سرویس دریچه: محمدصادق کوشکی در پنجمین روز از بیستودومین نمایشگاه مطبوعات میهمان حلقهوصل بود و به سوالاتی از قبیل اینکه ارزیابیشان از رویکرد رسانههای مکتوب و برخط ما درباره رویدادها و موضوعات روز چیست؟ آیا برخورد به موقع و روشنگرانهای نسبت به رویدادها و مسائل مختلف روز نشان میدهند یا نه؟ مطلوب رسانههای جبهه فرهنگی انقلاب چه میتواند باشد؟ و اینکه برحسب شعار امثال نمایشگاه که «شفافیت و صداقت» است، چه کسی و یا کسانی باید شفاف باشد و صداقت داشته باشد؟ پاسخ گفته است.
ارزیابی خود شما از رویکرد رسانههای مکتوب و برخط ما درباره رویدادها و موضوعات روز چیست؟ آیا برخورد به موقع و روشنگرانهای نسبت به رویدادها و مسائل مختلف روز نشان میدهند یا نه؟
رسانهها در کشور ما بر خلاف خاستگاه اصلی خودشان در تمدن غرب که همیشه جدی هستند و سهم و جایگاه مشخصی دارند، هیچ وقت جدی نبودند و همیشه حاشیه و تفنن بودند و تاثیرگذاری و سهم واقعی و مناسبی در جامعه نداشتند. بههمینخاطر عموما مصداق خودم گویم و خوم خندم شدند؛ یعنی رسانههای داخلی قدرت تاثیرگذاری عمیق در جامعه را ندارند. از آن طرف میبینیم که دو تا شبکه ماهوارهای برای مردم سلیقه تعیین میکنند و برای مردم از کرم تا پودر و جهتگیری سیاسی را خط میدهند. یا میبینیم که در سال 88 رسانهای مثل بیبیسی پرچمداری و میدانداری میکند. برای همین است که رسانه در کشور ما خیلی جدی نیست، خیلی حاشیهای و تفنناند، خیلی شلوغ میکند ولی ماهیت و کیفیت و قدرت واقعی را که باید و میتواند داشته باشد، ندارد.
الان تحلیلی که کارشناسان رسانهها مثلا در مورد موضوع برجام ارائه میدهند این است که رسانهها انتظارات کاذبی را از روز پسابرجام و پساتحریم ایجاد کردند که نهایتا منجر به سرخوردگی امروز شد. در اینجا اگر این تحلیل را درست بدانیم، آیا مصداقی بر تاثیرگذاری رسانهها نیست.
به اعتقاد من رسانههای ما عموما نمودی از خودشان ندارند. مثلاً رسانههایی که دنبال قضیه برجام افتادند، پادو بودند و به آنها سفارش داده شد. اگر یکی پیدا میشد که به آنها مبلغ بیشتری میداد، خیلی از آنها حاضر بودند که ضدبرجام هم بنویسند. رسانه کسی است که فکر داشته باشد، حرف داشته باشد، هویت داشته باشد، مطلوبی داشته باشد و حاضر نباشه که این مطلوب را با چیزی عوض نکند. ولی عموم رسانهها و رسانهایهای ما اینگونه نیستند. در این 20 سال گذشته آدمهایی را میتوانید ببینید که به نسبت هر دولت و جناحی موضعش 180 درجه فرق کرده است. بعضی از روزنامه که رسما مردهشورند. مثلا روزنامهای که در دست فلان دستگاه دولتی است، امروز به نفع این رییس جمهور مینویسند، فردا که دولت عوض شد رییس جمهور قبلی را به شدت فحش میدهند و از رییس جمهور جدید تعریف میکنند و فردا همین بلا را سر رییس جمهور جدید میآورند!
و در مورد برجام؟!
در مورد برجام واقعیت این است که رسانههای ما پادویی و عملگی دولت را کردند. اینکه برجام اول به صورت پدیدهای مطرح شد، بعد بادش خوابید و بعد فهمیدند که از اول چیزی در آن نبوده و... تمام اینها سیاهکاری دولت بود و این به قدرت و یا ضعف تاثیرگذاری رسانهها بر نمیگردد. این شعبدهبازی دولت بود که مثل جادوگری، خرگوشی به اسم برجام از کلاهش بیرون آورد و وقتی ملت جلوتر آمدند و خوب دیدند، فهمیدند که این خرگوش واقعی نیست و مقوایی، تخیلی و توهم است. در مورد برجام هم همین اتفاق افتاد و رسانهها فقط پادویی کردند.
