به گزارش حلقه وصل، منتقدان «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور آمریکا هنگام تصمیم او برای خروج از توافق هستهای با ایران میگفتند که این اقدام اعتبار آمریکا را از بین خواهد برد و موجب خواهد شد کشورهای دیگر به آمریکا اعتماد نکنند.
با این حال، سابقه رفتار آمریکا حاکی از آن است که این کشور همیشه یک شریک بینالمللی غیرقابل اعتماد بوده؛ دولت آمریکا، حتی قبل از خروج دولت ترامپ از پیمان TPP، معاهده جوی پاریس، NAFTA یا برجام بارها رفتارهای مشابهی با توافقات بینالمللی داشته است.
این نقض عهدها درست از زمان تشکیل آمریکا ایجاد شدند و واشنگتن، صدها معاهدهای که با قبایل بومی آمریکا امضا کرد را فسخ کرد و یا آنها را اجرا نکرد. در حال آمریکا، علیرغم آنکه خودش را ناظم دنیا در مسائل حقوق بشری معرفی میکند، کشوری است که کمترین تعداد معاهدههای حقوق بشری را به تصویب رسانده است.
در این گزارش، معاهدههایی که آمریکا در آنها نقض عهد کرده، یعنی به طریقی به تعهداتی که از او انتظار میرفته عمل نکرده را فهرست کردهایم؛ البته، برای رعایت اختصار، پیمانهایی که «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور فعلی آمریکا از آنها خارج شدهاند از بحث کنار گذاشته شدهاند. لازم به ذکر است بخش زیادی از این قراردادها مواردی هستند که آمریکا آنها را ایجاد کرده یا در ایجاد آنها نقش داشته اما آن را تصویب (Ratify) نکرده است. امضای یک معاهده به تنهایی هیچ تعهدی را به همراه ندارد و زمانی کشوری متعهد به مفاد آن میشود که آن را به تصویب ملی برساند.
معاهدات بین آمریکا و بومیها (۱۸۶۹-۱۷۷۲)
پایگاه آرشیو اسناد ملی آمریکا میگوید بین سالهایی ۱۷۷۲ ۳۷۴ معاهده میان آمریکا و قبایل بومیان در این کشور ۳۷۴ معاهده منعقد شده است. از میان این معاهدات، آمریکا به بسیاری از آنها عمل نکرده است.
معاهده «کاناندیگوا» یکی از اولین معاهداتی است که بین بومیهای آمریکا و «جورج واشنگتن» به عنوان نماینده ایالات متحده آمریکا به امضا رسید.
پیمان ورسای (۱۹۱۹)
«وودراو ویلسون»، یکی از افرادی بود که برای پیمان ورسای تبلیغ کرد و بر سر آن مذاکره کرد. این پیمان که بین دولتهای پیروز جنگ (انگلیس، روسیه، فرانسه و آمریکا) و متحدین شکست خورده (آلمان، عثمانی، ایتالیا، اتریش-مجارستان) حاصل شد به جنگ جهانی اول پایان داد. ویلسون هنگام حصول این توافق در نقل قول مشهوری گفت: «دستکم این است که دنیا آمریکا را ناجی دنیا میداند.»
علیرغم این، مجلس سنای آمریکا در نوامبر سال ۱۹۱۹ این پیمان را به تصویب نرساند. این اتفاق، تعهدات آمریکا به معاهدات بینالمللی را زیر سوال برد و وقوع جنگ جهانی دوم را کلید زد.
کنوانسیون بینالمللی کار (۱۹۴۹)
قدیمیترین معاهدهای که هنوز منتظر تصویب سنا است، قراردادی است که در سال ۱۹۴۹ برای به رسمیت شناختن بینالمللی آزادی انجمنها و محافظت از حق انسانها برای تشکیل سازمانها ایجاد شده. این توافقنامه به امضای ۱۵۴ کشور، از جمله آمریکا رسیده و در سال ۱۹۵۰ به اجرای کامل درآمده است. با این حال، آمریکا هرگز آن را تصویب نکرده است.
توافقنامه ژنو، ۱۹۵۴
کنفرانس ژنو در سال ۱۹۵۴ به منظور پایان بخشیدن به جنگ کره و اولین جنگ هندوچین تشکیل شد. این معاهده با امضای ویتنام، فرانسه، چین، شوروی و انگلیس رسید. آمریکا با وجود شرکت در این کنفرانس و مذاکرات مربوط به به آن از امضای این توافقنامه خودداری کرد.
معاهده حذف همه انواع تبعیض علیه زنان (۱۹۷۹)
آمریکا با امضای این معاهده در سال ۱۹۸۰ یکی از ۱۵۶ کشوری شد که این توافق را برای پایان دادن به تبعیضهای جنسیتی امضا کرد. با این حال، مجلس سنای آمریکا از سال ۱۹۸۰ تا به حال آن را به تصویب نرسانده است.
کنوانسیون ملل متحد در مورد حقوق دریاها (۱۹۸۲)
کنوانسیون ملل متحد در مورد حقوق دریاها (به انگلیسی: United Nations Convention on the Law of the Sea) یک معاهده بینالمللی است که در ۱۰ دسامبر ۱۹۸۲ در سومین کنفرانس سازمان ملل متحد در مورد حقوق دریاها در شهر مونتگوبی کشور جامائیکا به امضا رسید. آمریکا هنوز این معاهده را به تصویب نرسانده است.
