
آیا به صورت کلی شما قبول دارید که اختلاط و همکاری بین زنان و مردان در محیطهای فرهنگی میتواند موضوع صحبت باشد؟
مسلماً این بحث در تمام محیطهای اجتماعی قابل صحبت است و مختص یک محیط خاص نمیباشد. البته قابل توجه است که «اختلاط» و «همکاری» دو مقوله هستند که باید به ضوابط و معانی آن توجه داشت.
فکر میکنید از چه جنبههایی میتوان به این موضوع پرداخت؟
بحث «اختلاط زن و مرد» در ظاهر مفهومی کلی است اما در باطن خود دربردارنده چند نکته بنیادین است. نکاتی چون تعریف اختلاط، مجاز بودن و یا نبودن بستر فعالیت اجتماعی زنان، دلیل ممنوعیت اختلاط، ابزار لازم برای حفظ این حریم و غیره. به نظر بنده ابتدا بايد معني اختلاط روشن شود. امروزه مسئله اختلاط در جامعه ما با عنوان «تساوی» مطرح شده است. این مسئله از بحثهای آفتی است که بذر آن را برخی در تلاشی ظریفانه اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد کشت کردند تا میوه آن را امروز تحت این تحمیل فرهنگی برداشت کنند. لکن مفهوم اختلاط و تساوی دو بحث کاملا جدا از هم هستند. «اختلاط» یعنی ارتباط زن و مرد نامحرم بدون رعایت حدود شرعی در بستر اجتماعی، که به نوعی مصداق زهرکشندهای برای سلامت جامعه است. چرا که اختلاط در واقع یک مسیر انحرافی پیش روی طبع سیری ناپذیر انسان باز میکند و او را به ناکجا آباد خواهد برد. شاهد مثال آنهم جوامع از هم پاشیده غربی است. اسلام با کمال قدرت و قوت در مقابل مسئله اختلاط ایستاده است یعنی فرهنگ اسلامی فرهنگ عدم اختلاط زن و مرد میباشد. آیا این به معنای محدودیت برای فعالیتهای اجتماعی زنان است؟! مسلماً خیر! با قاطعیت عرض میکنم که اسلام تنها شریعتی است که به عرصههای حضور زنان تا به این حد توجه کرده و تاکید دارد. یکی از عرصههای حضور زنان هم عرصه فعالیتهای اجتماعی است. اعم از فعالیت اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، علمی و تمام میدانهای زندگی در صحن جامعه. از دید اسلام میان مرد و زن در اجازه فعالیتهای متنوع در تمامی میدانها، «هیچ» تفاوتی نیست! اگر کسی خلاف این را بگوید مطمئناً منطق اسلام را بیان نکرده و حتی شاید درک هم نکرده باشد.
آیا پرداختن به این موضوع صرفاً یک کار نظری و تئوری است یا اینکه موضوعی مبتلابه است و پس از مشخص شدن نتایج این واکاوی موضوعی میبایست در دستور کار مجموعههای فرهنگی قرار بگیرد؟
اگر نگاه ما نگاه اسلامي و در جهت الگوسازي اسلامي باشد، پرداختن به اين موضوعِ مبتلابه، بصورت عملیاتی-کاربردی باید در دستور کار قرار بگیرد نه تنها به شکل بیانیه، ابلاغیه و غیره! ما معتقدیم که اسلام بزرگترین حامی فعالیت زنان است، همین بزرگترین حامی برای سلامت این فعالیتها حدود و مرزهای مشخصی را معیّن کرده است. حدودی که مربوط به فعالیت کردن و یا نکردن زن نیست بلکه مربوط به اختلاط زن و مرد است. نکتهای که اسلام به شدت روی آن حساسیت دارد. اسلام معتقد است که میان مرد و زن مسلمان، در همه جا، باید یک مرزبندی و حجابی رعایت شود. که برای این منطق خود هم استدلال دارد و هم ابزار کمکی معرفی کرده است. پس در دستور کار قرار گرفتن یعنی رعایت و حفظ مرزهای اسلامی در باطن و ظاهر!
