به گزارش حلقه وصل ،هالیوود همه چیزش هم بد نیست و باید سینماییهای ما آن چیزهای خوبش را یاد بگیرند و به کار ببندند. فارغ از اینکه حتما آنجا هم مناسبات پشت پرده و سازوکارهایی مخفی وجود دارد، اما دست کم در ظاهر ماجرا، همه چیز سروشکلی حرفهای و درست دارد و هیچ دادهای مبهم و با پنهانکاری ارائه نمیشود. از انتشار خلاصه قصه فیلمها بگیرید که داستان را به شکلی سرراست و آدمیزادی مطرح میکنند و ابایی هم از لو رفتن و بهرهبرداری از آن ندارند تا اعلام بی رودربایستی هزینه تولید فیلم و سرانجام هم رقم نهایی فروش فیلم در گیشه. همه اینها که به آن اشاره کردیم، در سینمای ایران کاملا برعکس است؛ خلاصه فیلمها که در اخبار تولید رسانهای و منتشر میشود، تقریبا همگی گنگ و مبهم و پرت و پلاست و تماشاگر ذهنیت مناسبی درباره فیلمی که قرار است ساخته شود و بعدا ببیند، پیدا نمیکند. انگار قرار است چه شاهکاری تولید شود که سازندگان نگران علنی کردن خلاصه قصه آن هستند! این ابهام و گنگی خودخواسته در اعلام هزینه تولید فیلمها هم وجود دارد و کمتر صاحباثر، تهیهکننده و کارگردان و حتی سرمایهگذاری است که بودجه و سرمایه دقیق و درست آثار را اعلام کنند. مشخص نیست دلیل این ملاحظه یا پنهانکاری و ترس چیست؟ بهندرت و به شکلی استثنائی این اتفاق میافتد که سینماگران و سازندگان آثار، هزینه تولید یک فیلم را به شکل شفاف اعلام کنند. عدم اعلام دقیق و رسمی هزینه تولید، اما راه را برای شایعات و حرف و حدیثهای مختلف باز میکند.
وقتی سازندگان آثار، رقم تولید را اعلام نمیکنند یا به دروغ میخواهند آن را بسیار کمتر از بودجه واقعی اعلام کنند، همه اشخاص حقیقی و حقوقی که در تهیه و تولید فیلم دست داشتهاند، زیرسؤال میروند و گاهی به شکلی بدتر گمانه زنی درباره زدوبندهای پشت پرده و تزریق پولهای مشکوک و سرمایه کثیف، بیشتر میشود. در حالیکه شفافسازی در اعلام هزینههای تولید، مانع ایجاد حاشیه درباره فیلم میشود که هم احترام به اهالی رسانه و مخاطبان خواهد بود و هم به لحاظ هزینه میتواند برآیند و الگویی برای فعالان سینما و سرمایهگذاران و سازندگان آثار سینمایی باشد و آنها مطلع شوند ساخت فیلمی با این مختصات، چقدر هزینه خواهد داشت. گاهی این دروغ و پنهانکاری در مرحله اکران و نمایش فیلم هم وجود دارد و با اینکه ظاهرا با سیستم فروش آنلاین و مکانیزه، چندان نباید جای ارائه اطلاعات اشتباه و نادرست وجود داشته باشد، اما باز برخی صاحبان آثار سعی میکنند، میزان فروش فیلمهایشان را گاه کمتر و گاه بیشتر از میزان واقعی اعلام کنند! در چنین وضعیتی، برخی سازندگان آثار سینمایی نه به شکلی دقیق و واضح، رقم تولید فیلمهایشان را اعلام میکنند و نه پاسخ درستی به سؤالات اهل رسانه در این زمینه میدهند. گاهی هم تهیهکننده فیلم یک چیزی میگوید و بعد کارگردان حرف دیگری میزند و بعدتر هم سرمایهگذار رقم متفاوتی را اعلام میکند. مشخص نیست این بازی بیهوده، با چه هدفی انجام میشود. این پنهانکاری و عدم اعلام دقیق رقم و بودجه فیلم، کاملا مشخص نمیکند چه فیلمهایی در گیشه شکست میخورند و چه آثاری به سود میرسند. با این حال سعی کردیم از گوشهوکنار و از خلال مصاحبهها و اظهارنظرها، هزینه تولید برخی فیلمهای روی پرده را اینجا بیاوریم و ببینیم باتوجه به میزان فروش، این فیلمها به سود رسیدهاند یا در گیشه شکست خوردهاند. مرور اجمالی آمار فروش فیلمها نشان میدهد، از میان 25 فیلم اکران شده تا اینجا، بیشتر فیلمها باتوجه به میزان هزینه تولید، یا در گیشه شکست خوردهاند یا به زحمت توانستهاند، به سود ناقابلی برسند. این وسط تنها دخل و خرج دو سه فیلم کامل با هم میخواند و به سودی درست و حسابی رسیدهاند.
