
به گزارش حلقه وصل، سومین برنامه از سلسله برنامههای عصر هنر انقلاب که به تجلیل از چهرههای فرهنگی و هنری جبهه فرهنگی انقلاب میپردازد، عصر دیروز با تجلیل از "محمدرضا سنگری" و با حضور محمدعلی مجاهدی، محسن مومنی شریف، وحید یامین پور، حجت الاسلام زائری، فاضل نظری، قادر طراوت پور، علیرضا کمرهای، علی داوودی و .... در نخلستان سازمان هنری رسانهای اوج برگزار شد.
محمدرضا سنگری در آبان 1333 در خانوادهای ضعیف و مذهبی شوش به دنیا آمد. وی فارغالتحصیل دکترای زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران میباشد. شعرهای سنگری تاکنون به صورت پراکنده در برخی از نشریات چاپ شده است. او تا به امروز در بسیاری از همایشهای سراسری شعر دفاع مقدس و شبهای شعر دفاع و مقاومت حضور داشته و در جلسات متعدد آن به نقد و بررسی شعر دفاع مقدس و ادبیات پایداری پرداخته است.
کتاب «بررسی ادبیات منظوم دفاع مقدس» این نویسنده که در سه جلد نوشته شده به عنوان برترین کتاب سال دفاع مقدس شناخته شده است. گفتنی است دکتر سنگری در حال حاضر ساکن تهران است و ضمن تدریس در دانشگاهها، سردبیر مجله رشد زبان و ادبیات فارسی و مجله تربیت میباشد و با سازمان پژوهش و تألیف کتب درسی هم همکاری دارد. سنگری از شاعران و نویسندگان پرکار معاصر است ولی بیشتر در زمینه نثر ادبی کار میکند. «سوگ سرخ»، «پنجره معصوم»، «یادهای سبز»، «گلبرگها»، «یک جرعه تشنگی»، «سلام موعود»، «چهل روز عاشقانه»، «نقد و تحلیل ادبیات منظوم دفاع مقدس» در سه جلد و «پیوند دو فرهنگ ادبیات معاصر» از جمله آثار مهم منتشر شده سنگری است. به این کارنامه باید تألیف 30 جلد از کتابهای درسی از ابتدایی تا دبیرستان را نیز اضافه کرد.
در ابتدای این برنامه استاد محمدعلی مجاهدی، ضمن برشمردن خصوصیات و ویژگیهای امام حسین (ع) اظهار داشت: آینه در کربلاست، ما همه بی غیرتیم. آنهایی که با غیرت حسینی نشو و نما کردند و با بیدل دهلوی همنوا هستند، اگر غیرت، آگاهی و بصیرتی باشد انسان گمشده خود را جز کربلا نمی تواند پیدا کند.
و ی افزود: تجربه 50 ساله من، به من گوشزد می کند که همهی خطها به حسین (ع) ختم میشود. خصوصیاتی که در اباعبدالله است، تنها در وجود ایشان بوده و اختصاص به وی دارد، و حتی ائمه و اولیاء دیگر در این خصیصه شریک نیستند.
مجاهدی تصریح کرد: در دو اثر گرانسنگ استاد، رگههای روشنی از حماسه و عاطفه را می توان به تماشا نشست، رگه های روشنی که انسان را به سیر و سفر در آفاق که پر از رهاوردهای معنوی است، هدایت می کند.
این شاعر انقلابی با بیان اینکه کسانی که جواز محرمیت آنها در ساخت حسینی به امضاء ابوفاضل رسیده باشد، با گریستن مانوس اند، ادامه داد: ولی نه گریستنی که فقط رنگ ملال دارد و سوک و مرثیه، بلکه گریستنی است از سر شوق، محبت و ارادت.
مجاهدی با اشاره به خلوت های شاعرانه یک شاعر آئینی و پژوهشگر متعهد تصریح کرد: این تجربیات، تجربیات ارزشمندی است و اگر محرمیت انسان را پذیرفته باشند، استحقاق طی کردن مراتب را نیز دارد که برای سایر انشان ها امکانپذیر نیست. مَحرم، مُحرم است و کسی که مُحرم است، دائم الوضو است. کسانی که این توفیق را داشته و دارند که در خلوتهای خود آن ارتباط قلبی را با ذات مقدس حضرات معصومین خصوصا حضرت سیدالشهدا و اصحاب آن بزرگوار برقرار کنند، آن صحنههایی که نادیدنی به ظاهر است، تمام این نادیدنیها برای او رصد میشود.
