
سرویس معرفی: به مناسبت فرارسیدن ایام شهادت مظلومانه ام ابیها، پاره تن پیغمبر، حضرت زهرا سلامالله علیها بسته ادبی تقدیم محبان و عزاداران عزیز میشود که در ادامه ملاحظه خواهید کرد.
چند شعر فاطمی
باز هم اي دختر پيغمبر اكرم بمان
مرهم درد علي، اي درد بي مرهم بمان
زندگي رو به راهي داشتم چشمش زدند
كوري چشم همه با شانه هاي خم بمان
دست هاى تو شكسته ش هم پناه مرتضي ست
تكيه گاه محكم من پشت من محكم بمان
اين نفس هاي شكسته ت قيمتش جان من است
زنده ام با يك دمت پس لطف كن يك دم بمان
با همين دستى که دارى باز دستم را بگير
پيش اين مظلوم اى مظلومه عالم بمان
كم ببوس اين دست هايم را خجالت مي كشم
من حلالت مي كنم اما تو هم يک كم بمان
آه آه تو مرا به آه آه انداخته
جاي كم كم رفتن از پيش علي كم كم بمان
آب ها از آسياب افتاد، خوبت مي كنم
تو فقط يک چند روزي بيشتر پيشم بمان
از تو و از ديدن تو توشه كم برداشتم
يار هجده ساله! هجده سال ديگر هم یمان
روي تو گر چه ورم كرده ولي با آن خوشم
با همين روي بهم پيچيده و مبهم بمان
رفته رفته كار من دارد به خواهش مي كشد
التماست ميكنم، چيزي نمي خواهم بمان
علی اکبر لطیفیان
****
جایی برای کوثر و زمزم درست کن
اسماء برای فاطمه مرهم درست کن
تابوت کوچکی که بمیرم درون آن
با چند تخته چوب برایم درست کن
تا داغ این شقایق زخمی نهان شود
تابوتی از لطافت شبنم درست کن
مثل شروع زندگی مرتضی و من
بی زرق و برق و ساده و محکم درست کن
از جنس هیزمی که در خانه سوخت ،نه
از چند چوب و تخته محرم درست کن
طوری که هیچ خون نچکد از کناره اش
مثل هلال لاله کمی خم درست کن
سید رضا جعفری
****
قرآن گشودم آیه ی محشر بیاورم
باید دوباره سوره ی کوثر بیاورم
من کیستم زفاطمه(س) سر در بیاورم
باید کسی شبیه پیمبر بیاورم
هنگام وصفت عقل مرا ترک می کند
معراج رفته شان تو را درک میکند
با نور تو زمین شرف آسمان گرفت
چل روز مصطفی(ص) ثمری بی کران گرفت
پابر زمین گذاشتی و خاک جان گرفت
تا آمدم بگویم زهرا(س) زبان گرفت
گفتم که رخصتی بده بهتر بخوانمت
مهرت اجازه داد که مادر بخوانمت
مادر سلام، گوشه ی چشمی به ما کنید
مادر سلام، درد مرا هم دواکنید
با این امید در زده ام تا که وا کنید
لطفی به این اسیر یتیم گدا کنید
حالا اگر چه چادر تو وصله دار هست
من سائلم همیشه برایم انار هست
یا آیه آیه آیه ی خود(( هل اتی)) کنی
یا از کرم لباس عروسی عطا کنی
چادر امانتی بدهی تا چها کنی
یک قوم را به نور خدا آشنا کنی
دنیا تو را نخواست که اینقدر زشت شد
خاکی که زیر پای تو آمد بهشت شد
دنیا تمام ظلمت و تو ماورای نور
با تو کم است فاصله تا انتهای نور
همسایه ات اگر که شده آشنای نور
این بوده است از برکات دعای نور
در آسمان نور چه بدری ،شبیه توست
در سال یک شب است که قدری شبیه توست
در خانه عطر سیب تو از بس جمیل بود
یادآور بهشت خدای جلیل بود
سرچشمه ی وضوی تو از سلسبیل بود
جاروی خانه ی تو پر جبرئیل بود
دنیا به پای مهر تو از شرم آب شد
آبی که گشت مهرییه ی تو گلاب شد
آنکه تورا به جمله ی ((لولاک)) می شناخت
درک تورا فراتر از ادراک می شناخت
پرواز را چه کس بجز افلاک می شناخت
بانوی آب را پدر خاک می شناخت...
نام پدر همیشه به دنبال مادر است
خیر العمل محبت زهرا(س) و حیدر(ع) است
مجید تال
****
مِن بعد انیس آسمان باش ای خاک
با شیون و اشک همزبان باش ای خاک
پهلوش شکسته، بازویش مجروح است
با یاس بهشت مھربان باش ای خاک
**
افسوس خزان شده بهارم ، عیدم
گفتم که فراق را نبينم ديدم
تابوت تو را به روی دوشم بردم
آمد به سرم از آنچه می ترسیدم
**
در شیون و ناله و خروشم زهرا
خونبار، دو چشم گریه پوشم زهرا
دیدی که گذاشت جور این قوم آخر
تابوت تو را به روی دوشم زهرا
**
اندوه فراق ، غربتي ديرين است
پيشاني صبر بعد تو پُر چين است
از قد شکسته علي روشن شد
تابوت سبک ولی غمت سنگين است
**
این تربت بی نشانه راز من و توست
هم نالهي این سوز و گداز من و توست
بر دوش ببر شبانه زهرا را ، این
فریاد بلند اعتراض من و توست
**
ای قوم مرامتان ریا و حسد است
بیداد و عداوت شما بی عدد است
در محکمه عدل الهی بي شک
این روی کبود روز محشر سند است
یوسف رحیمی
****
شب بود و می رفتند مادر رابشویند
با اشک ها جان پیمبر را بشویند
شب بود و گیسوی سپیدش را ندیدند
با اینکه باید ابتدا سر را بشویند
تطهیر می شد آب در واقع چراکه
با آب بی معنی ست کوثر رابشویند
باران ضرر دارد برای یاس سالم
اینها چگونه یاس پر پر را بشویند؟؟؟
گیرم که شستند و به خاکش هم سپردند
فردا چگونه پهلوی در را بشویند؟
بعداز عبور آب ودست از سمت بازو
جای تو جا دارد که حیدر را بشویند
مهدی رحیمی
نماهنگ زیبای فاطمیه
پادکست های صوتی برای فاطمیه با صدای شاعر اهلبیت مجیدتال