به گزارش حلقه وصل، نشست شعرمدافعان حرم در بیست و دومین نمایشگاه بین المللی مطبوعات و خبرگزاریها با حضوراحمد بابایی، قاسم صرافان،علی فردوسی، عارفه دهقانی، حامد خاکی و حسین صیامی برگزار شد.
در این نشست احمد بابایی با اشاره به شعر در روزگار ما گفت: همیشه جنگ بین حق و باطل بود یا باطل و باطل این یعنی همیشه نوعی جنگ بوده که دیده نمی شود، شبیه مطالبی که نوشته نمی شود ولی خوانده می شود.
احمد بابایی در مورد جایگاه شعر مدافعان حرم گفت: همیشه شعر پیاده نظام فرهنگ کنونی بوده است. به نظر من، در خانه های شعرمان نیاز به یک پاکسازی اولیه داریم .در روزگاری که ما نفس می کشیم جنگ جهانی رسانه هاست که متاسفانه نتوانستیم به طور مطلوب در این حوزه فعالیت کنیم.
وی ادامه داد: در حال حاضر با توجه به رویش های انقلاب به خصوص در شعر می توان امیدوار بود تا عملکرد بهتری نسبت به قبل داشته باشیم. امروز امنیتمان را مدیون خون شهدای مدافع حرم هستیم.
شعرخوانی احمد بابایی در این نشست:
خبر، آمیخته با بغض گلوگیر شدهست
سیل دلشوره و آشوب، سرازیر شدهست
سرِ دین، طعمهی سرنیزهی تکفیر شدهست
هر که در مدح علی(ع) شعر جدید آوردهست
گویی از معرکهها نعش شهید آوردهست
روضهی مشک رسیدهست به بیآبیها
خون حق میچکد از ابروی محرابیها
باز هم حرمله... سرجوخهی وهابیها
کوچه پسکوچهی آینده، به خون تر شده است
باز بوزینهی کابوس، به منبر شده است
خط و ربط عرب ای کاش که کاشی گردند
تا حرم، همسفر «قافلهباشی» گردند
لاشهخواران سقیفه، متلاشی گردند
میزند قهقهه، «القارعه» بر خامیشان
خون دین میچکد از «دولت اسلامی»شان
بنویسید: تب ناخلفیها ممنوع!
هدف آزاد شده، بیهدفیها ممنوع!
در دل «عرش»، ورود سلفیها ممنوع!
«عرش» یک روضهی فاش است که داغ و گیراست
«عرش»… گفتیم که نام دگرِ سامرّاست
شرق، در فتنهی اصحاب شمال افتادهست
بر رخ غرب، از این حادثه خال افتادهست
وا شده مشت و از این چفیه، عقال افتادهست!
گویی از هرچه که زشتیست، کفی هم کافیست!
جهت خشم خدا، یک سلفی هم کافیست!
تا «بهار عربی» روی علف باز کند
جبهه در شام و عراق از سه طرف باز کند
وای اگر دست کجی پا به «نجف» باز کند!
عاشق شیرخدا، وارث شمشیر خداست
سینهی «سنی و شیعه» سپر شیر خداست
لختِ خونِ جگر ماست به روی لبشان
کورهی دوزخیان، گوشهنشین تبشان
لهجهی عبری و لحن عربی، مکتبشان
«نیل» را تا به «فرات»، آنچه که بود، آتش زد
شک مکن؟ ما همه را «مکر یهود» آتش زد
بیجگرها جگر حمزه به دندان گیرند
انتقام اُحُد و بدر ز طفلان گیرند
چه تقاص ز لب قاری قرآن گیرند
بیشتر زان که از این قوم، بدی میجوشد
از زمین غیرت «حجربن عدی» میجوشد!
گره، انگار نه انگار به کار افتاده
سایهی سرکش ما گردنِ دار افتاده
چشم بیغیرت اگر سمت «مزار» افتاده
صاعقه در نفسِ ابری خود کاشتهایم
به سر هر مژهای یک قمه برداشتهایم
سنگ تکفیر به آئینهی مذهب؟ هیهات!
ذوالفقار علی و رحم به مرحب؟ هیهات!
دست خولی طرف معجر زینب؟ هیهات!
ما نمک خوردهی عشقیم، به زینب سوگند
پاسبانان دمشقیم، به زینب سوگند
داس تکفیر، گل از ریشه بچیند؟ هرگز!
کفر بر سینهی توحید نشیند؟ هرگز!
مرتضی همسر خود کشته ببیند؟ هرگز!
