«هر مجمع علمی حق دارد که به فرآورده انسان بزرگی چون این عالم بزرگوار به خود ببالد. او بی شک یک نابغه و یک ستاره درخشان بود. از جنبه علمی، جامعیت و تحقیق و نوآوری و شجاعت علمی را یک جا دارا بود. در اصول، در فقه، در فلسفه و در هرآنچه به این دانشها ارتباط می یابد در زمره بنیانگذاران و صاحبان مکتب محسوس می شد. استعداد خارقالعاده و پشتکار کم نظیر او از وی عامل ذوفنون و ژرف نگری پدید آورده بود که دید نافذ و ذهن جستجوگرش در آفاق علوم متداول حوزه ها محصور نمانده و هر آنچه را که برای یک مرجع بزرگ دینی در دنیای متنوع امروز سزاوار است به حیطه تحقیق و مطالعه کشیده بود و سخنی نو و فکری بکر و اثری ماندگار در آن می آفرید. بی شک اگر این جوهره علم و تحقیق و این ذخیره تمام نشدنی انسانی، با دست پلید جنایتکاران از حوزه علمیه ربوده نمیشد، جامعه شیعی و اسلامی میتوانست در آینده نزدیکی شاهد اوج دیگری در قلمرو مرجعیت و ریاست علمی و دینی باشد.»
این توصیفات زیبا و شگفتانگیز از رهبر انقلاب اسلامی درباره شخصیت بی نظیر عالمِ مجاهد و مبارز، آیت الله محمدباقر صدر است.
شهید صدر(ره) در میان روشنفکران اسلامی، چه در جهان تشیع و چه در کل جهان اسلام، از یک مقبولیت ویژه و بالایی برخوردار بود. شاهد این مقبولیت ممتاز، ارتباطی است که بین شهید صدر(ره)، با اطراف و اکناف جهان اسلام برقرار بود. همچنین دعوتهایی که از شهید صدر برای حضور در کنفرانسهای فرهنگی و سیاسی میشد و یا فرستادن نمایندگانی از سوی ایشان جهت حضور در این کنفرانسها، همه شاهد موقعیت ویژه و مقبولیت این شهید بزرگوار است.
شهید صدر (ره) پایهگذار فعالیتهای فکری و طرحهای تشکیلاتی حرکت اسلامی در عراق است. حتی میتوان گفت او پدید آورنده انقلاب اسلامی در عراق است. از لابهلای کتابها و نظریههایی که ایشان از مکتب اسلام بیرون کشیده و ارایه داده است و از نظریات اسلامی ایشان که جوانب گوناگون زندگی را در بر میگیرد؛ و نیز از تصورات ایشان از زندگی و جهان شمولی اسلام و مشخصسازی این تصورات در محورهای مشخص و معین، روشن میشود که چگونه شهید صدر(ره) پایهگذار فکر حرکت اسلامی در عراق بود.
ذوب در امام شوید
آیهالله شیخ محمدعلی تسخیری از شاگردان شهید و دبیرکل کنگره بینالمللی آیهالله شهید صدر(ره) درباره ایشان چنین میگوید: « مرحوم آقای صدر(ره)، پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، نامهای به شاگردان خود در ایران که بنده کوچکترین آنها بودم، فرستادند و در آن نامه تأکید کردند که شما باید در امام خمینی(ره) ذوب شوید به مقداری که امام در اسلام ذوب شده است. آقای صدر وقتی دیدند که آرزوی دیرینهاش که همانا برپایی نظام اسلامی بود به دست امام خمینی(ره) تحقق یافته است، به امام عاشقانه مینگریستند و لذا عاشقانه به شاگردان خود نوشتند که: ذوبوا فی الامام الخمینی کما ذاب فی الاسلام.
ببینید اینجا هم با اینکه عشق و ذوب وجود دارد، ولی ذوب آگاهانه است. به مقداری که امام در اسلام حل شده، شما هم در امام حل شوید. این نکته جالبی است که شهید صدر(ره) هم دایماً به آن تأکید میکرد.»
