
سرویس تلنگر _ مهدی نوروزی: «فارغ از یک سقف مشترک» را پروا داوری در رادیو زمانه قلم زده است، وی از یک سبک زندگی دیگر در روابط زناشویی گزارش تهیه کرده و معتقد است اَشکال زندگی زناشویی مدام در حال تغییر و تحولاند.
اَشکال زندگی زناشویی مدام در حال تغییر و تحولاند
در این گزارش آمده: «اگر در تهران «ازدواجهای سفید» به سبک ایرانی، خواب اصولگرایان را برآشفتهاند، در کشورهای غربی پدیده دیگری روزبهروز بر گستره نفوذش میان شهروندان میافزاید: «Living Apart Together» که به طور خلاصه «LAT» گفته میشود، به زوجهایی اشاره دارد که به علل گوناگون تصمیم گرفتهاند جدا از هم زندگی کنند؛ فارغ از یک سقف مشترک».
این رسانه معارض همچنین این شیوه زندگی را راهی میداند که در زندگیهای پر هیاهو در شهرهای بزرگ، به هر دو عضو آن امکان میدهد که زندگی شخصی خود را بزیند و کاملا در معنای یک زوج محو نشوند.
این گزارشگر این سبک زندگی را برای جوانان یک مرحله گذار از میان زندگی در پیله خانواده و تشکیل زوج که با هم زندگی میکنند، میداند.
ژان پل سارتر و سیمون دوبوار، یا زوج آوازهخوان فرانسوی که این اندیشه را ترویج کردند
در این گزارش آمده، طی تحقیقی در سال 2010 مشاهده شد، در آمریکا 7،1 میلیون نفر، در فرانسه ۳، ۸ میلیون نفر، در بریتانیا بیش از 10 درصد و در استرالیا 7 تا ۹ درصد، این سبک زندگی را انتخاب کردهاند، و این آمار رو به افزایش است.
وابستگی زن و شوهر در زندگی مشترک باعث سختی بعد از جدایی میشود
نعیمه دوستدار در این رسانه با گزارش «روز جهانی زنان بیوه؛ روایتهای شخصی» به زندگی زنانی که به دلیل مرگ شوهرشان و یا جدایی از او به صورت مستقل زندگی میکنند، پرداخته و با گفتوگوهای فرضی با مردم ایران، نتیجه گرفت که زنان بیوه، علت سختی زندگیشان بعد از جدایی را تبعیت از کلیشهای میدانند که مبتنی بر وابستگی زنان به شوهرانشان است.
«چالش زنان بیشوهر با آزارهای اجتماعی» به قلم مریم حسینخواه، همانند گزارش قبل وابستگی زن و شوهر در زندگی مشترک که سبب استحکام خانواده است را عامل مشکلات زنها بعد از جدایی میداند.
این رسانه معارض که خواستار روابط آزاد زن و مرد است در این مطلب با توجه به موضوع گزارش، متناقض با مابقی مطالب منتشره در این رسانه، خواسته قلبی خود را کنار گذاشته و به قصد بیان وضع بد فرهنگی در ایران، نسبت به آزارهای جنسی دختران و زنان دارای زندگی مجردی اعتراض میکند! و میگوید: «به نظر میرسد جامعه مجبور است آزارها را کنار بگذارد و بر خلاف کلیشههای از پیش ساخته شده خود، با این مسئله به مثابه یک واقعیت کنار بیاید».
اکبر گنجی که از مخالفین دین و مذهب است، مطلب «فاجعه طلاق، یا تجدد و فروپاشی خانواده پدرسالار در ایران» را در رادیو زمانه منتشر کرد، وی گزارش خود را با بیاناتی از مقام معظم رهبری درخصوص ازدواج و خانواده شروع کرد و نوشت: «آیتالله علی خامنهای از نهاد خانواده بهعنوان یکی از اصول فرهنگی اسلام همیشه دفاع کرده و از فروپاشی نهاد خانواده در کشورهای غربی بهعنوان یکی از نشانههای انحطاط اخلاقی و فروپاشی غرب سخن گفته است. به نظر او خانواده بهعنوان «سلول اصلی جامعه» باید حفظ شود تا جامعه گرفتار انواع و اقسام ناهنجاریها- از جمله فساد و شهوترانی- نشود…».
