
به گزارش حلقه وصل: در سالهای اخیر گونهای جدید از آثار نمایشی با محوریت ژانر طنز به تولید رسیده است که توانسته تا توجه مخاطب را نیز به خود جلب کند. این نوع از ژانر طنز که به اصطلاح به آن طنزهای دهه شصتی میگویند، با محوریت وقایع دوران دهه شصت، دفاع مقدس و ترورهای منافقان سعی دارد تا به شیوهای کمدی راوی حوادث آن دوران باشد.
این نوع از ژانر طنز در سالهای اخیر در آثار سینمایی به مراتب بیشتر به چشم میخورد و آثار نمایشی به تولید میرسند که با لحاظ مولفههایی سعی دارند دهه شصت و وقایع آن را با چاشنی طنز به مخاطب ارائه دهند.
در همین راستا نیز برخی از آثار تلویزیونی در این راه گام برداشته و فیلمنامههای خود را با ژانر طنز دهه شصتی تنظیم کردهاند. هرچند که این مورد به نسبت سینما کمتر در تلویزیون به چشم میخورد، اما آثاری چون وضعیت سفید، بیدار باش، زیرخاکی و ... از جمله آثاری هستند که با فضای دهه شصت موقعیتهای طنز را به وجود آوردهاند.
امسال نیز در کنار سایر محصولات سیما فیلم، اثر تلویزیونی دیگری با محوریت دهه شصت و همراه با ژانر طنز به چشم میخورد. سریال «قول مردونه» به کارگردانی علی طاهر فر و تهیه کنندگی ایرج محمدی در گونه ژانر کمدی، فیلمنامه داستانی خود را در فضای دفاع مقدس و ترورهای منافقان ترسیم کرده است. به نظر میآید قول مردونه تا حدی توانسته روایت خود را با دوری از کلیشههای رایج طنزهای دهه شصتی سینما به ثبات برساند. در طنزهای دهه شصتی سینما معمولا شاهد فانتزی سازی از وقایع آن دوران و شوخیهایی هستیم که به مرور به ورطه تکرار افتادهاند.
فیلمنامه قول مردونه خط روایت یک ستاد پشتیبانی خانگی جنگ را دنبال میکند که به همراه آن ماجراهایی ترسیم میشود که موقعیتهای کمدی به وجود میآورد. در کنار آن نیز موقعیتهای دیگری چون سکانسهای بخش منافقان وجود دارد که سعی میکند با ایجاد تعادلی به دور از فانتزی سازی، تفکر و اعمال آنان را نشان دهد.
در این میان میتوان به کادر بازیگران این مجموعه تلویزیونی چون محمدرضا هدایتی، شهره سلطانی، سروش جمشیدی، رویا میرعلمی و ... اشاره کرد. رویا میرعلمی به گونهای با تمرکز بر سابقه نقشهای طنز خود، توانسته در قول مردونه نیز آن را ایفا نماید و بار بخشی از طنز داستان را برعهده گیرد که به نظر موفق عمل کرده است. سروش جمشیدی با وجود آن که تا حدی توانسته ایفای نقش موثری داشته باشد اما در سکانسهای مختلف بیشتر دیالوگهایی کلیشهای را ادا میکند.
در این میان میتوان به ایفای نقش باسط رضایی اشاره کرد. رضایی که به نظر میآید این مجموعه نخستین فعالیت او در تلویزیون است، با ایفای نقش احد بخش مهمی از موقعیتهای طنز داستان را شکل داده است. علاوه بر این تسلط او بر ویژگیهای کاراکتر خود که جوانی با روحیات خاص است، سبب گشته است تا نوع دیالوگ و ایفای نقش او تکراری نباشد و مخاطب را با خود همراه کند. به نوعی شمایل کاراکتر احد به عنوان یک جوان دهه شصتی و چالشهای او، میتواند تا حدی مخاطب را به یاد شخصیت امیر در وضعیت سفید و مقایسه این دو بیندازد.
با این حال یکی از نکات ضعف قول مردونه را میتوان در روایت فیلمنامه اثر جستجو کرد. از ابتدای قسمت نخست و با گذشت ۱۴ قسمت، هنوز داستان منسجمی شکل نگرفته است و صرفا موقعیتهای کمدی در کنار یکدیگر سکانسها را شکل میدهند. این نکته میتواند اثر را برای مخاطب به تدریج خسته کننده سازد زیرا تا به اینجا صرفا دیالوگ و موقعیتهای طنز، روند داستان را نجات دادهاند. در ادامه نیز باید دید روند داستان چگونه پیش خواهد رفت و چه واکنشهایی از مخاطب دریافت میکند.