سود موادمخدر! پول ناشی از قاچاق مواد مخدر که حرام است و خوردن ندارد، اما خوب میدانیم که متاسفانه پول و منفعت قاچاق مواد مخدر، بسیاری را به سمت سوداگری مرگ میکشاند. حالا این سود و منفعت بهطور حلال و مثبتش نصیب سازندگان متری شیش و نیم هم شده که فیلمی با موضوع اعتیاد و مواد مخدر ساختند. این فیلم نه تنها به سود رسیده، بلکه حتی تا اینجا به پرفروشترین فیلم امسال سینمای ایران تبدیل شده است. سیدجمال ساداتیان، تهیهکننده متری شیش و نیم جایی اعلام کرد این فیلم دو و نیم برابر یک فیلم معمولی هزینه برداشته است. محمدصادق رنجکشان، سرمایهگذار متری شیش و نیم هم در اظهارنظری بودجه تولید این فیلم را هفت میلیارد تومان اعلام کرد، با این حال منابع غیررسمی، هزینه تولید متری شیش و نیم را بسیار بیشتر از این اعلام کردهاند: 14 میلیارد تومان! حتی اگر همین رقم اخیر را درنظر بگیریم، فروش تا اینجا 28 میلیارد تومانی فیلم، بهطور قطعی از سود این اثر خبر میدهد. رقمی که برای یک فیلم ملتهب اجتماعی، بسیار مناسب است. آن هم در سالهایی که اقبال عمومی بیشتر نسبت به آثار به اصطلاح کمدی است. زوج پولساز همه چیز از سریال پژمان شروع شد و سام درخشانی و پژمان جمشیدی، چشمههای بامزهای از همنمکیشان را نشان دادند! بعدتر پیمان قاسمخانی، نویسنده آن سریال موفق، خوب بد جلف را با حضور این زوج ساخت که آن هم اثر موفقی در گیشه از آب درآمد. آنها همین لحظه که شما مشغول خواندن این گزارش هستید هم در حال بازی در قسمت دوم این فیلم با پسوند ارتش سری هستند. اما بعد از قسمت اول خوب بد جلف، از ظرفیت این زوج در تگزاس هم استفاده شد. البته باید به حضور حمید فرخ نژاد هم اشاره کرد که او هم در فیلم قاسمخانی حضور داشت و در تگزاس هم بازی میکرد. موفقیت تگزاس در گیشه، سازندگان آن را به فکر ساخت قسمت دوم کشاند و حتی ظاهرا قسمتهای دیگری هم در راه است. مسعود اطیابی در مصاحبهای گفت: تگزاس2 حداقل باید 16 میلیارد تومان فروش داشته باشد تا هزینه ساختش تامین شود. ابراهیم عامریان، تهیه کننده این فیلم هم در اظهارنظری گفت: دستمزد بازیگران برزیلی تقریبا همان دستمزدی بود که در قسمت اول تگزاس پرداخت شد، اما باتوجه به افزایش قیمت دلار، دستمزد آنها به ریال، چهار برابر شد. حتی اگر دستمزد واقعی تولید این فیلم را هم همان 16 میلیارد تومانی که کارگردان گفته درنظر بگیریم، با فروش تا اینجا 22 میلیارد تومانی، تگزاس 2 فیلم پرسودی بوده است. شب میلیاردی فیلم شبی که ماه کامل شد، فیلم پرهزینه است و طبیعتا برای ساخت اثری جذاب و پرکشش باید هزینه درخوری میشد. مضاف بر اینکه تولید در خارج از کشور و بروز اتفاقات پیشبینی نشده، به هرحال خرج زیادتری روی دست تهیهکننده و سرمایهگذار میگذارد. با این حال معلوم نیست، چرا سازندگان شبی که ماه کامل شد، هزینه دقیق تولید فیلم را اعلام نمیکنند. منابع غیررسمی از رقم حدودی 10 میلیارد تومان میگویند که باتوجه به مواردی که ذکر شد، رقم نامتعارفی برای تولید چنین اثر سنگینی نیست. این فیلم به کارگردانی نرگس آبیار و تهیهکنندگی محمدحسین قاسمی که بهتازگی به فروشی بیش از 15 میلیارد تومان در گیشه رسیده، موفق شده به سود برسد. هرچند هنوز جا دارد رقم این منفعت مالی را افزایش دهد. بازندههای سرشناس شده حکایت این تیمهای فوتبال و باشگاههای ثروتمندی که انبوه بازیکن سرشناس در ترکیب دارند، اما نتیجه مسابقاتش در زمین چیز دیگری است و انگار نه انگار که کلی برای این تیم هزینه شده که فقط ببرد. ما همه با هم هستیم به کارگردانی کمال تبریزی و تهیهکنندگی رضا میرکریمی با انبوه بازیگر سرشناس، حکم نمونه سینمایی همان تیمهای غلطانداز را دارد. این فیلم که با بودجهای حدود 12 میلیارد تومان تولید شده و بخش زیادی از هزینه تولید هم صرف دستمزدهای بازیگران چهره فیلم شده، در گیشه ده میلیارد تومان فروخته، یعنی هنوز نتوانسته خرجش را هم دربیاورد، سود که بماند. این شکست در حالی رخ داده که پیشتر و در منابع غیررسمی، رقم تایید نشده 20 میلیارد تومان را برای تولید این فیلم ذکر کرده بودند! که اگر قرار بود آن را ملاک قرار دهیم، باید شاهد سقوط آزاد سازندگان ما همه با هم هستیم، میبودیم! ضربه فنی شدن تختی در گیشه اگر بخواهیم، سراغ نمونههای متاخرتر در گیشه برویم، باید به فیلم غلامرضا تختی به کارگردانی بهرام توکلی و تهیهکنندگی سعید ملکان اشاره کنیم که یکی از بزرگترین شکست خوردههای گیشه در سال 98 است. این فیلم که بنا به اعلام سازندگان آن، با بودجه 5/8میلیارد تومان ساخته شده، در گیشه بهسختی توانست حدود دو میلیارد تومان بفروشد. به قول خود گزارشگران ورزشی این البته هیچ چیز از ارزشهای این فیلم خوب و مهم، کم نمیکند!