پایتان گر طرف «کرب و بلا» باز شود
آخرین جنگ جهانیِ حق آغاز شود
در ادامه این نشست عارفه دهقانی درباره ضرورت نیاز شعر درباره مدافع حرم گفت: شاعر باید از هنری که خداوند در اختیار او قرار داده است درباره اتفاقات پیرامون خود از آن استفاده کند و بتواند تاثیر گذار باشد.
دهقانی در ادامه گفت: خانم های شاعر می توانند این فضای مدافعان حرم را از لحاظ عاطفی و احساسی را به مخاطب منتقل کنند. به عنوان مثال حرف های عاشقانه از زبان مادر و همسر این شهدا شعر بسرایندکه به نظر بنده می تواند تاثیر گذار باشد.
این شاعر جوان در ادامه با اشاره به استقبال مخاطبان از شعر مدافع حرم گفت: در اشعاری که سروده شده است در این حوزه متوجه این موضوع می شویم ازهمه قشری و از همه تفکری به جریان علاقمند هستند والبته هستند کسانی که این نوع اشعار را حکومتی و سفارشی می خوانند.
وی ادامه داد: شاعر باید موضع گیری داشته باشد و پیام حق را در اشعار خود منتقل کند.
دهقانی با اشاره به وجود جلسات نقد شعر گفت: موضوع نقد در شعر بسیار مهم است. شعر اگر نقد نشود اتفاق خاصی برایش نمی افتد ولی ابتدا باید شاعر نقد پذیر باشد.
وی در ادامه گفت: جلسات نقد شعر باید بصئرت مستمر و ادامه دار باشد تا بتواند تغییری در جریان شعر ایجاد کند. در این جلسات از نظر مضمون ،شعریت و محتوا باید اشعار نقد و بررسی شود.
شعر خوانی عارفه دهقانی در این نشست:
تو ، شانزده رمضان، سفره دار ِ من بودی
فقط نه "سیدِ من"! بلکه یارِ من بودی
تو قول دادی و ماندی بروی قول خودت
دقیق,هفته ی اول کنار من بودی!
همیشه پیش نگاه منی... یقین دارم
که دستِ حضرت زهراست، سایه ی سرِمان
به صبرِ زینب کبری قسم! که روزِ حساب
شهیدِ شافع ِ من باش پیش مادرمان!
چه شیرمرد نبردی! که لرزه میاُفتاد
اگر که نام تو را زیر لب، کسی میبُرد
اگرچه بعد تو دشمن ، نفس کشید شبی
ولی شکست بدی از سپاهیانِ تو خورد
اگرچه مانده ام اما مدافعم خواندی
منم زنی که به راهت ،قیام خواهد کرد
مدافعانِ حجاب و حیای فاطمه را
سپاهِ فاطمیون ،ثبتِ نام خواهد کرد
چقدر بی تو در این شهر ،ماندنم سخت است
بخواه ماهِ بلندم! مرا به سوی خودت
شبِ فراقِ من اما شبِ وصالِ تو شد
مبارک است...رسیدی به آرزوی خودت !
حامد خاکی در این نشست با اشاره به اهمیت ورود شاعران به این فضا گفت: خون شهدای مدافع حرم سازننده اثر شاعر است که می تواند در این حوزه شعر بگوید. شاعر باید حقانیت و مظلومیت این شهدا را انتقال بدهد.
حسین صیامی در این نشست با اشاره به برگزاری ی کنگره های شهدای مدافع حرم و ضرورت آنها گفت: با توجه به فرمایشات رهبر انقلاب درباره غربت شهدای مدافع حرم این وظیفه رسانه ها و برگزار کننده کنگره هاست تا بتوانند در این همایش ها این شهدا را معرفی کنند.
وی ادامه داد: معضل هنر انقلاب در حوزه شعر این است که در اشعار از هنر و مضمون های مناسب استفاده نمی کنیم و در بعضی اوقات مخاطب در مقابل شعر قرار می گیرد.باید در کنار شعریت هنر مضمون سازی و انتقال پیام به مخاطب دقت کنیم.
علی فردوسی در پایان این نشست گفت: وقتی میان حق و باطل قرار می گیریم باید یک طرف را انتخاب کنیم و از آن هراس نداشته باشیم.سلاح شاعر قلم اوست که باید در این جنگ از آن استفاده کند.اگر شاعر وجدان داشته باشد درک میکند کدام جریان حق است.
فردوسی در ادامه گفت: زمانی که شعر با موسیقی عجین می شود امکان شنیده شدن و مخاطبان آن بیشتر می شود و اثر گذارتر خواهد بود.