدود بیست نفر بودیم، کسی نمیشناخت. تشکیلاتمان نظم خاصی نداشت و معلوم نبود منتسب به کجاییم. تیتراژی هم نداشتیم که از آن طریق کسی بفهمد چه کسی این برنامه را میسازد. همه اینها باعث شد که آن تماس را جدی نگیریم. در کمتر از یک ماه از تماس اول، دوباره تماس گرفتند که رئیسجمهور شخصاً میخواهند با شما ملاقات کنند.
مرتضی به من، که آن موقع مسئول گروه بودم، گفت لطف کنید در این دیدار نگویید چه کسی متن مینویسد و میخواند. در حین جلسه، آقا گفتند این قلم و صدایی که پخش میشود خیلی زیباست. متنها را چه کسی مینویسد؟ از آنجایی که مرتضی خیلی تأکید داشت بر اینکه از باب اخلاص نگوییم اینها کار کیست، به ایشان گفتم: آقا اگر بخواهید من بچهها را به شما معرفی میکنم، ولی صاحب صدا و نویسنده میخواهند معرفی نشوند. آقا هم اصراری نکردند.
از عجایبی که رهبر انقلاب در آن جلسه دیدار فرمودند و در خاطرم مانده است و سالها آوینی از آن یاد میکرد این بود که گفتند: «شبهای جمعه که جلسه سران سه قوه است، به اعضای جلسه میگویم که چون روایت فتح رأس ساعت ۹:۳۰ شروع میشود، یا جلسه را زودتر برگزار کنیم که با روایت فتح تداخل نداشته باشد یا بگذارید که من زودتر از جلسه خارج شوم.»