شما خودتان به شخصه موافق همکاری زنان با مردان در محیطهای کاری به خصوص مراکز فرهنگی هستید؟
بر اساس تعالیم و نگرش اسلامی، زنان در تمامی عرصههای اجتماعی که با شرایط جسمانی، خلاقیات، روحیات، شوق و فرصت آنها هماهنگ باشد، میتوانند شرکت کنند. زنان و مردان در جامعه و محیط کار، با همدیگر سر و کار دارند. در دوران دفاع مقدس زنان و مردان ما با هم جنگ را اداره کردند. خانواده با محوریت مرد و زن با هم شکل گرفته و بستر پرورش فرزندان در آنجا آماده میشود. شما نمیتوانید بگویید زنان، عالم جداگانهیی غیر از عالم مردان داشته باشند، مردان هم در شهری جداگانه برای خود باشند! اما نکته مهم نوع ارتباط است که باید در چارچوب قواعد و قوانینی باشد که اسلام برای حفظ و مصونیت زنان در درجه اول، و کانون خانواده در درجه دوم، در نظر گرفته و رعایت دو جانبه این تعالیم از جانب مردان و زنان در محیط کاری باعث ایجاد محیط امن و مناسب برای اینگونه فعالیتها خواهد بود. از این رو اسلام برای زن حفظ حجاب در بیرون از محیط خانه و خانواده را به عنوان یکی از وسایل امنیت معیّن کرده است. این همان الگوسازی اسلامی است که اگر رعایت نشود، بانوان از رشد و حرکت در مسير ارزشها باز خواهند ماند. درست مثل جوامع غربی!
این همکاریها از منظرهای رفتار اجتماعی، کار تخصصی و فنی، مراودات خارج از محیط کار و کلامی در چه سطوح و با چه شرایطی باید باشد؟
اولاً ذکر یک نکته در مورد تخصصهای اجتماعی ضروری است و اینکه ما درباره فعالیتهایی صحبت نمیکنیم که با ترکیب جسمانی و روحیات زن تطبیق نداشته یا کارهایی که با وضع اخلاقی و جسمی مرد مطابقت ندارد. ثانیاً برای صیانت از سلامت جامعه، هرگونه مراوداتی خارج از کانون خانواده، چه در محیط کاری و چه غیر از آن، بایستی بر اساس الگوهای رفتار اسلامی و توجه و اهتمام به رعایت آن باشد.
با این فرضیه که محیط کار باید یکدست باشد؛ یا خانم و یا آقا موافق هستید؟
نگاه اسلام نسبت به زن و مرد، نگاه انسان است. در مساله انسانیّت، سِیر مقامات معنوی، استعدادهای فراوان فکری و علمی هیچ تفاوتی نیست، شما در بیانات حضرت صدیقه(س) میبینید که حضرت میفرمایند: «ما من شيء خير للمرأة من أن لا ترى رجلا و لا يراها» یعنی بهترین چیز براى زن آن است که مردى را نبیند و هیچ مرد نامحرمى هم او را نبیند. رأی در عربی یعنی به نمایش گذاشتن، یعنی روابط اجتماعی نباید به گونهای باشد که به زن یا مرد نگاه جنسیتی شود، اگر به جلوه جنسیت زن نگاه شد این نگاه حرام است. نه مرد باید به زن نگاه جنسیتی داشته باشد و نه زن به مرد. این همان معنای جمله ایشان است که نه مردی زنی را ببیند و نه زنی مردی را ببیند. این از نظر انسانی- اسلامی یک تئوری ایدهآل است که باید به سمت آن حرکت کرد. لکن با توجه به نوع محیطهای مختلط مختلفی که وجود دارد، جامعه ما به طور کامل به بلوغ نگاه انسانی به افراد نرسیده و هنوز بر اساس طبع بشر، نگاه، نگاه جنسیتی است، لذا محیطهای جدا برای تربیت و پرورش افرادی با نگاه های متقی گونه به نظر گزینه مناسبی خواهد بود اما این هرگز به معنای رد محیطهای سالم و پویا نیست چرا که اصل حرکت به سمت آن نگاه متعالی اسلامی- انسانی است.
