به گزارش حلقه وصل، نمایندهای ادعای تخلف توسط وزیر ارتباطات میکند در حالی که باید ادعای خود را در مراجع رسمی قضایی اثبات یا از طریق امکان نظارتی که قانون برای یک نماینده مجلس در نظر گرفته پیگیری کند، در مقابل وزیر ارتباطات نیز یک دادگاه مجازی به راه میاندازد و با تکذیب ادعاهای صورت گرفته جمعیتی به اندازه یک استادیوم آزادی را با خود همراه میکند.
این در حالی است که اگر ادعای صورت گرفته صحیح باشد باید در مراجع رسمی قضایی پیگیری شود و یا اگر باطل بود میتوانست مورد شکایت وزیر ارتباطات قرار میگرفت که نه آن شد و نه این و در نهایت برنده این جدل نه آن نماینده بود و نه وزیر! درنهایت برنده اصلی جدل اخیر شبکه اینستاگرام و فروشنده اینترنت در کشور بودند.
اما شوی اخیر وزیر ارتباطات اقدامی مسبوق به سابقه بود. محمدجواد آذری جهرمی که علاقه خاصی به دیده شدن و حضور در فضای مجازی به خصوص توییتر و اینستاگرام تحت عناوین و بهانههای مختلف دارد تاکنون توانسته به دفعات ایجادکننده جریانهای مجازی باشد. این جریانسازیها اشکال متفاوتی دارد، از انتشار عکسهای شخصی در سفر و تفریح گرفته تا سلفی و ویدیو و حتی ارتباط زنده با مخاطبان در اینستاگرام تا اطلاعرسانی و پاسخ شخصی به کامنتها و توئیتهای انتقادی و سؤالی در توئیتر و حتی کشاندن موضوعات کاملا داخلی همچون موضوع اخیر شرکتهای ارزش افزوده به شبکههای اجتماعی بیگانه و...
زیست مجازی این روزهای آقای وزیر در حالی است که وی وظایف بر زمین مانده بسیاری دارد. البته نگارنده با حضور شخصی و ثمربخش یک مدیر در شبکههای اجتماعی مخالف نیست، اما سؤالی که از وزیر ارتباطات میتوان پرسید این است که آیا وی به عنوان مسئول اصلی سیاستهای فضای مجازی و تقویت توان داخلی در این حوزه استراتژیک، به اندازه وقتی که صرف تبلیغات شبکههای اجتماعی غیربومی از طریق حضور پررنگ در آنها کرده ، برای رونق و ترویج شبکههای بومی وقت گذاشته است؟
شاید این نکته از نظر آذری جهرمی مغفول مانده که در شرایط درگیر بودن کشور با جنگ نرم از طریق شبکههای اجتماعی بیگانه، نقشآفرینی در شبکههای اجتماعی غیربومی باعث ترویج استفاده از آنها در بین افراد جامعه میشود و این یعنی بازی در زمین دشمن که ضریب نفوذ و شکست را افزایش میدهد.
البته که مطمئنا هدف آقای وزیر تبلیغ و ترویج شبکههای اجتماعی غیربومی نیست اما خواسته و ناخواسته زیست مجازی وزیر جوان به این سبک، جز این دستاوردی نخواهد داشت.
از دیگر سو، میدانیم استفاده از شبکههایی چون اینستاگرام و توئیتر که محیطی بصری و فیلتر شده دارند باعث مصرف بیش از حد نرمال اینترنت شده و در نتیجه سود بیشتر آن به نفع فروشنده اینترنت (دولت) و ضرر به مصرفکننده (کاربران اینترنت) خواهد بود؛ با این شرایط آیا بهتر نیست قدری هم به فکر جیب مردم بود و با تبیین الگوی مناسب آنها را به سمت استفاده از شبکههای داخلی سوق دهیم؟
تمام این موارد در حالی است که وزیر جوان ارتباطات وظایف مهمی چون گسترش و تقویت شبکههای اجتماعی بومی، تکمیل شبکه ملی اطلاعات، ردهبندی اینترنت برای گروههای سنی مختلف و... را برعهده دارد که هر کدام مثنوی هفتاد من از نشدنها است!
بدون شک پرداختن به مشکلات کنونی فضای مجازی با «مدیریت فانتزی وزیر جوان» ناشدنی است و این در حالی است که مهر ماه سال جاری رهبر معظم انقلاب در مراسم دانشآموختگی دانشجویان دانشگاه امامحسین(ع) فضای مجازی را به عنوان یک ابزار مهم و لازم در کنار ابزارهایی همچون تجهیزات لازم دفاعی، عملیاتی و اطلاعاتی و البته تولید داخل مورد تاکید قرار دادند؛ البته که تاکید ایشان به اهمیت فضای مجازی تنها به این مورد ختم نمیشود و درگذشته به کرار تاکید و مطالبه داشته اند، اما این موارد آنطور که باید مورد توجه مدیران قرار نگرفته است. بررسی روند فعالیت شبکههای اجتماعی بعد از فیلتر تلگرام (که فعالیت آن با حکم قضایی و پس از تهدیدات امنیتی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و... متوقف شد) تا به امروز خود موید این موضوع است. در جایی که انتظار میرفت پس از فیلتر تلگرام، پیامرسانهای بومی جایگزین شوند و حتی استقبال عظیم مردم از پیوستن به این شبکهها و پیامرسانها بهترین فرصت برای رهایی از وابستگی در این حوزه بود و جا داشت تا خود وزیر و سایر مسئولان هم به کاربران و مروجان شبکههای داخلی تبدیل شوند، اما با مدیریت اشتباه و بیتوجهی به حمایت از جوانان خلاق و ایجادکننده شبکههای اجتماعی بومی و میدان دادن به پوستههای تلگرام، فضای مسدود شده دوباره به دست تلگرام افتاد، اما با این تفاوت که کاربران برای استفاده از این فضا نیازمند فیلترشکنی هستند که موجب مصرف بیشتر اینترنت و چه بسا دسترسی آزاد و غیرکنترل شده جوانان و نوجوانان به سایر اپلیکیشنهای مخرب و فیلتر شده میشود!
به یقین میتوان گفت نگاه امروز مدیران به فضای اینترنت و شبکههای اجتماعی نگاه ابزاری و کاربردی نیست، بلکه نگاهی تجاری و سرگرمکننده و شاید با اهداف خاص سیاسی است که خطرات و لطمات آن از اکنون قابل پیشبینی است.