به گزارش حلقه وصل، ملت ایران امروز از انحراف غربگرایانهای که در جریان انقلاب در این ۴۰ سال گذشته شکل گرفته، به یک انقطاع تاریخی رسیده است. نسخههای متعددی که غربگرایان به ملت ایران ارائه کردند، یکی پس از دیگری شکست خورد. این فرصت و آرمانشهر گام دوم انقلاب یعنی انقطاع از یک سو و امید از سوی دیگر، فرصتی تاریخی برای ملت ایران فراهم کرده است تا نسخههای بدلی را کنار گذاشته و توسط افراد واقعا انقلابی، معتقد، متدین، عاقل و دارای دانش و مهارت کافی، برای اداره کشور و تحقق آرمانهای گام دوم انقلاب هم مدل، هم برنامه و هم عمل مناسب ارائه کنند. نباید این فرصت به دعواهای جناحی بر سر پستهای مدیریتی و اختلاف بر سر اینکه من بهترم یا تو بهتری و اینکه این کرسی به چه کسی برسد و آن کرسی سهم چه کسی باشد تبدیل شود.
زنده نگه داشتن دعواهای قدیمی و ادامه آنها فرصت باقیمانده را از دست ما خواهد گرفت. ما اصلا فرصت نداریم، دیر است و خیلی سریع و قوی و روشن باید رو به آینده حرکت کنیم. کشور نیاز به یک انقلاب اساسی در سازوکارهای خود دارد. با این روش اداره مجلس و دولت، انقلاب اسلامی عقیم میماند؛ ما نه نیاز به تغییر آدمها، بلکه نیاز به تغییر رویکردها، برنامهها، سازوکارها و در نهایت یک انقلاب همهجانبه در دیوانسالاری کشور داریم و این امر باید از مجلس شروع شود. اصلاح و انقلاب در مجلس آغاز انقلابهای درون نظام است. این رویکرد انقلابی باید نسبت به خود مجلس اتفاق بیفتد. باید این نیاز و ضرورت فهمیده شود.
نگرانیم برخی دوستان بر سر دعوای اینکه چه کسی چه مسؤولیتی را قبول کند وظیفه تاریخی خود را فراموش کنند. ما تجارب بسیاری را در مجلس کسب کردیم و خواستههای مردم روشن است، مدل اصلاح نیز معلوم و مشخص و تهیه شده است؛ فقط نیاز به اقدام داریم.
نیاز به اجماعسازی بر سر مدل وجود دارد که در اصل این امر مخالفتی وجود ندارد، ممکن است به بحث و نظر نخبگانی نیاز باشد که در این مسأله هم مشکلی وجود ندارد اما باید ابتدا با یک تفکر انتقادی به نسبت قله انقلاب اسلامی، مجلس را اصلاح کنیم سپس سراغ اصلاح دولت و سایر دستگاهها برویم. باید قبل از آنکه به دیگران بپردازیم به اصلاح خود بپردازیم.
مجلس باید از حالت غیرمردمی خارج شده و مردمی شود. مجلس از حالت غیرانقلابی باید به حالت انقلابی تبدیل شود. مجلس باید از حالت نظارتی غیرفعال خارج شده و به کنشگر فعال تبدیل شود. نسبت مجلس و دولت باید بازتعریف شود، امروز نسبت مجلس و دولت مطابق قانون اساسی نیست، مجلس قسمتی از دولت است، مجلس در برابر بودجه و لوایحی که دولت ارائه میدهد منفعل عمل کرده، گاهی برخی مسائل دیده شده و اقداماتی صورت میگیرد اما اینها کافی نیست.
