به گزارش حلقه وصل، مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: عزیزان من! خداوند از برکت امام حسین(ع) مملکت ما را روی زمین خیلی عزیز شمرده است. ببین که ذکر امام حسین(ع) چقدر برای بنیآدم استراحتگاه است. هر کدام خسته میشوند میگویند به روضه برویم. زنها عجیبترند. هر جا بیرقی میبینند وارد میشوند، کمی برای بچههای پیامبر(ص) گریه میکنند و حالشان جا میآید. گریه که میکند قلبش آب بیرون میدهد.
گریه، غصّه و چرک را آب میکند و از سینههایشان میبرد.
بعضی از زنها و مردها گریه میکنند، گریه سکلی. سکلی به گریه بیاشک میگویند. روز عاشورا یک بار صدای حضرت زینب(س) به آسمان رفت. یک دفعه گریه سکلی آن است. یک بار هم امام حسین(ع) صدایش بالا رفت به گریهای که اشک نداشت. امان از گریهای که اشک نداشته باشد. آدم فکر میکند کسی را صدا زده است. نمیفهمد گریهاش این طور است.
رد طفولیت من خانمی را دیدم که در روضه چای میداد. او هر یک ماه، چهل روز یک دفعه گریهاش راه میافتاد و یک صدا میزد. مابقی اوقات سرش پایین بود و چای میداد. دیگران همه گریه میکردند، صجّه میزدند، قصّه میگفتند، میخندیدند. من بچه بودم و در مجلس ول بودم. گاهی صدای آن خانم بالا میرفت. تا صدایش به آسمان میرفت سکوت این همه مدت آرام میشد. اینک که نگاه میکنم میبینم که اول همه مردم در ملجس گریه میافتادند آن وقت گریه سراغ او میرفت. یعنی تو چرا گریه نمیکنی. او هم که گریه نداشت، ناله میکرد.
بعضی اوقات این ناله سراغ بزرگان ما میرود. آنها گریه ندارند. آنها سرپرست گریه کنندگان هستند. آب میدهند، غذا میدهند، پذیرایی میکنند، عذرخواهی میکنند. بعضی وقتها خودشان را هم میگیرد. آنهایند که صدایشان آسمان میرود و چون صدای آنها بلند میشود برای تمام خلقت، فرج است. من میدیدم آن خانم هم همین که صدایش به آسمان میرفت گریه تمام میشد و همه زنان شروع به صحبت میکردند. یک اطاق ضجّه همین که این ناله به آسمان میرفت تمام میشد. این چه صدایی است که وقتی به آسمان می رود جادهها را این گونه صاف میکند. این را گریه سکلی میگویند. گریهای که اشک و حزن و اندوه ندارد و نالهای است که همه مخلوقات، گویی در آن هستند. زمین و زمان را از جایش حرکت میدهد و جای دیگری میریزد.
ان شاء الله خداوند از برکت حجّتش روز به روز آشنایی پدران و مادران و گذشتگان ما را که نورشان همراه ما هست با خودش زیاد کند.
کتاب طوبی محبت جلد سوم – ص 31
مجلس حاج محمد اسماعیل دولابی