وی با خواندن بیت "شست و شویی کن و آنگه به خرابات رو، که صفایی ندهد، آب ترابالوده" اضافه کرد: اگر قرار باشد فطرت انسانی تحت تاثیر ابعاد دیگر قرار گیرد، زلالی خود را از دست می دهد. شاید تجربه گریستن در این حال و هوا و گریستن از پس پرده های اشک و رسیدن به جلوه ای از جمال حضرت سید الشهداء و زیستن با لحظه های ناب برای شاعر اتفاق افتاده باشد؛"در اندرون من خسته دل ندانم کیست، که من خموشم و او در فغان و در غوغاست".
سراینده کتاب "کاروان شعر عاشورا" با بیان اینکه شاعر کارش فقط نوشتن است، نیوشیدن و پس از آن نوشیدن، اظهار کرد: باید کلمه به کلمه آثاری که سبقه ماورایی و جوششی دارند، نوشید. باید به تعبیری گفت که اینها حوالههای غیب هستند و رزق معنوی و روحانی هستند که انسان استحقاق آنها را پیدا میکند.
استاد مجاهدی با اشاره به استاد سنگری و آثار وی گفت: استاد سنگری می توانست در عرصه های دیگر ورود پیدا کرده و اثار بی نظیر دیگری را خلق کند، اما تمام وقت خود را صرف شعر عاشورایی و نوحه های عاشورایی کردکه از نظر من و شما نازلترین گونه شعر عاشورایی نوحه است. وی با انجام این کار، حدود و ثغور آن را روشن کرد و خود را در این راه فدای نوحه کرد.
وی بیان کرد: وقتی احساس کرد زمانه تشنه نوحه ای است که جنبه اعتراض داشته باشد، وارد میدان شد و نوشت آنچه را که باید بنویسد و این اول عشق است.
پس از استاد مجاهدی علوی یکی از شاگران استاد سنگری که امروز در کسوت معلمی قرار دارد شعری را در وصف امام علی (ع) قرائت کرد.
در ادامه علیرضا کمرهای نویسنده کتاب های عرضه ی دفاع مقدس در این مراسم اظهار کرد: خوشحالم که در مجلس بزرگداشت کوچک و خواستنی استاد نیست همتا، استاد سنگری هستم.
وی افزود: ما زیاد دیده و شنیدهایم افرادی که اهل دانشاند حاضرالذهن هستند و محل رجوع و اعجاب هستند، حتی در حوزه ادب به مفهوم مصطلح کلمه واقف هستند، انگشتنمایند، اما کم هستند در میان این بسیاران که ادب درس را مقدمه ادب نفس کرده و در هم در آمیخته باشند، همان تعریفی که علما از ادب میکردند، چرا که مفهوم این نیست که ما به زیبایی ظاهری کلام دلخوش باشیم بلکه جان خود را بپیراییم.
کمره ای تصریح کرد: استاد سنگری آمیخته ای از این دو است و جلسه ای نبوده که من در ان مطلبی از استاد نیاموخته باشم. قصد من مدح استاد سنگری نیست، اما باید به تواضع و فروتنی وی نیز اشاره داشته باشم.
وی با بیان ایکه معلمی هنر است، خاطر نشان کرد: هنر به مفهوم وسیعف عمیق و ژرف کلمه. معلم بودن و معلمی کردن دیگر خصیصه استاد سنگری است. که این امر خدایی بوده و به صرف اموختن کلمه نیست. معلمی از دوره نوجوان یو جوانی همراه وی بوده که نتیجه آن رشد وهدایت است.
نویسنده کتاب "اثر نشان" بیان کرد: سنگری با قلم آشناست و قلم به دست او نرم و راحت است. کسی که معلم شده و توانست بنویسد، در مقام جریان ساز بودن و موسس بودن نقش ایفا می کند. نم یخواهم بگویم وی جریان ساز یکتا و بی همتایی است اما در این زمر قرار دارد. وی در ادب آئینی و جنگ و دفاع مقدس قلم زده که درمرکز توجه بوده قرار دارد.
وی در پایان گفت: وی نخل تنومند خطهی دزفول است.
پس از علیرضا کمرهای، وحید یامین پور و سردار رئوفی نژاد فرمانده لشکر 7 ولیعصر در دوران جنگ تحمیلی روی سن حاضر شدند.
همچنین عبدالرحیم سعیدی راد شاعر و از همرزمان استاد سنگری در این آئین اظهار کرد: به عنوان شاگر استاد سنگری خیلی سخت است که بخواهم در خصوص استاد صحبت کنم. استادی که رد دزوفل همه او را می شناسند. استاد سنگری چه در جبهه و چه پشت خط همیشه فعال بود.
