لایحه عفاف و حجاب ضمن آن که نقش قابل قبولی در پیشگیری از بیحجابی ندارد، مسیر ارتکاب این جرم را هموارتر نیز میکند و در دیگر سوی، از هنگامی که خبر تهیه این لایحه مطرح شده است، همان برخورد نیمبندی که بر اساس قوانین موجود با پدیده کشف حجاب صورت میگرفت نیز کاهش چشمگیری داشته است! آیا این حرکت مصداق «بازی 2 سر باخت» نیست؟!
شهید بهشتی در چند روز باقی مانده به پیروزی انقلاب و روزهای نخست در پی تشکل و سازماندهی هزاران جوان شیفته انقلاب و اسلام بود که بتواند در برابر دهها تشکل دستساز آمریکا و شوروی که کفار و مشرکین و منافقین را در بر میگرفت، بایستد.
ولی فقیه از «روح معنوی و انقلابیِ نظام»، پاسداری میکند و اهتمام دارد که نظام، استحاله نشود و با اصالتهای اسلامی و انقلابی، زاویه و فاصله پیدا نکند، اما با این قید که «اجرائیات» در اختیار نیروها و جریانهایی است که خود «مردم» در قالب مردمسالاری دینی، آنها را به قدرت میرسانند.
دولتمردان فرانسوی و اروپایی اگر زیرک و آیندهنگر باشند، بیش از این، زمان را برای تعامل سازنده با قدرتهای نوظهوری مانند ایران از دست نمیدهند. فرانسویها اگر درایت داشتند، برای احیای اقتصاد خودشان هم که شده، قراردادهای پر سود توتال و پژو و رنو با ایران را تحت فشار آمریکا به هم نمیزدند و خود را از فرصت شراکت متقابل محروم نمیکردند.
مهمترین افراط سیاسی مهدی نصیری و ناصواب اندیشی پرتناقض او را میتوان مربوط به بدفهمی نسبت به جایگاه سیاسی ولی فقیه و الگوی ولایت فقیه دانست، تناقضهای عجیب او نشان میدهد مبانی دینی و فقهی دربارۀ این موضوع را نمیفهمد.
نوع واکنش رسانههای دشمن به 2 موضوع شبکه نمایش خانگی و انتخابات اتاق بازرگانی ایران نشان میدهد که در هر 2 مورد نقطهزنی انجام شده و همین مسأله جیغ و داد بازوهای رسانهای دشمن و دنبالههای داخلی آن را به دنبال داشته است.
حیات انقلاب اسلامی به وجودِ هستههای فعالِ در میدان وابسته است. همانطور که دشمن هم تلاش میکند برای خود چنین هستههایی بسازد. به امروز آلبانی نگاه نکنید. امریکاییها از سال ۹۵ تصمیم گرفتند تا این هستهها را با منافقین بسازند. لذا در کنار فشار رسانهایتحریمی، کانونهای شورشی منافقین را فعال کردند و بعد با تغییر نامشان به نام جوانان محلات در پاییز ۱۴۰۱ با آنها در خیابان عملیات کردند.
چند ماه زمان لازم بود که نشئگی حمایت سیا و موساد و دیگران از سر منافقین بپرد و خود را وسط مکافاتی تحقیرآمیز- این بار به دست سرویسهای امنیتی اروپایی- پیدا کنند. اما نکبتبارتر، سرنوشت برخی منافقین داخلی است که قدم به قدم در پیمانکاریهای رسانهای و سیاسی با مأموریتهای سازمان، همراهی کردند.
دشمن، بخش هر چند کوچکی از مردم را نسبت به نظام، بدبین و دچار سوءظن کرده است. نوعی «بیماری ذهنی» در لایهای از مردم ایجاد شده که در اثر آن، همه چیز را «مختل» و «معیوب» فرض میکنند و علت العلل را نیز «نظام» میدانند. به واقع، در یک جنگ شناختیِ تمام عیار قرار داریم و «کج روایتها»، در حال ربودن «حقیقت ها» هستند.
هنر نسل چهارم انقلاب اسلامی این است که میخواهند کسانی که از قطار انقلاب پیاده شدهاند را دوباره سوار کنند.
در اظهارات «فیصل بن فرحان» در تهران 2 کلیدواژه وجود داشت؛ «همکاری در زمینه امنیت دریایی» و «عاریسازی منطقه از سلاحهای کشتار جمعی» که البته میتوان اینها را در 2 کلمه «امنیت پایدار» جمع کرد.
به همین سادگی؛ از اعتمادها سواستفاده کردند و دروغ گفتند و فریفتند و ربودند و عده ای را در رنج زندان ها و حلقه های اعدام رها کردند و دست آخر از دشمنان این مردم صله گرفتند. یکی ویزا و یکی کیسه دلار و یکی...
پرونده ۲۰ ساله ایران در موضوع هستهای، برای آیندگان هم درس آموز و هم عبرتانگیز است و زمان زیادی نخواهد گذشت که آیندگان، نسل مقاوم در برابر زیادهخواهی های غرب مستکبر و راهبر و رهبر این مقاومت را تحسین خواهند کرد.
تثبیت جایگاه نایب رئیسی تهران و حضور سایر کلانشهر های ایران در هیأت مدیره، به رغم فضاسازی ها و عملیات تخریبی دشمنان ایران و شکست پروژه منزوی سازی ایران در حوزه مناسبات دیپلماسی شهری و عمومی یکی از دستاوردهای سفر بروکسل بود.
مجلس شورای اسلامی امروز به وزیر جدید صمت اعتماد کرد و آقای علی آبادی به پشتوانه این اعتماد و همراهی همدلانه مجلس شورای اسلامی می بایست گامهای فوری و بلندی درراستای اصلاح نظام مدیریتی مهمترین حوزه تجارت داخلی و خارجی و بازنگری روشها به کار گیرد.
دیگر همه میدانند که دکتر ظریف وزیر خارجه سابق ایران روحیه و خلق خاصی دارد و دوست ندارد به سوالات جدی و غیر کلیشهای درباره عملکردش پاسخ دهد.
آقای روحانی که در چالش بیست ساله هستهای جزء نفر اول و یا دوم گفتوگوها بوده و نیز آقای ظریف باید در صف اول درک این حقیقت تاریخی باشند. نه اینکه با وارونه گویی و تحریف تاریخ و نادیده گرفتن حافظه تاریخی ملت، بدعهدی و فریب دشمن را پنهان کنند و به مردم آدرس غلط بدهند.
در تعهد و دلسوزی تهیهکنندگان لایحه عفاف و حجاب تردیدی نیست ولی به نظر میرسد که اهمیت موضوع از نگاه آنها پنهان مانده است.
اخیرا یک سلبریتی به دلیل کشف حجاب به دادگاه احضار و بعد هم به یک و نیم میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شده است. آن بازیگر هم در صفحه شخصی خود نوشت که از مردم و از هیچ کس عذرخواهی نمیکنم. پیشتر دلسوزان گفتند که این میزان جریمه بازدارنده نیست و وهن دستگاه قضایی است.
این از سختیهای رهبران دوم است که پس از رهبری اول با جامعهای از مردم روبرو شوند که قدرت تمیز عدم فاصله میان رهبر اول و دوم را نداشته و از سوی دیگر این مردم توسط خواص مردودی که خود را همردیف رهبری دوم میدانند به عصیان و نافرمانی و پیمان شکنی تشویق میشوند.