پیماننامه حقوق کودک (۱۹۸۹)
این معاهده نخستین توافقی است که به تشریح حقوق کودکان در زمینههای مختلف تحصیلی، بهداشت و عدالت میپردازد و در نوامبر ۱۹۸۹ به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل متحد قرار گرفت. آمریکا تنها عضو سازمان ملل است که این پیماننامه را تصویب نکرده است.
توافق هستهای کره شمالی (۱۹۹۴)
تلاش کره شمالی برای دستیابی به فنآوری هستهای از سالهای اولیه دهه پنجاه میلادی شروع شد. در دسامبر ۱۹۵۲ کره شمالی مؤسسهای بهنام مؤسسه تحقیقات انرژی هستهای تأسیس کرد، اما فعالیتهای هستهای کره شمالی با انعقاد قرارداد همکاریهای فنی با شوروی در فوریه ۱۹۵۶ آغاز گردید.
در خلال دهههای هفتاد و هشتاد میلادی، مرکز ثقل توسعه صنعتی کره شمالی بر برنامه هسته «ایآن» قرار داشت و در این دوران پروژه هستهای آن رشد قابل توجهی یافت.
آمریکا و کره شمالی اکتبر ۱۹۹۴ برای پایان دادن به برنامه هستهای کره شمالی به توافقی موسوم به «چارچوب توافق» برای پایان دادن به بحران و کنترل برنامه هستهای کره شمالی دست پیدا کردند.
با وجود این، دولت آمریکا درست از زمان شروع توافق از اجرای تعهدات خودش سرباز زد که بارها با هشدار کره شمالی رو برو شد.
سرانجام در کارزار انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۰۰، وعده لغو یا پاره کردن این توافق هستهای یکی از مواردی بود که «جورج دبلیو بوش» آن را مطرح میکرد. زمانی که او به قدرت رسید، با توجه به اینکه فروپاشی وعدهدادهشده کلینتون در کره شمالی هنوز محقق نشده بود او تلاش کرد با اعمال فشار بر کره شمالی، این کشور را به خروج از توافق وادار کند.
بوش چند ماه بعد از روی کار آمدن اعلام کرد که دولتش قصد بازنگری در سیاستهایش در قبال کره شمالی و «چارچوب مورد توافق» دارد. سخنرانی او در سال ۲۰۰۲ که از کره شمالی کنار ایران و عراق بهعنوان «سه محور شرارت» نام برد تقریباً همگان را به این نتیجه رساند که هیئت حاکم در آمریکا قصدی برای اجرای تعهداتشان در توافق هستهای ندارد.
بوش چند ماه بعد، اعلام کرد که نهادهای اطلاعاتی آمریکا شواهدی در دست دارند که نشان میدهند کره شمالی برنامهای مخفیانه برای غنیسازی اورانیوم دارد و به همین دلیل توافق هستهای را نقض کرده است. او بر همین اساس عدم تعهد واشنگتن به این توافق را اعلام کرد.
اما تنها در سالهای بعد بود که مقامهای آمریکایی اعتراف کردند ادعای مطرحشده توسط دولت بوش انطباقی با واقعیتها نداشته و برنامه مخفیانه کره شمالی برای غنیسازی اورانیوم ادعایی بیش نبوده است. مارس سال ۲۰۰۷، «جوزف دیترانی»، افسر اطلاعاتی دولت آمریکا در امور کره شمالی گفت درباره وجود برنامه غنیسازی اورانیوم کره شمالی، بهخلاف آنچه قبلاً ادعا شده بود اطمینان وجود ندارد.
چندی بعد رسانههای آمریکا دلیل واقعی خروج آمریکا از این توافق را اعلام کردند. به عنوان مثال روزنامه واشنگتنپست سال ۲۰۰۵ فاش کرد بیل کلینتون در زمان توافق به نمایندگان کنگره وعده داده بود دولت کره شمالی قبل از آنکه نیاز باشد آمریکا به تعهداتش پایبند بماند، سقوط خواهد کرد.
این روزنامه در سال ۲۰۰۵ یعنی چندین سال بعد از لغو شدن توافق هستهای کره شمالی نوشت: «برخی از مقامات اسبق در دولت کلینتون گفتهاند که آنها هرگز تصور نمیکردهاند مجبور به ساخت رآکتورهای آب سبک باشند، چون فرض آنها، که البته اشتباه بود این بوده که این رژیم قبل از ساخت رآکتورهای مورد نظر فروخواهد پاشید».
اساسنامه دیوان کیفری بین المللی (اساسنامه رم)
اساسنامه رم که به تشکیل دیوان بینالمللی دادگستری منجر شد مورد مذاکره ۱۴۸ کشور قرار گرفت. از میان این کشورها ۱۲۰ کشور پیشنویس نهایی را در سال ۱۹۹۸ پذیرفتند.
«بیل کلینتون»، رئیسجمهور اسبق آمریکا در سال ۲۰۰۰ این توافقنامه را به امضا رساند، اما تحویل آن به سنا برای تصویب را به این بهانه که لازم است آمریکا نحوه کارکرد این دادگاه را زیر نظر بگیرد به تأخیر انداخت. دو سال بعد که اساسنامه کاملاً اجرایی شده و به تصویب ۶۰ کشور رسیده بود، «جورج دبلیو بوش» به سازمان ملل متحد اطلاع داد که دیگر نیازی به تصویب این اساسنامه در سنا نیست.
«پیمان کیوتو» ۱۹۹۷
آمریکا با وجود امضای این پیمان که برای کاهش صدور گازهای گلخانهای در سال ۱۹۹۷ صادر شده بود از تصویب آن خودداری کرده است. آمریکا در کنار کانادا، سودان جنوبی و آندورا تنها کشورهایی هستند که این پیمان را اجرا نمیکنند.