به گزارش حلقه وصل، استعفای روحانی، طرح جدید اصلاح طلبانی است که در سال های گذشته و بخصوص 6 سال اخیر سهم بزرگی در مشکلاتِ مردم داشتند؛ همان هایی که روزی سنگ روحانی و دولتش را به سینه می زدند امروز نه تنها ظاهراً منتقد او شده اند بلکه خواهان استعفای روحانی هم هستند.
عباس عبدی از تئوریسینهای جریان اصلاحات طی گفتوگویی با نشریه صدا از ارگان رسمی حزب کارگزاران سازندگی گفته بود که حسن روحانی از مسئولیت خود در دولت استعفا کند.
وی تأکید کرده بود، رئیس جمهور میتواند استعفا بدهد و کنار برود و بعد تصمیم بگیرند انتخابات زودرس برگزار کنند البته در اصل 131 قانون اساسی وجود دارد که مقام رهبری میتوانند کسی را به عنوان رئیس جمهور معرفی کنند تا زمانی که اتنخابات مجدد برگزار شود. معاون اول هم همزمان استعفا دهد تا شائبه دیگری پیش نیاید.
علی ربیعی سخنگوی دولت هم در واکنش به اظهارات عباس عبدی گفته است که استعفای حسن روحانی نه مطرح است و نه در دولت طرفداری دارد.
طرح این موضوع واکنش های مختلفی رو از سوی چهره های سیاسی داشته است اما مهمترین واکنش این بود که اصلاحات بنا دارد از این طریق از پاسخگویی فرار کند و راهی جز طرح استعفای روحانی ندارد.
از آنجایی که ایرادات فراوانی به اصلاحات و طیف همراه دولت روحانی در خصوص مشکلاتِ امروز مردم وارد است، این گروه تلاش دارد تا با پاک کردن صورت مساله راه نجاتی برای خودشان پیدا کند و به نوعی افکار عمومی را در آستانه انتخابات فریب بدهد ، درحالی که افکار عمومی به خوبی از سهم این گروه در مشکلات اقتصادی و ناکارآمدی های دولت باخبر است. البته برخی هم از طرح استعفا برای فشار بیشتر به حاکمیت جهت سهم خواهی بیشتر در انتخابات هم تعبیر می کنند که خیلی دور از ذهن نیست.
دفاع تمام قد جریان اصلاح طلب از روحانی و اعمال سیاست های مد نظر این گروه موجب شد تا روحانی 6 سال مدیریت کشور را درحالی در دست به گیرد که اقتصاد کشور سخت ترین روزهای خود را سپری کند و سهم مردم از این سیاست ها، تحمل بیشترین فشار اقتصادی باشد؛ در نهایت هم کار به جایی رسید که حتی مدافعان تمام قد دولت، هم شرمسار شده و به فکر راه فراری افتادند.
پس از مطرح شدن موضوع «کناره گیری رئیس جمهور از قدرت» تحلیل های مختلفی در محافل سیاسی و رسانه ای مطرح شد که مهمترین آن فرار از پاسخگویی بود؛ تحلیل گران سیاسی معتقدند که جریان اصلاحات به هیچ وجه و در هیچ شرایطی پاسخگو نبوده است.
نمونه بارز عدم پاسخگویی اصلاحات را می توان در همین موضوع به عینه مشاهده کرد؛ اصلاح طلبان به جای اینکه از ایده و برنامه های اقتصادی خود که منجر به ایجاد شرایط و وضعیت موجود شد عذرخواهی بکنند، سعی دارند روحانی و تیم اعتدالیون را تنها بوجود آورنده شرایط موجود قلمداد کنند و خودشان را بی تقصیر نشان دهند.
آنهم درحالی که در سال های گذشته دولتِ روحانی مجری سیاست های همین جریان بود؛ ایده مذاکره و برجام و سیاست درهای باز کشور به سمت غرب را اصلاح طلبان مطرح کردند و 6 سال تمام عملاً کشور را سرکار گذاشتند و در نهایت هم با دستاورد تقریباً هیچ شان آب پاکی را روی دست مردم ریختند.
اکثر افرادی که در این سال ها در دولت و تیم اقتصادی روحانی مسئولیت داشته و دارند، از نیروهای خاص اصلاح طلبان بوده اند و بسیاری از مشکلات امروز کشور حاصل مدیریت این افراد در دولت بوده است. بنابراین وضعیت موجود حاصل عملکرد جریان اصلاحات و اعتدال به طور توامان است و این حقیقت را نمی توان با استعفای یک فرد پنهان کرد.
برخی دیگر عنوان کردند که اصلاح طلبان نظیر آنچه اصولگرایان در سال های پایانی دولت احمدی نژاد کردند، به دنبال آن هستند که حساب خود را از دولت جدا کنند و با وارد کردن انتقادات نسبت به آنچه عملکرد دولت یازدهم و دوازدهم است، خود را در وهله اول مهیای رقابت برای انتخابات مجلس یازدهم و در مرحله بعدی آماده حضور هرچه بهتر در مجلس دوازدهم کنند. این رسم و سیاق سیاسی بسیار بدی است که در سال های اخیر باب شده است و به نوعی فریب افکار عمومی است.
از سوی دیگر اصلاحات سعی دارد با پروژه استعفا طرف مقابل را به تندروی متهم و با مظلوم نمایی توپخانه رسانهای خود را علیه جریان انقلابی آتش کند. از این منظر است که اصلاح طلبان می توانند به طور توامان پروژه تطهیرسازی را کلید بزنند.
هرچند هدف جریان اصلاحات تطهیر از مشکلات بوجود آمده در زمان دولت روحانی و احیای مجدد برای انتخابات آتی است اما مردم به خوبی می دانند که مشکلات امروز با یک استعفا حل نمی شود و اگر نبود حمایت ها و سیاست های غربگرایانه و پوچ، امروز وضعیت بسیار بهتر می شد اما متاسفانه بازهم فرار از مسئولیت و پاسخگویی پیشه ی گروهی شده است که اگر سهم شان در مشکلات اقتصادی بیشتر از روحانی و دولتش نباشد، کمتر نیست.