اصلاً چه لزومی دارد که خانمها در همه عرصههای اجتماعی ورود پیدا کنند؟
همانطور که عرض کردم نگاه ما باید اسلامی باشد. فکر میکنم این بیان رهبر انقلاب پاسخ خوبی برای این سوال باشد. امام خامنهای میفرمایند: "در عرصه فعّالیتهای اجتماعی و سیاسی و علمی و فعّالیتهای گوناگون زنِ مسلمان مثل مردِ مسلمان حق دارد آنچه را که اقتضای زمان است و آن خلأیی را که احساس میکند یا آن وظیفهای را که بر دوش خود حس میکند، انجام دهد. چنانچه دختری مثلاً مایل است پزشک شود، یا فعالیت اقتصادی کند، یا در رشتههای علمی کار کند، یا در دانشگاه تدریس کند، یا در سیاست وارد شود و یا روزنامهنگار شود، برای او میدانها باز است. به شرط رعایت عفّت و عفاف و عدم اختلاط و امتزاج زن و مرد، در جامعه اسلامی میدان برای زن و مرد باز است. شاهد بر این معنا، همه آثار اسلامی است که در این زمینهها وجود دارد و همه تکالیف اسلامی است که زن و مرد را به طور یکسان، از مسئولیت اجتماعی برخوردار میکند. اینکه میفرماید: «من اصبح لا یهتم بامور المسلمین فلیس بمسلم» یعنی هر کس صبح کند و به امور مسلمانان همّت نورزد، از آنان نیست تنها مختص به مردان نیست؛ زنان هم باید به امور مسلمانان و جامعهی اسلامی و جهان اسلام توجه و احساس مسؤولیت کنند.چون وظیفهی اسلامی است.
فکر میکنید بیشتر تجربههای همکاری خانمها و آقایان در مجموعههای فرهنگی بعد از انقلاب مثبت بودهاند یا منفی؟
البته نمیشود گفت کارکرد مجموعههای فرهنگی، کلاًّ ناموفق بوده است. عملاً تا قبل از انقلاب اسلامی، مجموعههای فرهنگی مردم را به سمت فساد و فحشاء، ترویج و مصرف فرهنگ، ادبیّات و تربیت غربی-آمریکایی سوق میدادند. درحالیکه بعد از انقلاب در مجموعههای فرهنگی رشد چشمگیر و کاملا متفاوتی در همه جهات داشتهایم. اصلاً قابل قیاس نیستند. اما نکتهای که بعد از انقلاب مطرح است، نقاط ناموفق این مجموعهها و دلایل آنهاست، که شاید بشود دلیل برخی از این عدم موفقیتها را کمکاری و کمابتکاری دانست، که این امر خود به مدیریت ضعیف آن مجموعه برمیگردد. چرا که با مدیریت ضعیف آدمهای ضعیفی گزینش میشوند که با ضعف خود در مقابل تهاجم و تحمیل فرهنگ غرب تسلیم شده و از ارزشهای اسلامی خود دور خواهند شد. و این خود موجب انحرافات مجموعهها میشود. زیرمجموعه این بحث میتوان مبحث« نوع مراودات، رفتار و پوشش زنان در مرحله اول و سپس نوع نگاه مردان و رفتار آنها در قبال زنان آن مجموعه» را مطرح کرد. لذا هرجا که ما از تعالیم اسلامی فاصله گرفتیم همانجا دچار مشکل عدیده و اساسی شدیم.
آیا الگو و نمونههای خوب یا بدی از این موضوع خاطرتان است که برای ما بگویید.
مجموعههای بسیاری بودند که در ابتدا با اهداف متعالی و ارزشی قدم به میدان گذاشتند اما به مرور زمان به دلیل گرفتار شدن به عجب، غفلت از حریمها و عادی شدن روابط از مسیر خارج شده و برخی از آنها حتی به انحلال کشیده شدند. دقیقاً در همین جاست که به مزیتهای رعایت مرزبندیهای اسلامی در محیطهای اجتماعی پی میبریم.
