به گزارش حلقه وصل: تقی دژاکام در یاداشتی نوشت: خب بچهها! شما تا حالا یاد گرفتید که خبر چیست، با اجزای خبر مثل تیتر و لید و متن و منبع خبر هم آشنا شدید. امروز میخواهم درباره یک مبحث جذاب برای شما صحبت کنم که بهخصوص در روزنامهنگاری خیلی کاربرد دارد و آن ارزشهای خبری است. چرا؟ چون در روزنامه، شما با انبوهی از خبرها و یادداشتها و مطالب مواجهید که جایی برای درج آنها ندارید و مجبورید از میانشان به اندازه فضای موجودتان انتخاب کنید؛ این انتخاب را بر اساس ارزشهایی که هر خبر و مطلب دارد انجام میدهید.
مثلاً نگاه کنید به خبرهای اتفاقات مهم و تکاندهنده اینروزها در فرانسه که من تیتروار برای شما نقل میکنم. در پی کشتهشدن یک نوجوان ۱۷ ساله، اغتشاشات خشونتآمیزی در این کشور روی داده که در ۲۰ سال اخیر بیسابقه است. ۸۷۵ نفر فقط در سه روز اول این اغتشاشات بازداشت و صدها نفر مجروح شدند، و ۹۹۴ نفر هم در شب چهارم. ۴۵ هزار نیروی پلیس هم در خیابانها مستقر شده. مردم فروشگاهها را غارت کردهاند.
در جریان اعتراضات فقط در روزهای جمعه و شنبه بیش از ۲۵۰۰حادثه آتشسوزی ثبت شده و ۱۳۵۰وسیله نقلیه و همچنین ۲۳۴ساختمان به آتش کشیده شده است. در این ناآرامیها ۷۹ مأمور پلیس هم مجروح شدند. دولت فرانسه همه مراسمها و رویدادهای بزرگ در سراسر کشور را لغو کرد. «امانوئل مکرون» رئیسجمهور فرانسه پس از نشست امنیتی اضطراری برای مهار اعتراضات گفت: شبکههای اجتماعی، بازیهای رایانهای و الکل مسبب اصلی شعله ور شدن شورشها در سراسر فرانسهاند.
اتحادیههای پلیس فرانسه هم در بیانیهای درباره اعتراضات این روزها اعلام کرد: فرانسه در یک «جنگ داخلی» است. به دولت بابت عدم حمایت لازم هشدار میدهیم؛ در رویارویی با «وحشیها»، صرفاً «درخواست آرامش» کافی نیست. پلیس دیگر نمیتواند ظلم و ستم این اقلیتهای خشن را تحمل کند. وزیر دادگستری فرانسه هم با صراحت گفته است: «والدین کودکانی که در اعتراضات شرکت کنند، ۳۰هزار یورو جریمه میشوند. هویت و آیپی معترضان در شبکههای اجتماعی را داریم و آنها را مجازات میکنیم.» رهبر حزب کمونیست فرانسه هم طی مصاحبهای تصریح کرد: وقتی اوضاع کشور متشنج است باید شبکههای اجتماعی قطع شوند. من بهجای اعلام وضع اضطراری در جامعه، خواستار «اعلام وضع اضطراری در شبکههای اجتماعی» هستم.
برخی منابع از قطع شبکه اجتماعی توئیتر در فرانسه خبر میدهند. فیلمهای منتشره در شبکههای اجتماعی از آتشزدن مدارس حکایت دارد. معترضان فرانسوی با هجوم به درون خانه شهردار «کرتیل» در حومه پاریس و به آتش کشیدن خودرو وی، همسر شهردار را مجروح کردند.
«کیلیان امباپه» سلبریتی و فوتبالیست مشهور فرانسوی با انتشار متن و استوری در صفحات اجتماعی خود از مردم خواست «خشونت را تمام کنید!» او افزوده است: «از زمان این حادثه تلخ، ما شاهد ابراز خشم مردمی هستیم که محتوای آن را درک میکنیم، اما نمیتوانیم شکل آن را تأیید کنیم. این اموال شماست که دارید ویران میکنید، محلههای شما، شهرهای شما، مکانهای زندگی و مجاورت شماست.»
بچهها! فکر میکنم همین مقدار مرور خبرهای این روزهای فرانسه کافی باشد. برگردیم به ارزشهای خبری. مهمترین ارزش این خبرها «شگفتانگیزی» فوقالعاده آن است که آن را از خبرهای مشابه ممتاز میکند و بهترین خوراک برای تولید مطلب و مصاحبه و یادداشت و گزارشهای خبری و سرمقاله یک روزنامه حرفهای و حتی غیرحرفهای است. ارزش دیگر آن «تازگی» خبرهاست و روزنامه مطرح باید در اولین شماره خود خبرهای این اظهارات و اتفاقات بیسابقه را با عکس و تفصیلات در صفحه اول و صفحات داخلی خود بیاورد تا نگویند یک روزنامه مُرده داریم.
