به گزارش حلقه وصل: حسن رشوند: امروز که در ژرفای وجود خود غدیر را جستوجو میکنیم و بر بلندای سرزمین اسرار آمیز «غدیر خم» چشم میدوزیم، مردی را میبینیم با دستی برافراشته تا بلندای آسمان و تاریخ. او حقانیتی را اثبات میکند که با گذشت بیش از ۱۴۰۰ سال از آن رویداد به یاد ماندنی، وجود انسانهای آرمانخواه و آزادهای را که دل در گرو ولایت علی (ع) و اولاد او دوختهاند سیراب میکند. اینکه غدیر چه بود که امروز تشنگان معرفت آن با گذشت ۱۴ قرن، هنوز در حسرت نگاه آن صحنه با شکوه، چشم به ۱۸ ذیحجه دوخته و روزهای حضور در عرفات و منا را به عشق این روز سپری کردهاند، قطعاً در گنجایش اندیشه امثال من که به درازای تاریخ از آن فاصله داریم و بسیاری از بزرگان دین در الفبای فلسفه وجودی آن مبهوت ماندهاند، نمیگنجد. اما از آنجا که غدیر با یک اصل از اصول دین ما یعنی «امامت» پیوند خورده و درک حقیقت آن میتواند چراغ راهنمایی برای حرکتهای سیاسی – اجتماعی ما در این عصر و اعصار پس از آن باشد، تدبر، تأمل و تطبیق شرایط آن با امروز میتواند روند حرکت ما را در این مسیر هموار کند. اینکه چه شد دوران هدایت خلافت بهترین برگزیده خدا و سفارش شده نبی مکرم اسلام (ص) و اسوه ایمان، با رحلت پیامبر اسلام صرف پرداختن به جنگهای داخلی شد، حدیث غم انگیزی است که نباید مورد غفلت قرار گیرد که اگر چنین نمیشد رهبر معظم انقلاب با حسرت در جمع دانشجویان و استادان دانشگاه امام صادق (ع) در سال ۸۴ نمیفرمودند «پیغمبر اسلام پایههای اصلی را بنیانگذاری کردند و براى حفاظت از آن، مسئله وصایت و نیابت را قرار دادند؛ اما تخلف شد. اگر تخلف نمىشد، چیز دیگرى پیش مىآمد. «غدیر» این است. در طول دوران دویستوپنجاه ساله زندگى ائمه (علیهمالسلام) - که عمر دوران ظهور ائمه از بعد از رحلت پیغمبر تا زمان وفات حضرت عسکرى، دویستوپنجاه سال است - هر وقت ائمه توانستهاند و خودشان را آماده کردهاند تا اینکه به همان مسیرى که پیغمبر پیشبینى کرده بود، برگردند؛ اما خوب، نشده است دیگر. حالا ماها در این برهه از زمان، به میدان آمدهایم و همتى هست به فضل و توفیق الهى و انشاءالله که به بهترین وجهى ادامه پیدا کند.»
خلافتی که پس از ۲۵ سال سکوت معنادار و به تعبیر امیرالمؤمنین (ع) استخوان در گلو و خار در چشم در نبرد با ناکثین (پیمانشکنان) آغاز شد و با ریشهکن کردن مارقین (از دین بیرونرفتگان) خاتمه یافت و سرانجام توسط بقایای دشمنان داخلی حضرت (خوارج نهروانی) به شکل دیگر رقم خورد. این در حالی بود که بسیاری از آنها در غدیر خم که پیامبر اسلام، علی (ع) را به عنوان وصی و جانشین خود معرفی کردند، حضور داشتند. حضوری از جنس کسانی که بارها تعریف امام راحل از رهبر معظم انقلاب را شنیده بودند و در روز ۱۴ خرداد نقل قول مستقیم این تعریف را از زبان مرحوم هاشمی و مرحوم حاج احمد آقا خمینی شنیدند و در کمتر از یک دهه همان مسیری را رفتند که ناکثین عصر امیرالمؤمنین (ع) طی کرده بودند. از همین رو است که میتوان گفت رویداد بزرگ غدیر خم و حوادث رخ داده پیرامونی آن در دوران پر برکت حکومت تقریباً پنج ساله مولایمان سراسر عبرت است و درسآموز تا خویشتن را در قاموس رفتار آن بزرگوار بسنجیم و کژیهای خود را راست کنیم تا مبادا یک بار دیگر دچار همان اشتباه خسارت باری شویم که مسلمانان آن عصر مرتکب شدند و بعدها حسرت اشتباهات خود را خوردند، اما سودی نداشت.
آن روز که مولای متقیان علی (ع) شکایت از رفتار جماعت پیمانشکن ناکثین کردند و در بیان توطئه آنان فرمودند: «همانا ناکثین عهد شکن به جهت نارضایتی از حکومت من با یکدیگر پیوستند و من را تا آنجا که برای وحدت اجتماعی شما احساس خطر نکنم، صبر خواهم کرد، زیرا آنان برای اجرای مقاصدشان فرصت پیدا کنند، نظام جامعه اسلامی متزلزل میشود. آنها از روی حسادت برکسی که خدا حکومت را به او بخشیده است به طلب دنیا برخاستهاند و میخواهند کار را به گذشته باز گردانند. حقی که شما به گردن ما دارید عمل کردن به کتاب خدا و سنت پیامبر و قیام به حق و برپا داشتن سنت اوست.» (نهجالبلاغه – خطبه ۱۶۹)، در واقع افشای این رفتار ناکثین عصر خود را نه فقط برای حکومت خویش، بلکه یک راهبرد مشخص و همیشگی برای تمامی رهبران واقعی حکومتهای اسلامی در همه زمانها میدانستند تا ملتها ناکثین را نه ویژگی یک گروه و در یک مقطع از تاریخ، بلکه متعلق به همه تاریخ پندارند.
امیرالمؤمنین (ع) در واقع پاسخ امروز کسانی همچون «سعید حجاریان» را دادند که در لوای دموکراسی و پروژه جمهوریخواهی و با شعار تجدد، پنبه مشروعیت نظام دینی را میزنند و گستاخانه مشروعیت نظام جمهوری اسلامی را با معیارهای سطحی و عرفیگرایانه خود و فرهنگ لیبرال دموکراسی غرب مورد سنجش قرار میدهند.
آن روز که امیرالمؤمنین (ع) در مقابل آن جماعت ایستادند، وضعیت امروز را میدیدند که کسانی همچون حجاریان و برخی اصلاح طلبان ساختاری سخن از «مشروطهسازی قدرت رهبری» و سخنانی از این جنس میرانند. آن روز هم جماعت ایستاده در مقابل امام علی (ع) غدیر را فقط یک اتفاق عادی قلمداد کردند که پس ازآن رویداد ماندگار تاریخی زیر بار رهبری حضرتش نرفتند و بر او شورش کردند و قدرت مشروع علی (ع) را همچون قدرت همطراز خویش میپنداشتند و امروز هم با گذشت بیش از ۱۴۰۰ سال، بعضاً دیده میشود که همان خط دنبال میشود. از این روست که نمیتوان غدیر خم را فقط برای یک مقطع تاریخی و ناکثین و مارقین و خوارج را فقط برای حکومت پنج ساله علی (ع) دانست. باید مراقب باشیم در هیچ زمانی در زمره این جماعت قرار نگیریم و همواره حوادث پس از غدیر آویزه گوشمان باشد.