بسته فرهنگی «ابوالفضل سپهر» منتشر شد+معرفی کتاب، ویدیو و آثار گرافیکی

حلقه وصل: ابوالفضل سپهر (15خرداد 52- 28 شهریور83) بازیگر و شاعر مردمی و انقلابی بود. در نوجوانی و در اثر سانحه‌ای پدر خود را از دست داد و در کنار تحصیل مشغول کار شد. بنگاه تهیه و فروش قطعات اوراقی ماشین‌های سنگین، کارگاه تزریق پلاستیک، طلاسازی، ارزان فروشی خواروبار را تجربه کرد و آخرین شغل او هم کارمندی شرکت مخابرات بود. در سنین نوجوانی هم سری به عرصه هنر زد و شد بازیگر نوجوان چند فیلم و سریال که معروف‌ترین آنها «آخرین روز تابستان من» بود. او به روایت مادرش، در بسیاری مواقع درآمد حاصل از بازیگری را صرف امور خیر همچون تهیه بسته ارزاق برای ایتام و محرومان می‌کرد.
در سال 77 به دنبال همنشینی با ایثارگران و خانواده‌های شهدا و جانبازان و با مشاهده غفلت‌ها و کاستی‌های بی‌شمار در حفظ دست‌آوردهای شهدا، دست به قلم برد و اولین شعرش را نوشت اما هنوز تصمیم به چاپ شعرهایش نگرفته بود تا اینکه در ملاقاتی با همسر شهید همت، بنا به اصرار دوستانش شعری را خواند که درباره ازدواج شهید همت بود. بعد از خواندن این شعر و اصرار همسر شهید همت، سپهر تصمیم به چاپ اشعارش گرفت. اما شرط چاپ اشعارش این بود که مقدمه‌ای حداقل 30 صفحه‌ای بنویسد و در آن همه حرف های دلش را بزند. او ابتدا اشعارش را در ماهنامه فکه چاپ کرد و در بسیاری از مجالس بزرگداشت شهدا نیز شرکت می‌کرد و اشعارش را می‌خواند و برای اینکه بیشتر در دل شنونده اثر کند زبان محاوره‌ای را برگزید. شعرهای این شاعر بسیجی در هر محفلی قرائت می‌شد. او در قطعات خود مظلومیت شهدا و خانواده‌های شهدا و جانبازان را به تصویر می‌کشید و اشک را میهمان چشم‌ها می‌کرد.
هنوز مدتی از انتشار کتاب اشعارش نگذشته بود که سراینده شعرهای «اتل متل»، کلیه هایش را از دست داد و روانه بیمارستان شد. ابوالفضل سپهر سرانجام در روز سه شنبه 28 شهریور1383 مصادف با شب ولادت حضرت اباعبدالله(ع) درگذشت و در قطعه ۴۴ بهشت زهرا(س)، قطعه شهدای گمنام، آرام گرفت.
خصوصیات اخلاقی خاصش او را از بسیاری از هم نسل‌هایش متمایز می‌کرد. نماز اول وقت و نماز شب از زمره فضائلی بود که ابوالفضل با آن انس گرفته بود. در نوجوانی همذات پنداری با شهدای 15خرداد باعث شده بود تا به خانواده اجازه ندهد تا حتی جشنی کوچک برای تولدش بگیرند. سپهر بعد از دیدن یک رویا در نوجوانی بود که اسمش را از بهزاد به ابوالفضل تغییر داد. در جوانی، حس و حال و ادبیات ابوالفضل در سایه معاشرت با ایثارگران و جانبازان و شهدای دفاع مقدس رنگ و عطری خاص و متمایز به خود می‌گیرد. او با اینکه سن و سالش از حضور در دوران دفاع مقدس کمتر بود، اما شور و شعور منحصر به فردی که در آثار وی منعکس شده هم دل و هم نوای رزمندگان میدان جنگ حق علیه باطل است.
همچنین ابوالفضل سپهر، محبت و علاقه خاصی به مقام معظم رهبری به عنوان رهبر انقلاب و نائب امام زمان(عج) داشت؛ مادرش می‌گوید: «یک روز که از کوه آمده بود، خیلی خوشحال و سرحال آمد پیش من و گفت مامان می‌دانی امروز رفته بودم کوه، چه کسی را دیدم؟ گفتم حتماً عمو. گفت نه. چندتا اسمی را که دوستشان داشت گفتم. گفت نه. تعجب کردم گفتم پس کی که این‌قدر خوشحالی؟ گفت: وقتی داشتم می‌رفتم بالا عشقم را دیدم، مقام معظم رهبری را دیدم. با آقا سلام و علیک کردم. دستش را بوسیدم. گفتم آقا جان من شما را خیلی دوست دارم.... عاشق حضرت آقا بود. همیشه نام ایشان را با احترام می‌برد.»
مجموعه شعرهایش در کتابی به نام «دفتر آبی» چاپ شده است و همان طوری که خودش می‌خواست مقدمه این کتاب مطلبی است با عنوان «فرشته پلاک طلایی می‌خواهد». پس از آن مجموعه کاملتری تحت عنوان «دفتر سرخ» به همراه عکس‌ها و خاطره هایی از این شاعر به چاپ رسید.
معاونت هنری بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس ، اقدام به نشر اشعار زنده‌یاد «ابوالفضل (بهزاد) سپهر» در قالب یک آلبوم نفیس صوتی با عنوان «معبری به آسمان» کرده است. به قول خود سپهر، شاعر این اشعار، افراد دیگرى بودند و او فقط قافیه‏ها را جابه‏جا مى‏کرد.
سی‌امین بسته فرهنگی «حلقه وصل» به معرفی آثار مکتوب و تصویری مرتبط با شادروان «ابوالفضل سپهر» پرداخته است.

آثار

نرم‌افزار

آثار نمایشی و مستند

ویدیو

شعرخوانی «چشم چشم دو ابرو»؛ زنده یاد ابوالفضل سپهر

شعرخوانی «درد و دل دختر شهید با پدرش»؛ شادروان ابوالفضل سپهر

روایت مرحوم ابوالفضل سپهر از قفس نشینان

شعرخوانی «دوتا بچه بسیجی» از اشعار مرحوم ابوالفضل سپهر؛ با اجرای وحید جلیلوند

فیلم مستند «سپهر» (شادروان ابوالفضل سپهر)؛ موسی حسین‌نژاد

پوستر و آثار گرافیکی