سرویس دریچه: امامخمینی(ره) در سوم اسفند 1367 خطاب به روحانیون سراسر کشور و مراجع عظام تقلید، مدرسین، طلاب حوزههای علمیه و ائمه محترم جمعه و جماعات پیام مهمی را صادر و ابلاغ کردن که به «منشور روحانیت» شهرت یافت. در سالروز صدور این پیام تاریخی، نشست بازخوانی «منشور روحانیت» با سخنرانی حسن رحیمپور ازغدی در دانشگاه تهران برگزار شد.
رحیمپور ازغدی در ابتدای این نشست گفت: منشور روحانیت امام(ره) شاید آخرین متن مکتوب ایشان و مفصلترین آن قبل از رحلتشان است. ایشان به فاصله دو ماه و اندی بعد از آن از میان ما رفتند. از جهتی میتوان گفت آن را جمع بندی امام(ره) درباره حوزه و روحانیت دانست که در آن نقاط مثبت و منفی حوزهها را بر میشمرد. منشور روحانیت به نوعی آخرین جمع بندی امام(ره) در بررسی فرصتها و تهدیدها نسبت به روحانیت و حوزهها است؛ اینکه مراقب باشید به صرف اینکه هرکسی لباس روحانیت به تن داشت یا از مذهب و دین سخن گفت برای سالم و درست بودنش ملاک نیست. امام(ره) به این نکته توجه میدهند که در طول تاریخ افرادی که مقابل انبیاء ایستادند ملحد و بیدین نبودند بلکه از علمای دین علیه علمای دین بهره بردند. متحجران و جمودگرایان میگویند این دینی که این پیامبر آورده میخواهد دین قبلی و اصول و مقدساتتان را از بین ببرد. همانهایی که الان هم در حوزهها حضور دارند و امام(ره) از آنها با عنوان ولایتیهای بیدین نام برده است.
وی افزود: این جریان مهمترین مانع برای رشد شیعه و مکتب اهل بیت(ع) هستند. آنها میگویند خداوند وعده داده که از قرآنش محافظت میکند «انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون» یعنی خداوند خودش نمیگذارد که قرآن سرنوشت انجیل و تورات را پیدا کند. اما باید گفت خداوند حافظ قرآن است اما ضمانت نمی دهد که جامعه را قرآنی کند زیرا این کار به تلاش و ایمان راسخ و تقوای افراد بستگی دارد که چقدر مجاهده کنند. در حوزهها دعوا بر سر دو نوع تفسیر از توحید است. اینکه یکی میگوید ما زیارت خودمان را میکنیم شما هم حکومت خودتان را بکنید اما امام(ره) میفرمایند روحانیای که خون ندهد و ایثار نکند و با شاه و آمریکا و صهیونیست از سر مبارزه در نیاید روحانی نیست، بلکه دکانی برای کسب شهرت و معروفیت و قدرت و احترام گشوده است.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی تصریح کرد: امام(ره) میفرماید حتی خود دروس حوزه بهانه است و هدف فقط خداست و روحانیونی که در جنگ درس و کلاس را رها کردند و به جبههها رفتند اینها اسلام ناب و تشیع را حفظ کردند. کم کم در قبل از انقلاب داشت حوزهها مسیر قرون وسطا را پیدا میکرد اما انقلاب اسلامی و امام(ره) مانع این جریان شدند. خداپرستی و توحید برای گروه اول یک مارک و برچسبی برای دکان باز کردنشان است اما روحانیون اصیل با حفظ ارزشهای اسلام ناب محمدی از مال و جان خود گذشتند تا سیر و سلوک عرفانی و اسلام ناب محمدی(ص) را جریان ببخشند.
رحیمپور ازغدی ادامه داد: غیر از امام(ره) هیچ کس جرأت زدن این حرفها را نداشت و ندارد من هم امروز تعجب کردم که این دانشگاه این موضوع را موضوع جلسه خود قرار داده است. امام(ره) میفرماید: انقلاب امانتی بر دوش ماست. درود برحاملان وحی؛ کسانی که چوب دین را خوردند و نه نان دین را. بچه مذهبی واقعی کسانی هستند که ایثار می کنند نه اینکه از هر خطری فرار کنند. آنهایی که آماده شهادتاند. روحانیای که مدافع فقرا و محرومین باشد و با سرمایهداری سر ناسازگاری داشته باشد، آن روحانی واقعی است اما روحانیانی که با سرمایهداری سر سازگاری داشته باشد و بگوید ما کاری با قدرتهای بزرگ دنیا نداریم و تا قبل از حکومت جهانی امام زمان(عج) هیچ حکومتی که وعده عدالت چند درصدی بدهد نباید تشکیل شود، اصلا روحانی نیستند. روحانی واقعی هرگز دستش در کاسه و سر سفره سرمایهداران نیست. بلکه به خون سرمایهداری تشنه است.
وی افزود: با توجه به نقشی که روحانیت در جامعه دارد، حتما استعمار افراد نفوذی در حوزهها پرورش داده است که این تفکر را که دین جدا از سیاست است و یا اینکه ما با قدرتهای جهانی کاری نداریم، را ترویج کنند. روحانیت مقدس نما و متحجر و بی سواد در حوزهها کم نبودند و آنها روحانیت اصیل را بی سواد و متحجر و اهل جمود معرفی میکردند. روحانیون احمقتر، با تقواتر تلقی میشدند و روحانیتی که انقلابی است را بیسواد و متحجر معرفی میکردند.