توسعه اقتصادی باعث رواج اَشکال دیگر روابط زنان و مردان غیر از ازدواج میشود
این مدافع ازدواج سفید که اعتقادی به هیچ دین و مذهبی ندارد، مهمترین عامل نگاهدارنده خانواده هستهای و عدم رشد چشمگیر طلاق را نداشتن استقلال اقتصادی زنان در ایران میداند و میگوید: «طلاق یکی از مهمترین شواهد نارضایتی از نهاد خانواده است که مبتنی بر تعهدات بلندمدت متقابل اعضا است. در تمامی جوامع توسعه یافته سن ازدواج بالا رفته و اَشکال دیگر روابط زنان و مردان، به عنوان رقیب ازدواج رسمی و تشکیل نهاد خانواده وارد صحنه شده است».
وی میگوید با طلاق، زندگی مشترک بدون ازدواج و زایمانهای بدون ازدواج افزایش مییابد و بدین ترتیب شاهد تضعیف شدید خانواده سنتی (هستهای) و پدرسالاری در جوامع توسعه یافته خواهیم بود.
اکبر گنجی که از حامیان فتنه 88 است، میگوید: «اگر اقتصاد ایران از رکود تورمی خارج شود، میزان مشارکت اقتصادی زنان هم افزایش خواهد یافت. افزایش طلاق، افول خانواده پدرسالار، پدیدار شدن اشکال متفاوت روابط جنسی و... همگی نوعی همبستگی بالا را با فرآیند مدرنیزاسیون نشان میدهند».
«طلاق برای زنان؛ آسیب یا رهایی از سنت؟» گفتوگویی است که پانته آ بهرامی با مهرداد درویشپور، سعید پیوندی و جلال ایجادی انجام داده و در این مطلب ادعا شده است، جامعهشناسان افزایش میزان طلاق را پدیدهای اجتماعی میدانند که با گریز از آن، گذار ایران از جامعه سنتی به مدرن، غیر ممکن است.
شخص پیامبر نیز گاه کاملا لخت بوده است، مانند عریان شدن کامل وی هنگام نصب حجرالاسود در جوانی
حسن یوسفی اشکوری از روحانیون دین فروش در دو مقاله «احکام اجتماعی؛ زن و خانواده» و «ادامه موضوع زن و خانواده؛ رویکرد اسلامی» به موضوع زن و خانواده در اسلام (آمریکایی و انگلیسی) میپردازد.
این روحانی غرب زده و به روز شده توسط اسلام آمریکایی و انگلیسی، با بیان تاریخچهای از وضعیت زنان در پیش از اسلام میگوید: در روزگار جدید برخی از پژوهشگران، حتی مسلمان نیز بر این گمانند که در اسلام، حداقل از جهاتی وضعیت زنان نه تنها بهبود پیدا نکرد، بلکه بدتر هم شد. اشکوری معتقد است، صورت گریزناپذیری از برخی رفتارهای پیشین عربی در مورد زنان در رفتار پیامبر اسلام نیز وجود داشته که به سهم خود در تداوم برخی سنتهای اشتباه قبلی بیتأثیر نبوده است.
وی بدون توجه به اینکه شیعه اعتقاد دارد پيامبر اکرم(ص) قبل از بعثت، مقام نبوت را داشته و به اصول اخلاقي و عبادت الهي مقيد و پاي بند بوده، با گستاخی و به منظور حمایت، تبلیغ و ترویج بیحجابی میگوید: «شخص پیامبر نیز گاه کاملا لخت بوده است، مانند عریان شدن کامل وی هنگام نصب حجرالاسود در جوانی».
اشکوری که زندگیاش در غرب را مدیون همین سخنان سخیفش است، افزود: «طبق روایات متعدد حداقل شمار قابل توجهی از اصحاب صفه در مدینه نیز عریان بوده و از پوشش پائین تنه نیز محروم بودهاند. این واقعیت شامل زنان هم بوده است و در واقع عرفی بود که ربطی به جنسیت نداشت».
توصیههای قرآنی و نبوی در مورد روابط زن و مرد اخلاقی است نه قانونی و حقوقی!
این روحانی حاضر در کنفرانس برلین در ادامه درخصوص حجاب بهعنوان ارزندهترین نمودهای فرهنگی، اجتماعی در تمدن ایرانی – اسلامی، گفت: «نکته مهم این است که شماری از توصیههای قرآنی و یا نبوی در مورد روابط زن و مرد و از جمله پوشش و یا پرهیز از اختلاط یا نگاه شهوانی، کاملا ماهیت و حتی زبان و بیان اخلاقی دارد و نه قانونی و حقوقی و از این رو نباید به جهات کمّی و شکلی آن توجه کرد».
