سرویس حاشیه نگاری: یادداشت زیر به قلم سعید رجبی فروتندر شماره 84 روزنامه سینما به چاپ رسیده است.
از ابتدای سال جاری تاکنون توزیع فیلم سینمایی ایرانی در شبکه نمایش خانگی از ریتم و نظم نسبتاً خوبی برخوردار شده است و تقریباً هر هفته یک عنوان فیلم ایرانی در سبد محصولات نمایش خانگی قرار میگیرد.
سه پخش عمده محصولات نمایش خانگی حتی اگر با یکدیگر توافقی را روی برگه کاغذ امضا نکرده باشند، تا اینجای کار هماهنگی خوبی را صورت داده اند و با آهستگی و پیوستگی مجموعه فیلم هایشان را یکی یکی روانه بازار کرده اند. البته در این میان تجربه مدیران پخش تخصصی کمک شایانی به آرامش بازار کرده است و برخلاف دور دور کردنها و هیاهوی پخش های غیر تخصصی که جز هرج و مرج و بی نظمی ارمغان دیگری برای بازار نداشتند و اتفاقاً تاب ماندن در عرصه توزیع محصول فرهنگی را هم نیاوردند، اینک بازار روی ثبات را به خود دیده است و کمتر هفته ای است که عنوان تازه ای در معرض دید مشتریان قرار نگیرد.
قصه پر غصه یکنواختی فیلم های ایرانی و شباهت موضوعی آنها به یکدیگر و گرایش اغلب فیلمها به سینمای خرده پبرنگ، موضوع علیحدهای است که در جای خود باید مورد بحث قرار گیرد. در 40 هفته کاری که از سال می گذرد، 37 عنوان فیلم ایرانی رخت ویدیو به تن کردند و در مراکز عرضه رونمایی شده اند.
عرضه این تعداد فیلم ایرانی در حالی صورت گرفته است که شبکه شاهد توزیع ادامه سریال های دندون طلا، ابله(ناتمام)، عشق تعطیل نیست(ناتمام)، سیگنال(ناتمام) و مجموعه های در حال پخش عطسه و شهرزاد نیز بوده است.
اما آنچه که تفاوت معناداری را در نسبت سینما و ویدیو در سالجاری پدید آورده است، سهم 25 درصدی فیلم های گروه هنر و تجربه در سبد محصولات نمایش خانگی است. عرضه 9 عنوان فیلم از گروه یاد شده به معنای سلب فرصت از 9 عنوان فیلمی است که در سینماهای آزاد یا گروه، مجال اکران عمومی و وسیعتری را یافتهاند و کمترین عارضه تاخیر در تامین و توزیع آنها، کاهش بها و ارزش رایت آنها نزد مدیران موسسات ویدیو رسانه است.
از سوی دیگر گرایش شبکه به فیلم های هنر و تجربه در خور تامل است. تهیه کنندگان این فیلمها به دلیل ماهیت هنری فیلم و فروش نازل در اکران محدود، در برابر هر پیشنهادی از سوی موسسات ناشر ویدیویی تسلیم هستند و نفس عرضه فیلم برای این عده مهم تر از سود و درآمد احتمالی است.
ناشران ویدیویی بویژه آن دسته که دارای سامانه پخش تخصصی هستند، بی میل به تامین و توزیع این فیلم ها نیستند؛ اولاً در اغلب این فیلم ها بازیگران مطرحی حضور دارند و در نگاه اول از مشتری دلبری میکنند و ثانیاً زمینه کار و فعالیت را برای دستاندرکاران و نیروهای پر شمار پخش آنها فراهم می کنند. پس در یک نگاه کلی پدیدهای به نام هنر و تجربه بازی دو سر سودی را برای ناشران ویدیویی رقم زده است. دغدغه خاطر موسسات ویدیو رسانه را برای تامین عناوین ارزان و کم هزینه ایرانی برطرف می کند و از سوی دیگر بین پایان اکران فیلم های متوسط الحال ایرانی و عرضه آنها در شبکه نمایش خانگی فاصله بیشتری می اندازد. فاصلهای که سبب تعدیل و کاهش ارزش رایت ویدیویی این فیلمها می شود.
گواه این ادعا عرضه فقط 7 عنوان فیلم ایرانی از بین 43 فیلم به نمایش درآمده در سینماهای سراسر کشور در شبکه نمایش خانگی طی سالجاری است. در بین این هفت فیلم: ایران برگر، رخ دیوانه، عصر یخبندان، استراحت مطلق و گینس در زمره فیلم های پرمخاطب اکران 94 هستند و دو فیلم من دیه گو مارادونا هستم و در دنیای تو ساعت چنده اکران موفقی را تجربه نکردهاند.