اگر کسی شخصاً کار در محیطهای مختلط یا جدا را نمیپسندد ولی به دلایلی مجبور است که کار در آن محیط را قبول کند جدا از شعار و به صورت واقعی، آیا میبایست که با حفظ چارچوبها به تعملات کاری بپردازد یا اینکه تا زمانی که آنجا است باید به طرق مختلف نارضایتی خودش را اعلام کند؟
قبل از پاسخ به سوال شما من یک سوال مطرح میکنم: منظور از محيطهاي مختلط چيست؟! الف) محيط هايي كه در آن اختلاط و روابط ناسالم در جريان است؟! ب) صرفا محيطهايي كه زن و مرد با هم بدون اختلاط و با رعایت حریم و شئون شرعی كار ميكنند. اگر منظور بخش دوم باشد كه جاي اعتراض ندارد، چرا كه شخص مذكور به دنبال خوش و بشها و روابط ناسالم ميان زن و مرد نيست، پس محیط مختلط برای او همانقدر بی تاثیر میباشد که محیط جدا است. اما اگر منظور شما بخش اول باشد، فارق از بحث آفتی و غیر اسلامی آن، سوال شما یک ایراد دارد و آنهم اینکه شما بحث شخص را در حوزه اجتماعی مطرح میکنید. در بستر عمومی نمیشود اعمال و رفتار شخصی را تعریف کرد. فرد در بستر عمومی، تابعی ازجامعه و قوانین حاکم بر آن است. سوال شما من را یاد یکی از بحثهای اخیر انداخت. در یکی از تجمعات جملهای عنوان شده بود با این عنوان" که اعتقاد مثل مسواک شخصیه، اون رو به زور تو دهن مردم نکنید" اگر اجازه دهید کمی بیشتر توضیح میدهم. اولا ضرورت حفظ حجاب(خارج از قالب دینی و حکم الهی) به چند دلیل عقلانی اثبات شده ست: یک؛ مسئله انسانی؛ وجه تماییز انسان و حیوان. دیگری؛ وجه اجتماعی؛ به عنوان تضمینی برای سلامت اخلاقی-روانی جامعه. حال برگردیم به بحث شما در مقوله اعتراض شخصی در بستر عمومی. جامعه مورد سوال شما جامعه اسلامی است که قوانین آن بر اساس کتاب قانون الهی اسلام، قرآن ، نوشته شده است. یعنی رعایت دین. دین هم همه دین است، بخش بخش نیست. سلیقه ای انتخاب کردن دین، میشود آنجایی که زمان عاشورا میروند آن طرف خط! پس قانون موظف است بر حفظ سلامت و مصلحت جامعه. و اینجاست که عقاید شخصی در برابر سلامت جامعه کاملا بی معناست. ثانیا افرادی که معتقد هستند اعتقادات دیگران به آنها تحمیل نشود، باید بدانند در بستر عمومی هم بی اعتقادی آنها نباید به کسی تحمیل شود. یعنی برعکس جمله شعارگونه فوق بیشتر صدق میکند! مثال آنهم مثال معروف کشتی است. اگر کسی می خواهد جای خود را سوراخ کند برود در قایق نجات تکی بنشید هرچقدر می خواهد اره کند. اما اگر با بقیه در یک کشتی نشست یا باید خود رعایت کند یا اگر رعایت نکرد دیگران مانع او شوند تا همه غرق نشوند(اینجاست که ضرورت بحث امر به معروف و نهی از منکر هم مشخص می شود)
آیا از خانمها در مجموعههای فرهنگی میتوان در همه قسمتها استفاده کرد؟(مثلاً منشی یا مدیر مجموعه یا آبدارچی و...)
همانطور که قبلاً عرض کردم نگاه ما باید اسلامی باشد و از الگوهای اسلامی تبعیت کنیم. من در یک نگاه کلی و از منظر شان بانوان پاسخ این سوال را برای محیطهای مختلط و یا مردانه میدهم؛ رهبر انقلاب درباره استخدام بانوان در سمت منشی و یا امثالهم نکته بسیار ظریف و زیبایی را عنوان کردند: «جاذبه جنسي يكي از بزرگترين دامهاست؛ مراقب باشيد! من با كساني كه بهعنوان بهكارگيري زن، منشي زن استخدام ميكنند، مخالفم. زنان در دستگاهها مختلف اين همه كارهاي خوب دارند انجام ميدهند و مديريتهاي خيلي خوب انجام ميدهند. بزرگترين مشكل هم آن حالت سيطره مردانه بر زن است. اين را بهخصوص زنها بيشتر بايد بدانند. و لا تخضعن بالقول فيطمع الذي في قلبه مرض؛ در قرآن ميگويد، براي اينكه مرد ـ كه جنس متجاوز و شروعكننده است ـ قدرت پيدا نكند، زن نبايد در مقابل او خضوع كند؛ خضوع در زبان و سخن گفتن. ميبينيم اينها اسرار است و در اينها رازهاي بزرگ هست؛ اما ما متأسفانه همينطور غافل از اينها عبور ميكنيم و نميفهميم. ابزار، يعني وسيله مردم براي رفتن بهسمت گناه؛ آن حالت تجاوزطلبي و افزونخواهي و اقدام و ابتكار اوست؛ ابزار زن و كمك زن در رفتن بهسمت گناه، حالت وادادگي و خضوع و تواضع اوست؛ لذا تكبر حرام است؛ اما براي زنها در مقابل مرد بيگانه، جزو چيزهايي ممدوح است كه متكبر باشند»
با تعاملات اینترنتی بین همکاران زن و مرد و به وسیله شبکههای اجتماعی یا ایمیلی، چقدر موافقید؟ در چه میزان باید باشد؟
از هر وسیلهای، بستگی دارد که شما چگونه استفاده میکنید و فر هنگ استفاده از آن مهم است. از این شبکههای اجتماعی یا ایمیل در جهت پیشبرد کار میتوان بهره برد و ابزاری خوبی در جهت سرعت بخشیدن به کارهاست اما اگر از همین ابزار در جهت ناصحیح و خلاف عرف، شرع و آداب آن استفاده شود، محیط بسیار زیانآور خطرناکی برای سلامت روانی و اخلاقی است.
