موسسه پژوهشی مبانی و مدلهای اقتصادی بومی در حوزه مباحث اقتصادی و بحث عدالت اقتصادی مطالعات فراوانی انجام داده است. این موسسه برای مشکلات امروز اقتصادی هم نسخههایی دارد. با دکتر سیدمهدی زریباف درباره این راهکارها سخن گفتیم.
***
دکتر زریباف معنقد است: شرایط فعلی یک فرصت است و شاید ما بعد از انقلاب اسلامی چنین فرصت تاریخی را به این شکل شفاف نداشتیم که در آن اندیشههای غیرانقلابی در مدیریت اقتصاد ایران به بنبست برسد. من این را میخواهم یک فرصت بدانم. همزمان با این دوران، نظام سرمایهداری در غرب و آمریکا دارد خودش را نشان میدهد و بسیاری از سیاستهای اقتصادی و تجاری که دولت فعلی دارد در راستای بحران مالی و اقتصادی است. بنابراین نه تنها ما نبایستی از اوضاعی که در ایران به وجود آمده نگران باشیم، بلکه باید این وضعیت را تبدیل به فرصت کنیم.
وی این فرصت را از چند جهت می داند: یکی از جهتها این است که ما بپذیریم باید مکتب نوین اقتصادی را طراحی و زمینههای تحول اساسی در اقتصاد ایران و حتی اقتصاد جهان پیشنهاد دهیم تا بتوانیم زمینههای یک انقلاب اقتصادی را به نفع اسلام و تمدن اسلامی رقم بزنیم. این مسئله مهم است. اگر به این مسئله توجه داشته باشیم آن وقت میبینیم خیلی از چیزهایی که امروز به نظر ما محدودیت است، فرصت هستند.
زریباف معتقد است رسیدن به این اهداف، الزاماتی دارد: مهمترین الزام آن متدولوژی ما در راستای حل مسئله است. حادترین مسئله امروز ما نقدینگی است. فارغ از اینکه علت این پدیده چیست، ما باید همین را فرصتی برای نقد نظام سرمایهداری و لیبرالیسم و اثبات مکتب اقتصادی اسلامی و نگرش عدالتمحور و تغییر ساختاری در ریل اقتصادی کشور قرار دهیم. این فرصت خیلی بزرگی است. این فرصت یکبار هم در سالهای 89 و 90 در اختیار ما بود ولی قدر ندانستیم و وارد حوزه پذیرش برجام شدیم. امروز با هزینههای بسیار بالاتر به همان نقطه برگشتیم. در حالی که آن موقع هم فرصت برای قطع وابستگی تاریخی ما به درآمدهای ارزی و نفتی فراهم بود.
وی ادامه داد: ما معتقدیم با تاکید بر مبنای عدالت اقتصادی میتوانیم این مسئله را بهگونهای حل کنیم که ما را برای همیشه از سیطره ادبیات و اصطلاحات و نظام کارشناسی سرمایهداری نجات دهد. لازمه این کار، داشتن منطق منسجم، نظام هماهنگ فکری و یک شبکه هماهنگ تبلیغاتی فرهنگی و علمی است. علاوه بر این باید حرکتهای دشمن در جنگ اقتصادی را هم ملاحظه کرد. بیشترین سربازان دشمن در خاک و جبهه خود ماست؛ لیبرالهایی که تظاهر به دفاع از حکومت دینی میکنند. لیبرال اقتصادی همان لیبرالسیم سیاسی و فرهنگی است. خیلی تفاوتی با هم ندارند و فقط تغییر چهره میدهد. اگر ما این مسئله را خوب نشناسیم، در حوزههای فرهنگی هم دچار بحران میشویم.
زریباف ادامه داد: اگر ما بتوانیم یکسری مفاهیم پایه مثل کلمه ذینفعان را در کارهای فرهنگی به ذیحقان تبدیل کنیم تغییرات زیادی در افکار عمومی ما ایجاد خواهد شد و به پیشبرد بحث عدالت اقتصادی و حاکم کردن آن در عرصه پول و بازار کمک خواهد کرد. میتوانیم این را در فضای رسانهای هم تقلیل دهیم. نباید اصرار کنیم که همه چیز را با معیار پول بسنجیم. مثلا چه اصراری است که ما مرتب قیمت دلار را اعلام میکنیم؟ واقعا چه اصراری است؟! چند درصد نیاز مردم به این است؟ ولی ما مرتب به عنوان یک نیاز این را تقویت میکنیم. در حوزه الگوی مصرف هم یکی از دلایلی که عدم توازن ایجاد میکند، مسئله تبلیغات است؛ مسئله اصلا این نیست که فقط با شور انقلابی میخواهیم رفاه را گسترش دهیم، داریم تبلیغات گستردهای به نفع کالای خارجی انجام میدهیم. تمام رسانههای ما حتی خود صداوسیما به شدت در این زمینه فعال هستند.