رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی خود با میهمانان همایش مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام و اتحادیه رادیو تلویزیون های اسلامی هشدارهایی را در خصوص برنامه های پنهان دشمن دادند که در پشت توافقنامه هسته ای موسوم به برجام قصد انجام آن را دارد و معظم له در همین راستا از نیروهای مومن و حزب اللهی خواستند بجای دلمشغولی در خصوص ماهیت توافقنامه برجام و بندهای آن! نگران اغراض و برنامه های دشمن باشند که میخواهد در دوران پس از توافقنامه و در غفلت همگانی که درگیر چند و چون بندهای برجام می شوند، طرحهای نفوذ به کشور را از مسیرهای مختلف عملیاتی کند. (البته مسئولان مرتبط با بررسی برجام وظایفی دارند که باید با دقت کار خود را انجام دهند.)
اگر چه بر اندیشمندان و نخبگان سیاسی فرهنگی است که مصادیق راههای نفوذ دشمن به دژ مستحکم انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی را شناسایی و معرفی کنند اما به زعم نگارنده یکی از این راهها، تغییر محتوایی و رویکردی و شناسنامه ای برنامه هایی است که با نام انقلاب اسلامی عجین و بلکه رشد و معنا یافته است و جشنواره فیلم فجر یکی از این همین رویدادهاست.
از همان زمانی که مهمترین جشنواره ملی و بین المللی سینمایی کشور در دهه فجر و با هدف بزرگداشت روزهای پیروزی انقلاب اسلامی انتخاب و تعیین شد، پیش بینی می گردید مخالفان رویکردهای انقلابی و اسلامی کشور، کینه این نامگذاری و همزمانی برگزاری آن را با ایام الله دهه فجر به دل گیرند و در کمین تغییر زمان برگزاری این رویداد سینمایی و نامگذاری آن بر آیند. زمانی تلاش شد جشن خانه سینما و به تعبیر برنامه ریزان آن، حرفه ای ترین جشن صنفی سینمای کشور جایگاه اول را از این جشنواره برباید و حتی در بعضی مصاحبه ها گفته شد با برگزاری جشن خانه سینما دیگر چه ضرورتی به اهمیت دادن به جشنواره فیلم فجراست؟! و در تعاریف خود اهمیت جشنواره فیلم فجر را تا حد یک گردهمایی سینمایی تقلیل دادند! هر چند که در تمام این ایام، کسی را یارای آن نبود با نام فجر یا زمان برگزاری آن مخالفت جدی نماید؛ بلکه هدف، آن بود که فقط ارزش گذاری سینمایی و تخصصی آن را در نگاه عمومی و سینماگران و مسئولان کم نمایند.
اما اتفاقی که در این روزها در حال وقوع است می تواند دورۀ جدیدی از این تقابل باشد. ابتدا در یک اقدام ظاهرأ تخصصی و در میان موجی از انتقادات، بخش بین الملل از جشنواره فیلم فجر جدا شد و به یک زمان بی هویت که تنها خصیصه آن قبل از جشنواره کن فرانسه می تواند باشد، موکول گردید و سپس درغوغای دل نگرانی های همگانی در خصوص کم و کیف برجام، به یکباره نام فجر از این جشنواره حذف شد و برگزارکنندگان آن این روزها و بعد از سی و سه سال، ترجیح می دهند این جشنواره تنها مزین به نام ایران بماند و هویت انقلابی و اسلامی از آن دریغ می شود!؟ البته همه کسانی که تنها کمی از تاریخ سینمای کشور باخبرند، بعید نمی دانند در یک گام دیگر، این جشنواره به نام تهران تغییر یابد و دوباره فستیوال فیلم تهران زنده شود. فستیوالی که زیر نظر فرح و با اهداف خاصی در روزگار ستم شاهی راه افتاد!
اگرچه این انتقاد به حق همیشه وجود داشته که جشنواره فیلم فجر در بعضی از دوره های برگزاری، نتوانسته در قد وقامت نام زیبایش تجلی یابد ولی این ضعف قطعأ مجوزی برای تغییر نام آن نیست. همچنان که مسلمانانی هستند که از مسلمانی نشان کمتری دارند ولی در شرع و عرف کسی حق ندارد آنها را نامسلمان بخواند و چه بسا همین پیوند شناسنامه ای، بتواند در دوره ای از زندگی، بخشی از حقیقت مسلمانی را در وجود آنان زنده کند؛ همان امیدی که بارها باعث شد فیلم های سینمایی ما در جشنواره فجر رنگ و بوی فرهنگ انقلاب و اسلام بگیرند و افتخار فرهنگی جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی شوند. تغییر نام یک اقدام شکلی و نمادین است؛ اما همه بخوبی می دانند در حوزه فرهنگ و هنر نمادها چقدر سخن می گویند و حامل چه پیامهایی! هستند.
نکته آخر این سوال مطرح می شود بعضی افراد چه ویژگی هایی دارند که در دوران مسئولیت آنان دقیقأ این اتفاق می افتد؟ فراموش نکنیم در دوران مسئولیت چه کسی در خانه سینما بود که عمده هویت انقلابی و اسلامی اساسنامه خانه سینما محو گردید! تا جایی که شرط اعتقاد به نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی در ماده یازدهم اساسنامه از شروط عضویت در هیأت مدیره حذف شد و امروز تحت مسئولیت دبیری همان فرد، عنوان فجر از مهمترین جشنواره فیلم کشور حذف می گردد! حذف هایی که به یقین راه نفوذ دشمن را به حوزه فرهنگ و سینما می گشاید.
هشدارهای رهبری را جدی بگیریم..