چقدر با انتخاب همسر از بین همکاران در میان جوانان شاغل موافقید؟ آیا این فضا باعث نمیشود که به کار لطمه وارد شود؟
مسئلهى ازدواج جوانها مسئله مهمى است. فرصت ازدواج و آرام گرفتن در یک مجموعه خانواده، یکی از فرصتهای مهم زندگی در جهت آرامش و آسایش روحی و وسیلهی دلگرم شدن به تداوم فعالیت زندگی برای زن و مرد است. لذا بحث انتخاب همسر هم اگر بر اساس ملاکهای درست و صادقانه باشد، هیچ مشکلی پیش نمیآورد. اگر میبینید در برخی موارد بین همکاران مزدوج مشکلی بوجود میآید برای آن است که یکی از طرفین خودش را به نوعی فریب داده و آنچه که بوده را ندیده یا خود را به ندیدن زده به امید اینکه در آینده آن را درست میکند. با ازدواج صحیح شما میتوانید حتی درکنار هم به رشد شغلی و موفقیتهای گروهی خوبی دست پیدا کنید. در مجموعه پیکره انسانی، تشکیل خانواده اولین نهاد حقیقی کار گروهی است یعنی یک زن و مرد مجتمعاً یک واحدی را تشکیل میدهند. پس انتخاب درست موجب موفقیت در این وحدت مذکور شده و نتیجه آن جامعه سالم خواهد بود چرا که تشکیل خانواده اساس همه تربیتهای اجتماعی و انسانی است.
بزرگترهای مجموعه در مدیریت و هدایت این موضوع چه وظیفهای دارند؟
کسانی که ساختار و چیدمان اصلی را انجام میدهند در نحوه اینگونه روابط و مسائل مطرح شده بسیار موثر هستند. بسیاری از شرکتها و موسسات خصوصی که الان شاهد روابط مناسبی از سوی کارمندان در آنها نیستیم به دلیل نوع نگرش مسئولان و مدیرانی است که در راس کار قرار گرفته و افکارشان و نوع مدیریتشان در این امر تاثیر مستقیم دارد.
با رفتارهای دوگانه بعضی از مدیران فرهنگی که در شعار خیلی از حرفها را میزنند و شاید هم موافق این همکاری و اختلاط نباشند ولی به دلایل صرفهجویی اقتصادی و دستمزد پایینتر خانمها از آنها استفاده میکنند چه باید کرد؟ آیا این منفعت طلبی جدای از تضاد اعتقادی مدیران به این خانمها و آقایان جوان جویای کار فرهنگی صدمه نمیزند؟
برخی از افراد از روی عمد به گسترش و بودن اینگونه روابط دامن میزنند و هدف ضد فرهنگیشان هم ترویج این بی بندوباری است. برخی دیگر از آقایان هم که به دلایل مختلف برای اینکه خانم ها دستمزد کمتری میگیرند از انها استفاده میکنند. که این در وهله اول خیانت و ظلم بزرگی به زنان است. این یک نگاه غیرالهی و مادّی به زن است، که سیاست آنها با یک نگاه کاسبکارانه و مادّی و اقتصادی به زن همراه است. چیزی که سالیان متمادی در دنیای غرب شاهد آن بودیم و هستیم و متاسفانه در کشور ما هم بعضی از افراد از این الگوی مخرب و این سیاست نادرست استفاده میکنند. اگر بخواهیم نگاه ما نگاه سالمی نسبت به زن باشد باید از اینگونه دیدگاههای مادی و غربی حذر کنیم و به هویت اسلامی خود بازگردیم که این خود راه نجات است.
