حالا مردم بعد از چهل و چند سال دوباره برای رسیدن به آزادی، «امام حسین» را مبدأ حرکت خود انتخاب کرده بودند. سراسر این راه مستقیم ده کیلومتری، به گواهی فیلمها و عکسها مملو از جمعیت بود. زن و مرد و پیر و جوان و کودک و نوجوان، آمده بودند تا غدیر را جشن بگیرند و دوباره با امام اول خود بیعت کنند و پیمان ببندند.
اساسا هدف تحریمهای فلجکننده «آنها» این بود که در مردم ایجاد «درد» کنند تا آنها از حکومت جدا شوند. میدانند تا زمانی که این پیوند وجود دارد نه حمله صدام و اسرائیل موفق خواهد شد، نه تجزیه طلبی کومله و پژاک و...
مولوی عبدالحمید نقش مهره و پادو در افکار عمومی دارد و اساسا نباید کارکرد ضدامنیتی آشکاری مثل جیشالعدل داشته باشد و به همین دلیل مشاهده میشود که او اولین نفری است که این حادثه را محکوم میکند!
این خطاست که برخی سکولارها فکر می کنند که دولت اسلامی «منسکسازی» میکند تا فرآیند «ملتسازی» را با آن پیش ببرد. این مسیرها در حرکت نظام دینی «اصالت» دارد و «اعتباری» نیست و فارغ از مدرنیزاسیون، این از وظایف حکومت دینی است که اجتماعات بزرگ دینی را «تسهیل» و «بسترسازی» کند تا دینداری در جامعه جذاب شود.
حمله رژیم صهیونیستی به شهر جنین، اگرچه به زعم بسیاری یک حمله احمقانه به حساب میآید -چرا که فقط احمقها به خانهای که در آن حضور دارند، کبریت میکشند- اما در همان حال میتواند به معنای علامتی از شروع یک سری درگیریهای جدید در کرانه باختری باشد.
انقلاب ۵۷ ایران در واقع انقلاب دفاع از غدیر و بازگرداندن جامعه بر مدار غدیر بود، به دلیل همین ذات است که هرچه انقلاب به تکامل نزدیکتر میشود، معرفت غدیر نیز در ایران سیر صعودی به خود میگیرد.
جشن ده کیلومتری غدیر در تهران و جشنهای باشکوه دیگر در سرتاسر ایران عزیز، جلوه متفاوتی از ایران اسلامی و انقلابی را به نمایش گذاشت، جلوهای که بدون تردید، دوستان انقلاب را در سراسر جهان خشنود و دشمنان را دلخور و افسرده میکند.
امیرالمؤمنین (ع) در واقع پاسخ امروز کسانی همچون «سعید حجاریان» را دادند که در لوای دموکراسی و پروژه جمهوریخواهی و با شعار تجدد، پنبه مشروعیت نظام دینی را میزنند و گستاخانه مشروعیت نظام جمهوری اسلامی را با معیارهای سطحی و عرفیگرایانه خود و فرهنگ لیبرال دموکراسی غرب مورد سنجش قرار میدهند.
رخداد غدیر را تمامی مذاهب چندگانه اسلامی نقل کردهاند و هیچیک وقوع آن و انتصاب حضرت امیر علیهالسلام به امامت و خلافت بعد از پیامبر اکرم(ص) را نفی نکردهاند.
جوانان زیر 20 سال فرانسوی روی اعصاب آقای ماکرون و مقامات امنیتی فرانسه راه میروند. دهها مغازه و فروشگاه غارتشده است. صدها ماشین به آتش کشیده شده است. هزاران نفر دستگیر، مجروح و کشته شدهاند که پلیس اصرار دارد اخبار را کنترلشده بیرون دهد.