رسانه جدی را اینگونه تعریف کردید که باید فکر و حرف و مطلوب داشته باشد و... . حال سوال این است که از نگاه شما مطلوب رسانههای جبهه فرهنگی انقلاب چه میتواند باشد؟
با عرض شرمندگی من در جبهه فرهنگی انقلاب بیش از یکی دو تا رسانه چیز دیگری نمیبینیم؛ یعنی عموما ولمعطلند، دکانند، ادا و اطوار و بیسوادی و بیتخصصیاند. شما چقدر دیدید که جبهه فرهنگی انقلاب از رسانههای خودش تاثیر بپزیرد؟ هیچ! هیچ یعنی خیلی کم. ممکن است رهبری هفتهای یک سخنرانی انجام دهد و آن را پوشش دهند، ممکن است که یک آقایی در جایی سخنرانی کند و آن را پوشش دهند. رسانه جبهه فرهنگی انقلاب هنوز سخنرانی است.
این مطالب تحلیل و آسیبشناسی وضع موجود است، شما به عنوان کارشناس این حوزه چه مطلوب و آیندهای را برای رسانههای جبهه فرهنگی انقلاب ترسیم میکند؟
یک مثالی بزنم. یک زمانی، مثلا از سال 50 به بعد، نوار کاست یک رسانه صوتی بود. ببینید حضرت امام(ره) و نهضت ایشان چگونه از نوار کاست استفاده میکنند و نوار کاست باعث میشود که سخنان امام با دو روز فاصله در بلوچستان هم شنیده شود! حتی خیلی از پژوهشگران غربی، اسم انقلاب ایران را «انقلاب کاست» گذاشتند. الان وقتی ما میگوییم جبهه فرهنگی انقلاب، این جبهه با کدام رسانه پیوند خورده و کدام رسانه برند این جبهه است؟ هنوز سخنرانی برند ماست، سخنرانی رهبری و چند تا چهره جنجالی این حوزه. هنوز جدیترین رسانه انقلاب منبر آقای پناهیان و... است. در کل، جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی چیزی نیست که با پول فلان نهاد راه بیفتد. رسانهای که با پول فلان نهاد راه بیفتد، رسانه جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی نیست، بادکنکی است که با بیپولی آن نهاد میترکد. جبهه فرهنگی با ایمان، با دغدغهمندی، با خلوص نیت و سواد شکل میگیرد و با خلاقیت رشد میکند. اگر این چند مورد با هم جمع شدند میشوند عضوی از جبهه فرهنگی انقلاب، والا اگر دوستان فکر میکنند با پخش پول میتوانند جبهه فرهنگی انقلاب راه بیندازند، این اتفاق نخواهد افتاد. با پخش پول دکور ساخته میشود، آن هم دکورهای بادکنکی که فوری میترکد.
شاید جریان روبهرو روی این قضیه خیلی تاکید دارد و توانسته توافقی ایجاد کند که بزرگترین داستانگو و بلندگوی جبهه فرهنگی انقلاب رسانه ملی است؟
رسانه ملی تا به امروز تقریبا خیری به انقلاب اسلامی نرسانده است، خواهش میکنیم که شر نرساند. رسانه ملی اینقدر که به انقلاب ضرر زده، خدمت نکرده! چون نه انقلاب را میشاند و نه تکنیک خدمت را بلد است.
وارد خود بیستودومین نمایشگاه مطبوعات شویم. همانطور که میدانید شعار امثال نمایشگاه «شفافیت و صداقت» است. نظرتون درباره این شعار چیست؟
باصدای بلند میخندند و به گفتن اینکه «شوخی است» اکتفا میکند.
آقای کوشکی به اعتقاد شما چه کسی باید شفاف باشد و صداقت داشته باشد؟
مردم! صداقت را باید مردم داشته باشند! مسئولین که کاملا صادقند! مردم هستند که ناشکرند و رییس جمهور نصیحتشان میکند که یک مقداری شکرگذار باشید. البته این را هم باید اضافه کنم که مردم وقتی به دولت رای میدهند خوب هستند، ولی وقتی که مطالبه برجام میکنند ناشکر میشوند. و شفافیت رو هم باید سران دو قوه دیگر داشته باشند، قوه مجریه نیاز نیست که شفافیت داشته باشد!