به گزارش حلقه وصل، روزنامه «کیهان» در ویژههای خود نوشت:
علی مطهری در متنی که نام آن را نامه سرگشاده گذاشته، نوشت: رفتار شورای نگهبان در موضوع بررسی صلاحیت نامزدهای انتخابات مجلس، با دورههای قبل متفاوت بود و ارادهای برای قلع و قمع افراد منتقد و اهل اظهارنظر درباره مسئله کلان کشور وجود
داشت.
او میافزاید: مطلب این است که اساساً ضرورتی برای این رویة خلاف آزادی بیان و توأم با سوءظن نسبت به نامزدها وجود ندارد و میبینیم که در طول این ده دوره هم نتیجه نداده است. باید بخش اعظم انتخاب را به عهده مردم بگذاریم نه به عهده شورای نگهبان. همین که کسی قانون اساسی را قبول دارد و فساد مالی و اخلاقی ندارد و شرایط عمومی انتخابشوندگان را نیز داراست باید بتواند کاندیدا شود. مردم خودشان به افراد ناصالح رأی نمیدهند. اجازه دهیم مردم با انتخاب آزاد رشد اجتماعی پیدا کنند. این که افراد زیادی به دلیل عدم احراز صلاحیت به خاطر نقص اطلاعات یا کمبود زمان بررسی شورای نگهبان رد صلاحیت میشوند موجب راه نیافتن دهها فرد اصلح به مجلس و از سوی دیگر موجب رواج تظاهر و ریا و تملق و چاپلوسی برای تأیید صلاحیت در آینده شده و میشود.
مجلس جایی است که همه اقشار جامعه حتی قشر سهلانگار نسبت به دین باید در آن نماینده داشته باشند زیرا مجلس نماینده کل ملت است نه نماینده یک قشر خاص و البته ایمان اسلامی مردم همیشه باعث میشود که مجلس یک اکثریت قابل توجه معتقد به اسلام و انقلاب و نظام جمهوری اسلامی داشته باشد.
وی همچنین میگوید: امام خمینی(ره) قبل از پیروزی انقلاب فرمودند؛ در جمهوری اسلامی کمونیستها هم حق آزادی بیان دارند و البته آنها خودشان راه اقدام مسلحانه را انتخاب کردند. همچنین شهید آیتالله مطهری در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی فرمودند: در جمهوری اسلامی حتی احزاب غیر اسلامی حق فعالیت دارند مشروط به اینکه با تابلوی خودشان فعالیت کنند نه با تابلوی اسلام.باید به آقای مطهری یادآور شد این همان شورای نگهبانی است که زمانی هم شما را تایید کرد. چرا زمانی که شما بارها تایید شده بودید و خیلیها صلاحیتشان احراز نشده یا رد شده بود، از این حرفها نمیزدید.
ثانیا موضوع آزادی بیان (ولو مخالفان) با موضوع مسئولیت در نظام جمهوری اسلامی، دو موضوع متفاوتی است که آقای مطهری آنها را با یکدیگر خلط میکند.
چه در حوزه انتخابات سیاسی و چه در بسیاری از حوزههای دیگر، قبل از مردم، جایگاههای نظارتی حضور دارند که به بررسی صلاحیت افراد بپردازند؛ چنانکه در نظام مهندسی، نظام پزشکی و بسیاری از نظامهای صنفی دیگر شاهدیم. منطقا نمایندگی مجلس موضوعی به جرات خطیرتر از کار یک مهندس یا پزشک است و با سرنوشت یک ملت سروکار دارد.
عبارت «مردم خودشان به افراد ناصالح رای نمیدهند»، اگرچه پوپولیستی و عوامفریبانه باشد، اما واقعیت ندارد. چنانکه در انتخابات بنیصدر مشاهده کردیم؛ هرچند که همین مردم پس از خیانت و مزدوری بنیصدر، در کنار نظام و در مقابل منافقین نفوذی ایستادند. جالب اینکه همین فرد با منفورترین گروه تروریستی طول تاریخ ایران پیوند خورده بود.
درباره تظاهر و ریا نیز شاید آقای مطهری قیاس به نفس میکند؛ چه اینکه ابتدا تظاهر به اصولگرایی میکرد و تندترین انتقادها را نسبت به مدعیان اصلاحات و تجدیدنظرطلبان داشت اما بعدها با وجود اینکه خیانتهای افراطیون طیف مذکور شدت گرفت، او به این جماعت نزدیک شد و سالهاست بهعنوان پادوی رسانهای آنها عمل میکند.
همچنین باید گفت، مجلس با عنایت به خیانت انجام گرفته در مشروطه، در نظام جمهوری اسلامی به عنوان «مجلس شورای اسلامی» شناخته شد و بنابراین سپردن نمایندگی به سهلانگاران و شلانگاران دینی معنا ندارد. چرا که اینجا جایگاه مسئولیت است و نه فرد عادی جامعه.
و درباره بند آخر نوشته آقای مطهری باید خاطرنشان کرد: امام(ره) از حق آزادی بیان گروهکها دفاع کردند اما همانها این حق را تبدیل به مسجد ضرار، خیانت، جنایت، ترور، براندازی و آشوب کردند و امام(ره) هم دستور سرکوبشان را داد. در عین حال نه امام و نه شهید مطهری هرگز - حتی یک سطر - درباره راه دادن گروهکها و التقاطیها به مناصب حکومتی سخن نگفتهاند، بلکه به عنوان آفات نهضت، از این کار برحذر داشتهاند. استاد مطهری نیز به اعتبار همین صلاحیت و سلامت فکری و پایمردی در دفاع از نظام و انقلاب، مغضوب یکی از همین گروهکهای التقاطی قرار گرفت و ترور شد. آیا عجیب نیست که همان گروهکهای مخالف شهید مطهری و آرمانهای او حامی و تحسینکننده انحرافات علی مطهری شدهاند؟! کدام شاخص مهمتر از اینکه معارضان انقلاب، پوست خربزه زیر پای علی مطهری میگذارند و برای او هورا میکشند؟!