باید در یک سال و نیم باقیمانده از دولت با حفظ و کنترل شرایط کشور و تلاش برای بازگرداندن دولت به ریل اصلی، مقدمات روی کار آمدن یک دولت حزباللهی، انقلابی و جوان را فراهم کنیم. کار این مجلس بویژه در 2 سال اول بسیار سنگین است، چرا که باید برای برگرداندن ریل منحرفشده دولت به مسیر انقلاب تلاش کند. نمایندگان تازهوارد و نمایندگان قدیمی باید ضرورت این مسأله را بخوبی درک کنند، در غیر این صورت نمیتوانند هدایتگر بقیه و اصلاحکننده امور کشور باشند. باید منتخبان مردم قبل از شروع به کار مجلس با هم تبادلنظر کنند تا از همان روز اول مجلس در 7 خرداد 99، دارای برنامه روشنی باشیم. پیشنهادهایی وجود دارد که میتوانیم با ارائه آنها مشارکتطلبی کرده و اصلاح کنیم تا بعد از اجماع عملیاتی شود؛ وقت ما بسیار است، کم فقط 3 ماه!
راهیافتگان به مجلس مراقب باشند سرمست از پیروزی نشوند. شاید نمیدانند بار این مسؤولیت چه بلایی به سرمان میآورد. فضا، فضای سرمستی نیست. در یکی از خطیرترین دورههای تاریخ انقلاب اسلامی، یکی از سنگینترین بارهای ممکن بر دوش جبهه انقلاب گذاشته شده است، درست به خطیری دوره اول انقلاب که ضدانقلاب در داخل کشور جنگ مسلحانه میکرد، زمانی که رئیسجمهور خائن بود، دشمن خارجی تا پشت دروازههای اهواز جلو آمده بود، تجزیهطلبان هر تکه از خاک ایران را جدا میکردند، زمانی که دعواهای مذهبی در کشور وجود داشت.
کدام پیروزی و سرمستی؟! راهیافتگان به مجلس باید آماده شهادت باشند، باید اینگونه پای در میدان بگذارند، اگر غیر از این را فهمیده باشند هم خود را خسرالدنیا و الآخره میکنند و هم بلایی بر سر جمهوری اسلامی میآورند که جبرانناپذیر خواهد بود.
مردم از ما انتظار دارند، میگویند ما رای به جریان انقلابی فعال در میدان دادیم، بیش از این چه کار باید میکردیم که نکردیم؟! سرمان را بالا بگیریم و به اشاره دست ولی خدا نگاه کنیم، نه جلوی پای خودمان را؛ ببینیم ولی خدا به کجا اشاره میکنند. مجلس یعنی نمایندگان، اگر ۱۵۰ نماینده از ۲۹۰ نفر آنها اینگونه فکر کنند، میشود به مجلس آینده امیدوار بود.
دعوا نتیجهای ندارد. راهیافتگان به مجلس بزودی با مسؤولیت خود آشنا میشوند، خواهند فهمید چه مسؤولیتی بر دوش آنها گذاشته شده است. مسیر، مسیر گذشتن از تعلقات و چسبیدن به ولی خداست. وحدت نباید بر سر تقسیم قدرت باشد، باید سر را بالا گرفت و به اشاره دست ولی خدا توجه کرد. در این مسیر باید با تمام قوا وحدت کرد و به صورت جهادی در میدان و آماده شهادت باشیم. انقلاب ما امروز چمران و حاجقاسم میخواهد؛ منعطف، متفکر، جهادی، انقلابی، ازخودگذشته، آماده شهادت، غیروابسته و آزاد از همه تعلقات. نیاز امروز انقلاب، مدل حاجقاسم است.
امروز مسأله ما اصلاحطلبان نیستند، مسأله امروز ما بقا و رشد نظام اسلامی است، انقلاب اسلامی در گردنه یک پیچ تاریخی است. در 4 سال گذشته مجلس دست «افراد اشتباه» بود اما امروز مردم میگویند مجلس را به دست نیروهای انقلابی سپردیم. مسأله امید مردم است؛ با امید مردم چه خواهیم کرد؟
منبع: ذوطن امروز