سخنران پایانی این آئین، محمد رضا سنگری بود که در جایگاه حاضر شد واظهار کرد: خاستگاه ادبیات دفاع مقدس و عاشورا دو انگیزه بزرگ است. آن قرآنی که در پیشانی محافل قرائت میشود میگوید که انسانها در یک بحر لجی هستند، یعنی دریای عمیق و ناپیدایی که غرق در ظلمات است. انسان در این دنیا گرفتار سه ظلمات که آنها بینش، منش و کنش هستند.
وی افزود: عاشورا تمام نمی شود چون یک ظرفیت بی پایان است و قرار است آخرین اتفاق جهان از جنس عاشورا باشد پس باید به عاشورا بپردازیم. من در سایه حسینم که آغوش برایم باز کرده و هر چه دارم محصول گرمای آغوشی است که او برایم باز کرد. همه آرزویم این است در این راه باشم و در این راه بمیرم.
و در پایان متن ادبی زیر خوانده شد و تقدیرنامهها تقدیم شد:
هنگامی که سخن از ادبیات به میان میآید هرکس به تناسب تعلقاتش، نامی و نام هایی را متصور میشود؛ از سعدی و مولوی و حافظ گرفته تا نیما و سهراب و شاملو. اما در حوزه ادبیات و تحقیق عاشورایی، بیشک نامی که بر نیزه یادها افراشتهتر است، دکتر سنگری است. نامی که در این حوزه هم آینه است هم تصویرگر؛ هم رهرو است هم راهنما. بسیارند نویسندگان و جویندگان حضور در جبهه اندیشه کربلا که به سنگر کتابهای سنگری پناه بردهاند. چه نیک آموزگاری میتواند باشد دانش آموخته ی دانشگاه حسین (ع).
اما چرا سنگری؟!
در میدان نظم و نثرِ عاشورایی بسیارند که به نبرد خاستهاند و خونهای جوهر بر بیابان کاغذ ریختهاند اما چرا در این آوردگاه، درفش سنگری افراشتهتر است و تیغ کلامش برندهتر؟ شاید بتوان این گونه گفت که دیگران بیشتر بازگویه کردهاند و او بازنگری. چه فرسایشها بایست به جان اندیشه خرید تا خارهای مغیلانِ خرافه را از پای زخم خورده کربلا بیرون کشید و چه نامی سنگینتر از سنگری میتوانست این بار را بر دوش بکشد؟
چه مرثیهها و روضهها و نوحهها که نگاشته و خوانده نشد که از نخالههای خرافه پالاییده نبود و چه ناگفتهها و نادیدههایی از تاریخِ لازمان و لامکانِ عاشورا و کربلا باقی نمانده بود که آن را همتی روشنگرانه و سنگریوار میطلبید. پس آیا نمیتوان گفت که ارزش کوششهای سنگری در کفه ترازوی تاریخ معاصر کربلا، هم سنگ دهها و صدها نگاشته پیشین است و بلکه بیشتر؟
دکتر شریعتی میگفت: «امام حسین بیشتر از آب ، تشنه لبیک بود افسوس که بجای افکارش زخمهای تنش را نشانمان دادند و بزرگترین دردش را بی آبی نامیدند» و سنگری چه نیک به هل من ناصرِ تاریخ کربلا لبیک گفت؛ و هم زخمهای خورشیدِ افراشته بر نیِ کربلا را نشانمان داد و هم همراهمان کرد در مسیر تابش اندیشههای نورانیِ آن امام همام.
سنگری چونان دانای علم حدیثی است که برای غربال سره و ناسره احدایث، همتها میگمارد؛ و چه حدیثی خاصتر از حدیث کربلا و چه روایتگری شیواکلامتر از سنگری؛ که صدای گرمش بر نفوذ کلامش افزوده است.
گاهی آنقدر نام سنگری نام کربلا را تنگ در آغوش گرفته که فراموش میکنیم، این مرد دکترای زبان و ادبیات فارسی دارد که کتابها در زمینه ادبیات نگاشته، که از مؤلفین کتب درسی است که در حوزه ادبیات پایداری و دفاع مقدس قلمها زده و آثاری بس فاخر ارائه کرده، که پیرامون ظهور منجی چه تحقیقها و کوششها کرده، که خود شاعری است بس خوش طبع؛ و اینها هر یک کافی است تا نامی را نامور کنند و با این همه هیچکدام چیزی از تواضعش نکاسته است.
پس چه شایسته است از سر مِهر، در شصتمین بهمن عمر مبارک دکتر سنگری به احترام به هدف نشستن تیر کوششهای ادبی و عاشوراییشان، به سپاس بنشینیم و به احترام نام کربلا که نام دیگر سنگری است! برخیزیم.