
سرویس حاشیه نگاری: در وفیات و موالید اهلبیت علیهماالسلام تنها به بعضی از زوایای زندگی آن بزرگواران توجه میشود كه اكتفا به آن موارد شایسته نیست. به طور مثال سال ولادت و شهادت، نام مادر، سن، محل تولد و شهادت، مدت امامت، كیفیت شهادت كه همه این موارد علیرغم اهمیتی كه دارند نقطه اصلی و محوری زندگانی اهلبیت علیهماالسلام نیستند تا ما تمام توجه خود را به این موارد منحصر نماییم. بلكه آنچه نقطه اصلی و محوری را تشكیل میدهد میراث گرانبهای علمی و عملی است كه آن بزرگواران برای ما به ارمغان آوردهاند.
بررسی سیره عملی آنان در تعامل با خانواده، اطرافیان، همسایگان، دوستان، دشمنان و به طور كلی جامعه و حتی نحوه برخورد آنان با طبیعت و محیط زیست و نحوه رفتارشان با حیوانات و اموری از این قبیل و از همه اینها بالاتر تعالیم فقهی و اخلاقیشان و بالاتر از این، تعالیم توحیدی و معرفتی آنان و بالاتر از این توسل و توجه قلبی به مقام منیع و شامخ این آسمانیان، همه اموری هستند كه ما شیعیان به جدّ باید به دنبال آن باشیم و خود را از این انوار الهی محروم نسازیم.
ایام میلاد با سعادت امام صادق علیهالسلام كه رئیس مذهبند، تقارن پیدا نموده با میلاد نبی مكرم اسلام صلی الله علیه و آله كه خالی از اسرار نیست و از آن میتوان به تقارن نیرین تعبیر نمود.
این تقارن میمون و مبارك فرصت مناسبی است تا به تأمل در مورد بعضی از امور پرداخته شود چه این كه بدرستی این ایام به ایام وحدت نیز موسوم است، امری كه حیاتیترین احتیاج امت اسلامی را در روزهایی كه در آن به سر میبریم را تشكیل میدهد.
دشمنان منطقهای و فرامنطقهای مسلمانان خصوصا دشمنان شیعه با طرحها و برنامههای بسیار پیچیده به دنبال عملی ساختن طرحهای خود در كشور سوریه و عراق هستند كه بیداری مضاعف عموم مسلملنان و علیالخصوص شیعیان را میطلبد.
اگر امام صادق علیهالسلام در زمان ما میزیستند چه دستوری برای ما مسلمانان در رابطه با این چنین توطئههای شومی ارائه میدادند؟ لازم نیست چنین فرضی كنیم چرا كه امام صادق علیهالسلام با علم امامت خود چنین روز دنیای اسلام را مشاهده میكردند كه فرمودند:
به عیادت مریضهای اهل تسنن بروید.
امانت آنها را ادا كنید.
به نفع آنان در دادگاه شهادت دهید.
در تشییع جنازه مردگان آنها حضور پیدا كنید.
در مساجد آنها نماز بگذارید.
تا بگویند كه فلانی جعفری است(1) بگویند فلانی شیعی است(2) كه اینگونه عمل میكند و این من را خشنود میسازد.
پس با این توصیف بعد از قرآن و پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله، امام صادق علیهالسلام را به حقیقت میتوان اولین منادی وحدت نامید. چرا كه برای همدلی بین مسلمانان فرمودند:
«من صلی معهم فی الصف الأول كان كمن صلی خلف رسول الله» (3).
یعنی كسی كه به همراه برادران اهل تسنن در صف اول نماز جماعت شركت كند مانند كسی است كه پشت سر رسول خدا صلی الله علیه وآله نماز خوانده و به او اقتدا كرده باشد.
حال مقایسهای كنیم بین این فرمایشات امام صادق علیهالسلام و فتاوای وهابیت تكفیری و سلفی كه خون مسلمین بیگناه را از زن و كودك گرفته تا پیر جوان در عراق و پاكستان و سوریه، مباح میشمرند و كارهای خود را به قرآن نسبت میدهند و قرآن را به زیباترین شكل به زیور طبع مزین میسازند و خود را به عنوان نماینده دنیای اسلام به جهانیان معرفی مینمایند، تا ببینیم كدام با قرآن مطابقت دارد.
قرآن كریم میفرماید:
«واعتصموا بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا» (4).
«إنما المۆمنون إخوة» (5).
«من الذین فرقوا دینهم شیعا كل حزب بما لدیهم فرحون» (5).
«و لا تقولوا لمن ألقی إلیكم السلام لست مۆمنا تبتغون عرض الحیاة الدنیا» (6).
ما شیعیان نیز باید مواظب باشیم تا مبادا همانطور كه وهابیت به اسم توحید به دنیای استكبار خدمتهای شایانی را ارائه میدهد ما نیز به اسم تولی و تبری افعالی را مرتكب شویم كه همان نتیجهای را كه استكبار جهانی از رفتار وهابیت صید مینماید از رفتار ما نیز بدست بیاورد.
ناگفته نماند كه این مطالب به معنی تضعیف تبری و تولی هرگز نمیباشد چرا كه تبری نه تنها با وحدت منافات ندارد بلكه باعث استحكام آن و مۆید آن نیز میباشد چرا كه تبری به معنی بیزاری جستن از دشمنان اهلبیت علیهمالسلام است یا همان اظهار برائت میباشد كه بارزترین مصداق دشمنان اهلبیت علیهمالسلام در دنیای امروز آمریكای جهانخوار و صهیونسم خبیث میباشند كه حتی بسیاری از مسلمین غیر شیعه نیز امروز آن را انجام میدهند و تبری از دشمنان تاریخی اهلبیت علیهمالسلام نیز مستلزم اسم بردن از آنان نیست كه دارای توابعی خواهد بود بلكه در این مورد نیز باید به سیره خود اهلبیت علیهمالسلام تأسی نماییم كه از اسم بردن به همراه توهین از مقدسات سایر فرق و مذاهب خودداری میكردند و در واقع در این مورد به دستور قرآن عمل مینمودند كه میفرماید:
«و لاتسبوا الذین یدعون من دون الله فیسبوا الله عدوا بغیر علم» (7).
به بتها ناسزا مگویید تا این كه بتپرستان از روی جهالت به خدای شما ناسزا نگویند.
و به سیره جدّ بزرگوارشان امیرالمۆمنین علیهالسلام تأسی مینمودند كه در نهجالبلاغه از ایشان نقل شده كه در هنگام دشنام اصحابشان به معاویه و یاران وی، فرمودند:
«إنی أكره لكم أن تكونوا سبّابین» (8).
من برای شما نمیپسندم كه اهل ناسزاگویی باشید.
پینوشتها:
1-كافی، ج 2، كتاب العشره، حدیث 5.
2- تحفالعقول ص488.
3- كافی، ج 3، ص380.
4- آل عمران، 103.
5- روم، 32.
6- نساء، 94.
7- انعام، 108.
8- نهجالبلاغه، طبع عبده، ج 6، ص 186.
منبع: تبیان/ حمید حاج علی