تاریخ انتشار: 18:43 - 14 فروردین 1396
کد خبر: 25133
بخش منتشر نشده از کتاب «دا»؛

تهران: وقتی دنیا برای دایی ابراهیم تمام شد

من توی تکه پاره اجساد، کمال، پسر 4-5 ساله دایی ابراهیم را پیدا کردم. نصف سرش رفته بود. چون دایی ابراهیم هم با ما دنبال اجساد می گشت، من حرفی نزدم.