در پایان عرایضم هم این نکته را عرض کنم که اسلام با کارکردن زن موافق است. نه فقط موافق است، بلکه کار را تا آنجا که مزاحم با شغل اساسی و مهمترین شغل او، یعنی «تربیت فرزند و حفظ خانواده» نباشد، شاید لازم هم میداند. اما این کار نباید با کرامت و ارزش معنوی و انسانی زن منافات داشته باشد. نباید زن را تذلیل کنند و او را وادار به تواضع و خضوع نمایند. تکبر از همه انسانها مذموم است، مگر از زنان در مقابل مردان نامحرم! زن باید در مقابل مرد نامحرم متکبّر باشد. «فلا تخضعن بالقول»؛ در حرفزدن مقابل مرد نباید حالت خضوع داشته باشد. اسلام زن را به عفّت، به عصمت، به حجاب، به عدم اختلاط بیحد و مرز میان زن و مرد و به کرامت انسانی دعوت میکند. چرا که امر خود، عامل قدرت و عظمت زن مسلمان است، زن مقتدر مسلمان جامعه مجاهد مقتدر را تربیت خواهد کرد، همان چیزی که دشمنان اسلام از آن در هراساند.
وجه تمایز مجموعه شما با مجموعههای فمنیسیتی که از آقایان در کارهایشان استفاده نمیکنند در چیست؟ آیا خانمها در محیطهای کاری و اجتماعی میتوانند خودشان به تنهایی و بدون حضور مردان کار را جلو ببرند؟
ما با حضور و همکاری آقایان مخالفتی نداریم، همچنانکه برخی از مشاوران و یا اساتید خودمان هم از آقایان هستند. لکن در باب نوع حضور آقایان، توجه به دو نکته بسیار ضروری است: اولاً؛ مهمترین وجه تمایز مجموعه ما با مجموعههای فمنیسیتی مسئلهی محرم و نامحرم و شخصیت زن به عنوان یک انسان است که در اسلام بسیار جدی است. در مجموعههای فمنیسیتی بحث بر سر همطراز قراردادن یک عنصر لطیف به عنوان زن در کنار عنصر دیگری به عنوان مرد، و «مرد کردن» «زن» است. در حالیکه در مجموعه ما، بحث بر سر حضور بانوان توانمند در حوزه مرتبط با زنان است. تا جایی که زنان متخصص وجود داشته باشند نیازی به مراجعه به نیروی مرد متخصص نیست و این نه برای دیدگاه زنسالاری بلکه برای سلامت و امنیت محیط بانوان است. هیچ کس نمیتواند ادعا کند که در مجموعههای مختلط 100% محیط برای بانوان آرامش و راحتی را تامین میکند! چیزی که در محیط یکدست وجود دارد. این یعنی ما درصدد هستیم تا با فراهم کردن شرایط بهتر امکان رشد بانوان را فراهم کنیم. این تجربهای است که ما از ابتدای تاسیس موسسه بیّن با آن روبرو بودهایم. بانوان جوان از قشرها و گروههای مختلف دانشجو، طلبه و.. چه مجرد و چه متاهل، در رشتههای مختلفی که تخصص داشته و دارند در قسمتهای مختلف مجموعه با ما همکاری داشتند. هدف، تشکیل مجموعهای از بانوان توانمند بود که با انجام کارهای زیر ساختی فرهنگی به خودکفایی برسند. این کاملا با معنا و هدف فمنیسم متفاوت است.
ثانیا؛ در جایی که کار مردانه است و با جنسیت، خلقیات و روحیات بانوان و حضور زن سنخیتی ندارد از توانایی و حضور مردان استفاده میکنیم. به عنوان مثال برای قسمت چاپ و نشر و به دلیل محیط نامناسب چاپخانهها و عدم ضرورت حضور بانوان در این مکانها، امور چاپ و نشر موسسه بر عهده برادر بزرگوار بنده قرار گرفته است. همچنین تلاش ما بسط مفهوم «فرهنگیکار کردن» (نه کار فرهنگی کردن) در نهاد خانوادههاست لذا شما میبینید، در کنار مجموعه، شوهران و یا برادران بزرگوار اعضا، در همکاری غیر مستقیم در بخشهای مختلف و به طرق مختلف، به یاری همسران و خواهران خود آمدهاند. تلاش ما علاوه بر فراهم کردن محیط مناسب برای فعالیت بانوان، گسترش و تعمیق مفهوم «فرهنگ با عزم ملّی و مدیریّت جهادی» بوده است و خواهد بود ان شاءالله.