رحیمپور ازغدی بیان کرد: حضرت امام(ره) در جایی در این منشور مینویسند: خون دلی که پدر پیرتان از این دسته روحانیت متحجر خورده است هرگز از فشارها و سختیهای دیگران نخورده است. واقعاً روحانیت اصیل در دوران مبارزه در تنهایی و اسارت، خون میگریست. امام میگوید: طلاب عزیز لحظهای از فکر این مارهای خوش خط و خال کوتاهی نکنند. اینها مروج اسلام آمریکاییاند و دشمن رسولالله. آیا در مقابل این افعیها نباید اتحاد طلاب عزیز حفظ شود که چگونه آمریکا و نوکرش پهلوی می خواستند ریشه دیانت و اسلام را برکنند و عدهای روحانی مقدس نمای ناآگاه یا بازی خورده و عدهای وابسته که چهرهشان بعد از پیروزی روشن شد، مسیر این خیانت بزرگ را هموار مینمودند. آن قدر که اسلام از این مقدسین روحانی نما ضربه خورده است، از هیچ قشر دیگر نخورده است.
در بخش دیگری از این نشست، آیتالله اعرافی گفت: انقلاب اسلامی نقش حوزهها و علما را در جهان برجسته کرد تا جایی که اکنون دهها مرکز اسلام شناسی، شیعه شناسی و ایران شناسی و ولایت شناسی در مؤسسات غربی فعالیت میکنند. زنجیرهای که به هم پیوست و انقلاب اسلامی ایران را به وجود آورد. بنابراین انقلاب اسلامی حساسیت زیادی را در جامعه جهانی به وجود آورده است. نگاه به این بوق و کرنای دشمنان نکنید که از انقلاب بدگویی میکنند. بنده مطلع هستم که از سراسر جهان طلابی در شعبههای مختلف جامعةالمصطفی به تدریس علوم دینی و مذهبی و شیعی مشغول هستند.
وی نقش حوزهها را از بدو تأسیسشان در جهان بررسی کرد و اظهار داشت: در قرون اول و دوم سه حوزه بغداد، ری و قم قدیم سه ضلع اقتدار حوزهها را درست میکردند. این سه قطب حلقههای تأثیر گذار برای پای گیری حوزههای علمیه بودند. سه ضلعی که هرکدام ویژگی خاصی داشتند. اگر کسی این سه ضلع را از تاریخ روحانیت کمرنگ در نظر بگیرد چند مرتبه و درجه از علوم و معارف اسلامی کاهش و افت پیدا میکند. بلافاصله بعد از تضعیف این سه ضلع، حوزه حله و نجف شکل میگیرد. در قرون 5 و 6 این حوزهها شکل میگیرند و در قرون 9 و 10 قطبهای جدیدی در حوزه ایجاد میشود که یکی از آنها حوزه جبل عامل است. جریان شیعی از این قطب به اصفهان و شیراز و بعد به صفویه میرسد.
اعرافی تصریح کرد: سال 1300 شمسی که حوزه قم به وجود آمد، مقارن با ظهور رضا شاه بود که مأموریت براندازی روحانیت و حوزهها را داشت اما با تلاش و مبارزه امام(ره) این توطئه خنثی شد. حوزه علمیه قم به مانند دانشگاه تهران یک پیوست تاریخی دارد و شاهد گسست زیر ساختی معرفتی تاریخی در آن نیستیم. البته یک موج اخباری گری و ضد عقل در حوزه علمیه قم شروع شد که اگر غالب میشد دستخوش فروپاشی واقعی روحانیت میشدیم. موجی که به نوعی اخباری گری و به سمت جمود و تحجر پیش رفتن بود که از درون خود حوزه روحانیت را از بین میبرد. اما امام(ره) و حوزویان آن را از درون معالجه کردند و حوزهها به نوعی خود بازسازی درونی دارند. نهاد حوزه همواره این ظرفیت را داشته که خود را بازسازی کند. روح انقلابی و تحول خواهی حوزه موجب انقلاب و نهضت سازی شد.
وی افزود: تفسیری که از اندیشه امام است این است که انقلاب یک بعد تمدنسازی و قابلیت تئوریک و نظریهپردازی دارد که میتواند همپای نیاز زمان رشد و حرکت کند. لذا انقلاب اسلامی مقوله ای از جنس تمدنی است. حوزه برای این اندیشه تمدن سازی اقدام کرد و انقلاب اسلامی داعیه تمدن سازی دارد. منشور روحانیت امام(ره) در تراز تمدن سازی است. یک نظریه اجتهادی تمدنی ساز که به حوزهها بسنده نمی کند بلکه دانشگاهها را هم در بر میگیرد. حوزه و دانشگاه برای این جریان تمدن سازی نیاز به یک خیزش معرفتی جدید دارند. امروز انقلاب اسلامی و گفتمان آن در دنیا خریدار دارد. باید با این نگاه کلان و انقلابی و عقلانی و اجتهادی حضرت امام(ره) مدلها و الگوهای سبک زندگی اسلامی و تمدن نوین اسلامی را بازسازی کنیم. زیر پوست فرهنگ و تمدن بشر یک تشنگی برای رسیدن به معنویت و توحید و خداپرستی وجود دارد که انقلاب اسلامی میتواند با رفع آسیبهایش و تقویت نقاط قوتش این جریان معطوف به تمدنسازی را ایجاد کند و در این راه قدمهای مؤثری بردارد.