کارشناسان تأکید دارند که رژیم صهیونیستی پس از اینکه اهداف خود در جنین را محقق کرد، دیگر کانونهای مقاومت را هدف قرار خواهد داد و لذا کم تحرکی دیگر کانونهای مقاومت در این مرحله را به ضرر مقاومت و به سود اشغالگران فلسطین میدانند.
چرا اکثر قریب به اتفاق روزنامههای مثلا حرفهای اصلاحطلب کشورمان درباره اتفاقات مهم و شگفت و بیسابقه فرانسه پس از 3 ، 4 روز کوچکترین واکنشی نشان ندادند؟ به نظر میرسد که درباره اطلاق صفت «حرفهای» به این روزنامهها من و شما زیادی دستودلبازی میکنیم.
سردار غلامرضا جلالی رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور به اقدامات آلبانی علیه منافقین و هشدار نخست وزیر این کشور به اقدامات تروریستی این گروهک منحط واکنش نشان داد.
لایحه عفاف و حجاب ضمن آن که نقش قابل قبولی در پیشگیری از بیحجابی ندارد، مسیر ارتکاب این جرم را هموارتر نیز میکند و در دیگر سوی، از هنگامی که خبر تهیه این لایحه مطرح شده است، همان برخورد نیمبندی که بر اساس قوانین موجود با پدیده کشف حجاب صورت میگرفت نیز کاهش چشمگیری داشته است! آیا این حرکت مصداق «بازی 2 سر باخت» نیست؟!
شهید بهشتی در چند روز باقی مانده به پیروزی انقلاب و روزهای نخست در پی تشکل و سازماندهی هزاران جوان شیفته انقلاب و اسلام بود که بتواند در برابر دهها تشکل دستساز آمریکا و شوروی که کفار و مشرکین و منافقین را در بر میگرفت، بایستد.
ولی فقیه از «روح معنوی و انقلابیِ نظام»، پاسداری میکند و اهتمام دارد که نظام، استحاله نشود و با اصالتهای اسلامی و انقلابی، زاویه و فاصله پیدا نکند، اما با این قید که «اجرائیات» در اختیار نیروها و جریانهایی است که خود «مردم» در قالب مردمسالاری دینی، آنها را به قدرت میرسانند.
دولتمردان فرانسوی و اروپایی اگر زیرک و آیندهنگر باشند، بیش از این، زمان را برای تعامل سازنده با قدرتهای نوظهوری مانند ایران از دست نمیدهند. فرانسویها اگر درایت داشتند، برای احیای اقتصاد خودشان هم که شده، قراردادهای پر سود توتال و پژو و رنو با ایران را تحت فشار آمریکا به هم نمیزدند و خود را از فرصت شراکت متقابل محروم نمیکردند.
مهمترین افراط سیاسی مهدی نصیری و ناصواب اندیشی پرتناقض او را میتوان مربوط به بدفهمی نسبت به جایگاه سیاسی ولی فقیه و الگوی ولایت فقیه دانست، تناقضهای عجیب او نشان میدهد مبانی دینی و فقهی دربارۀ این موضوع را نمیفهمد.
نوع واکنش رسانههای دشمن به 2 موضوع شبکه نمایش خانگی و انتخابات اتاق بازرگانی ایران نشان میدهد که در هر 2 مورد نقطهزنی انجام شده و همین مسأله جیغ و داد بازوهای رسانهای دشمن و دنبالههای داخلی آن را به دنبال داشته است.
حیات انقلاب اسلامی به وجودِ هستههای فعالِ در میدان وابسته است. همانطور که دشمن هم تلاش میکند برای خود چنین هستههایی بسازد. به امروز آلبانی نگاه نکنید. امریکاییها از سال ۹۵ تصمیم گرفتند تا این هستهها را با منافقین بسازند. لذا در کنار فشار رسانهایتحریمی، کانونهای شورشی منافقین را فعال کردند و بعد با تغییر نامشان به نام جوانان محلات در پاییز ۱۴۰۱ با آنها در خیابان عملیات کردند.