شهید صدر(ره) خود را تنها در یک بخش خاص از علوم اسلامی متوقف نکرده بود، بلکه در همه شعب علوم اسلامی وارد شده و بسیار عمیق و با دقت هم وارد شده بود و در هر بخش که وارد میشد، جوانب آن را هم در نظر میگرفت. حجه الاسلام والمسلمین سیدعلی اکبر حائری یکی از شاگردان شهید میگوید: «دوره تدریس علم اصول ایشان، به عنوان نمونه، حدود سیزده، چهارده سال طول میکشید. این بدان علت بود که در هر موضوع و مسأله اصولی که وارد میشد، تا تمامی جوانب آن را استیعاب نمیکرد، از آن موضوع رد نمیشد. ایشان در عین حال که به فقه سنتی معتقد بود، اما به گونهای همین فقه سنتی را کاملاً با نیازهای فکری زمان و مکان تطبیق میداد. شهید صدر(ره) مباحث خود را به صورت کاملاً فنّی، دسته بندی میکرد و دقیقاً میدانست که از چه نقطهای وارد و از چه نقطهای خارج شود تا نتیجه دلخواه خود را بگیرد.»
ایشان در حوزه اقتصاد، نظرات و دیدگاههای روشنگرانه و مترقی داشت و این مفاهیم را در کتاب «اقتصادنا» گردآورده بود. دکتر احمد محمدعلی رییس سابق بانک توسعه اسلامی درباره دیدگاه های ایشان میگوید: «شهید صدر(ره) به ملکیت شخصی که تضادی با روابط اجتماعی نداشته باشد، اهمیت میداد؛ بر ارزش معنوی انسان به عنوان جانشین خدا در زمین تأکید نموده و برای اخلاق اسلامی در اقتصاد نیز اهمیت قایل بود. شهید صدر(ره) ملکیت شخصی را حق مطلق نمیدانست و معتقد بود که این مسأله باید ارتباط تنگاتنگی با وحی داشته باشد... . توسعه باید در ارتباط با ارزشهای معنوی انسان بوده و تولید و مصرف باید به عنوان ابزاری جهت خدمت به امت باشد.»
مبارزات انقلابی
دوران مرجعیت آیةالله سید محمدباقر صدر(ره)، پس از وفات آیةالله حکیم(ره) (1390 ه . ق) آغاز شد و بسیاری از مردم عراق از او تقلید کردند.
در سال 1392 ه . ق رژیم بعث عراق، بیش از پیش از تحرکهای ضد استبدادی حزب دعوت اسلامی و دیگر گروههای مبارز و مسلمان به وحشت افتاد. بنابراین با یورش به خانههای مبارزان و مجاهدان، عده زیادی را دستگیر و زندانی کردند. آیةالله صدر نیز با اینکه بیمار بود و در بیمارستان نجف بستری شده بود، تحت نظر مأموران سازمان امنیت رژیم بعث قرار گرفت. تا اینکه با اعتراض مردم و علما، سازمان امنیت دست از او برداشت.
در سال 1394 ه . ق رژیم بعث عراق، پنج تن از شاگردان و مریدان آیةالله صدر، یعنی شیخ عارف بصری، سیدعزالدین قپانچی، سید عماد الدین طباطبایی تبریزی، حسین جلوخان و سید نوری طعمه، را دستگیر و اعدام کرد! این گروه شهیدان، طلایهدار شهدای انقلاب اسلامی عراق بودند. این حادثه اثر ناگوار و سنگینی بر روح آیةالله صدر گذاشت و مدتها به سختی متأثر و بیمار بود.
از حوادث مهم دیگر دوران مرجعیت آیةالله صدر، حرکت اربعین سال 1397 ه . ق بود. مردم نجف از دیرباز هر سال در روز اربعین حسینی، مویه کنان و عزادار، با پای پیاده از نجف تا کربلا راهپیمایی میکنند. در آن سال، آیةالله صدر هرچه در توان داشت به هیأتهای عزادار مساعدت نمود تا مراسم شورانگیز اربعین را هرچه با شکوهتر برگزار نمایند. آن روز دهها هزار نفر در قالب عزاداران حسینی، اعتراض خود را علیه سلطه ضد انسانی رژیم بعث عراق، اعلام کردند.
به دنبال آن قیام تاریخی، آیةالله صدر(ره)، دستگیر و به سازمان امنیت بغداد منتقل شد، پس از بازجویی، هشت ساعت تحت شکنجه جسمی و روحی قرار گرفت که آثار آن شکنجهها تا آخر عمر در بدنش هویدا بود و به سختی میتوانست از پلهها بالا رود.
یکی از برنامههای خطرناک رژیم بعثی عراق، بعثی کردن نظام آموزش و پرورش بود. به همه دستاندرکاران امور تعلیم و تربیت از مدارس گرفته تا دانشگاهها تکلیف کرده بود که به حزب بعث عراق بپیوندند و برنامههای ضد اسلامی آن را در تمام سطوح آموزش کشور اجرا کنند... در این هنگام، آیةالله صدر(ره) در مقام مرجعیت و یگانه پرچمدار مبارزه با حزب کافر بعث، با صدور فتوایی، پیوستن به حزب و هرگونه همکاری با آن را تحریم کرد. این فتوا، تکلیف مردم را روشن ساخت و مردم از پیوستن به حزب و عضویت در آن پرهیز نمودند.