ارزش دیگر این حوادث در «بزرگی تعداد و مقدار» است. به عددها نگاه کنید: بازداشت ۸۷۵ نفر در سه روز اول و ۹۹۴ نفر در شب چهارم، استقرار ۴۵ هزار نفر پلیس، آتشزدن ۱۳۵۰ وسیله نقلیه و ۲۳۴ ساختمان فقط در ۲ روز اول، مجروح شدن ۷۹ پلیس. همین اعداد میتواند باعث شود این خبرها به خبر اول هر رسانهای در هر جای دنیا تبدیل شود. ارزش دیگر «شهرت» است که جایگاه فرانسه در کشورهای جهان و اروپا را شامل میشود و نیز واکنش امانوئل مکرون و رهبر حزب کمونیست فرانسه و وزرای کشور و دادگستری و سلبریتیهای مشهوری، چون کیلیان امباپه و شخصیتهای مهم جهانی که درباره این حوادث واکنش نشان دادهاند که باز هم این باعث ممتاز شدن این خبرها میشود. خودِ آتشزدن و کشتن و کشتهشدن و مجروحیت و... هم که مربوط میشود به ارزش «کشمکش و درگیری» که از جذابترین و مهمترین ارزشهایی است که باید به آن توجه کرد. اما درباره ارزشِ... بله؟ سؤالی داشتید؟
- پس چرا اکثر قریب به اتفاق روزنامههای مثلاً حرفهای اصلاحطلب کشورمان درباره این اتفاقات مهم و شگفت و بیسابقه پس از سهچهار روز کوچکترین واکنشی نشان ندادند؟
سؤال خیلی خوبی کردید. به نظر میرسد که درباره اطلاق صفت «حرفهای» به این روزنامهها من و شما زیادی دستودلبازی میکنیم.
این بیتوجهی آشکار به مهمترین خبرهای داخلی و خارجی در نزد این روزنامهها مسبوق به سابقه است. شما این سکوت را در اغتشاشات داخلی اسرائیل و تلآویو هم دیدید، در وقایع اخیر آلبانی هم مشاهده کردید، در شکست کودتای اخیر در روسیه هم همچنین؛ در حالی که در آغاز تحرکات گروه واگنر هم صفحات روزنامهها و هم صفحات آنلاینشان لحظهبهلحظه گزارش و خبر میرفتند، در وارونهنشان دادن قرآنسوزی در سوئد و در بسیاری از حوادث قبلتر هم دیدهاید. این در موضوعات مهم و فراگیر خارجی، در موضوعات داخلی هم همچنین.
فردای روز راهپیمایی ۲۲ بهمن سال گذشته، در حالی که دشمنان تا روز قبلش همچنان بر طبل نزدیکی سقوط جمهوری اسلامی و نداشتن جایگاه در بین تودههای مردم میکوبیدند، حضور بیسابقه و اعجاببرانگیز مردم در تمام شهرها و مناطق کشور باعث نشد که این حرفهایها ارزشهای تازگی، مجاورت، شهرت، شگفتی، بزرگی تعداد و مقدار، دربرگیری و... در این خبر بسیار مهم ببینند و فردا همه روزنامههاشان را بدون هیچ عکس و تیتری در صفحه اول منتشر کردند. در نماز پرشکوه عید فطر رهبر انقلاب اسلامی، در پیشرفتهای علمی و فناورانه مهمی، چون پرتاب ماهواره خیام و رونمایی از موشک هایپرسونیک خیبر که یک امر افتخارآمیز ملی بود هم لام تا کام حرف نزدند و تیتر و عکس نرفتند.
همچنین از صادرات بالای کشورمان در سال ۱۴۰۱ در عین تحریم و نپذیرفتن fatf و معلق بودن برجام هم گذشتند و چیزی نگفتند. بگذریم از سانسور رونمایی از شناور مدرن شهید سلیمانی و دهها افتخار ملی دیگر که دستاورد جوانان ایرانی است.
ولی حالا در پایان این کلاس، برای اینکه نامردی نکرده باشیم، بعد از اینهمه که از عقبماندگیهای این روزنامههای حرفهای گفتیم، خوب است از توجهشان به یکی دو خبر پرسروصدای خارجی هم قدردانی کنیم و آن هم مراسم مرگ ملکه و تاجگذاری چارلز سوم در انگلیس است که انصافاً این روزنامهها براش سنگ تمام گذاشتند!
موفق باشید بچهها. راستی یادتان باشد برای جلسه آینده تیترهای صفحه اول این روزنامهها را در فتنه ۱۰۰ روزه سال گذشته پیدا و با خبرهای فرانسه مقایسه کنید. اگر هم که موضع سلبریتیهای ما را با آنها مقایسه کردید هم که بهتر.