تأثیر فتوای آیةالله صدر (ره) به حدی بود که یکی از مسؤولان حزب در اینباره، اعتراف کرد: «فتوای سید محمدباقر، همه نقشههای ما را نقش بر آب کرد.»
از آن پس جز عده کمی از مردم سست اراده و بیایمان، کسی از عضویت در حزب بعث و همکاری با آن استقبال نکرد. بدین گونه حزب بعث، دشمن اصلی خود را شناخت.
شهادت خواهر و برادر
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، شهید صدر به حمایت و تبلیغ انقلاب اسلامی پرداخت و از امام خمینی پشتیبانی کرد. رژیم ستمپیشه صدام حسین، از تجدید پیمان امت مسلمان عراق با مرجع و رهبرشان، سخت به وحشت افتاد و برای قطع رابطه مردم با آیةالله صدر(ره)، نیروهای امنیتی را در کوچههای اطراف منزل آیةالله صدر(ره) مستقر کرد. بدین گونه محاصره 9 ماهه بیت آیةالله صدر(ره) آغاز شد.
در مدت نه ماه محاصره، رژیم با فرستادن مأموران و مزدوران خود نزد آیةالله صدر(ره)، سعی کرد تا او را از راهی که در پیش گرفته، منصرف کند، ولی آیةالله صدر(ره) ثابت و استوار ایستاد و همچنان از انقلاب اسلامی ایران و امام خمینی(ره) و مردم انقلابی ایران حمایت کرد و هرگز به خواستههای رژیم خونخوار صدام، گردن ننهاد. تا اینکه در بعدازظهر گرم و سوزان روز شنبه 15 فروردین 1359 ه . ش، ابوسعید رییس سازمان امنیت نجف، با عدهای از مزدوران امنیتی، آیةالله صدر(ره) را دستگیر و به سرعت از نجف به بغداد منتقل کرد. آیةالله صدر(ره) اینبار می دانست که دیگر باز نخواهد گشت؛ زیرا ابوسعید جنایتکار گفت: آماده باشید تا به بغداد برویم! و سید مظلوم آیةالله صدر(ره) به آرامی پاسخ داد: من خیلی وقت است که آماده شهادتم!
فردای آن روز، حکومت جبار بغداد، اقدام به دستگیری بنت الهدی کرد، چون بیم داشت که مبادا خواهر بار دیگر مردم را به اعتراض و تظاهرات دعوت کند و رژیم را رسوا نماید! برزان ابراهیم، برادر ناتنی صدام و رییس سازمان امنیت کشور، در زندان، از آیةالله صدر(ره) خواست که فقط چند کلمه بر ضد امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی بنویسد، تا آزاد شود، وگرنه کشته خواهد شد! آیةالله صدر (ره) این خواسته آن آدمکش را رد کرد و گفت: من آماده شهادتم، هرگز خواستههای غیرانسانی و ضد دینی شما را قبول نخواهم کرد و راه من همان است که انتخاب کردم...!
وقتی که مزدوران بعثی، از منصرف کردن آیةالله صدر(ره) و خواهرش مأیوس شدند، آن دو مظلوم را در روز سهشنبه 19 فروردین 1359زیر شکنجه به شهادت رساندند. جنازه آن دو شهید در جوار مرقد امام علی(ع)، در آرامگاه خانوادگی شرفالدین به خاک سپرده شد.
امام خمینی (ره)، در پیامی به مناسبت شهادت مظلومانه آن دو شهید سوگمندانه فرمودند: «... مرحوم آیةالله شهید سید محمدباقر صدر(ره) و همشیره مکرمه مظلومه او که معلمین دانش و اخلاق و مفاخر علم و ادب بود، به دست رژیم منحط بعث عراق با وضع دلخراشی به درجه رفیع شهادت رسیدهاند. شهادت ارثی است که امثال این شخصیتهای عزیز از موالیان خود بردهاند....»
آشنایی با این شخصیتها هم برای نسل امروز جوانان ایران و هم برای جوانان و سیاستمداران و روحانیت امروز عراق که در کشورشان درگیر اختلافات و اتفاقات ویژهای هستند، بسیار الگو و راهگشاست. مسیری که با خون شهید صدر و خواهر گرامیاش آبیاری شده نباید در گرماگرم اختلافات داخلی به فراموشی سپرده شود.