وی مجددا سخنان غرب پسند خود، درخصوص حجاب اجباری را تکرار کرد و بدون اشاره به این مطلب که قوانین جمهوری اسلامی توسط نمایندگان مردم و بر اساس شرع وضع میشود، افزود: «اگر تمام این ملاحظات جدی را نادیده بگیریم و طبق فتوای فقیهان محترم پوشش تمام بدن و حتی سر و گردن را یک حکم دایمی شرعی بدانیم که زنان مسلمان حتما باید رعایت کنند، با هیچ معیار فقهی و عقلی و نقلی نمیتوان حجاب را اجباری دانست و آن را برای زنان مسلمان و بهویژه زنان غیرمسلمان در یک جامعه اکثرا مسلمان تحمیل کرد. در هرحال به گمانم حجاب به معنای پوشش خاص سر و گردن اگر هم در زمانی واجب و لازم بوده (مانند بسیاری از احکام اجتماعی و مدنی دیگر) یک حکم جاودانه نیست».
احکام فقهی مربوط به زن و خانواده در فقه و شریعت اسلامی برگرفته از احکام مذهبی زرتشت است!
یوسفی اشکوری با اهانت به شریعت اسلامی، احکام فقهی مربوط به زن و خانواده را که در فقه و شریعت اسلامی آمده برگرفته از احکام مذهبی زرتشتی عصر ساسانی میداند و میگوید: «در ایران ساسانی، زنان بهویژه در خاندانهای شهری و بهطور خاصتر در دربار و طبقات اشراف پوشش کامل داشتند. بهطور خاص چادر، که امروز بهعنوان حجاب برتر اسلامی در ایران متداول است، حجاب اشرافی زنان ایران بود. چادر مشکی به ویژه چنین بود».
«کنترل روابط زن و مرد»؛ عنوان گفتوگو امید رضایی، خبرنگار این رسانه معارض با الهام هومینفر است که درباره موضوعاتی مانند صیغه و خانواده و بازتولید خشونت پرسشهایی مطرح کرده است.
دولت اسلامی با کنترل اجتماعی نوعی اعمال قدرت و خشونت نمادین دارد!
در این گزارش کارشناس مورد تأیید رادیو زمانه با اشاره به اینکه کنترل بدن و کنترل روابط، از پایههای ایدئولوژیک نظام حاکم و ابزار کنترل اجتماعی در ایران است، گفت: «بخشی از ماهیت دولت اسلامی با کنترل بدن شهروندان تعریف میشود؛ بدنی که از نظر ما بدن انسان است، ولی از نظر آنها امتی است که باید توسط دولت مذهبی کنترل شود. این اعمال قدرت که با آموزههای شرعی آمیخته است، نوعی اعمال قدرت و خشونت نمادین است».
این کارشناس مورد تأیید دشمنان، افزود: «ایران جامعهای است به طور همزمان پدرسالار، مذهبی و سرمایهداری، و همهی اینها، چالشهای اساسی با حقوق و رهایی زنان دارند. آزادی زنان، عاملی است برای تغییر این وضعیت؛ زنان آزاد، زنانی که در عرصه اجتماعی فعالاند و برای همه نوع حکومت استبدادی مشکل ایجاد میکنند».
وی مدعی شد: « در ایران نگران اشتغال زنان هستند، چون نگران این هستند که خانواده که بزرگترین حامی دولتهای سنتی است، به خطر بیفتد. برای ازدواج زن تعیین تکلیف میکنند. حالا اگر این زن در عرصههای اجتماعی باشد، معادلات پدرسالارانه و از بالا تصمیمگیرنده به خطر میافتد».
هومینفر یکی از مسائل فمینیستهای غربی را ماهیت سنتی خانواده میداند و میگوید یکی از پرسشهای فمینیستها در غرب این بود که «چگونه شما برای جامعه فضای دمکرات و آزادی میخواهید، اما برای خانواده و در بین روابط زن و مرد این دموکراسی را طلب نمیکنید؟»
باید کنترل روابط دختر و پسر در خانواده بشکند تا جامعهای دموکراتیک و آزاد ایجاد شود
هومینفر معتقد است که باید کنترل روابط دختر و پسر در خانواده بشکند تا در نتیجه جامعهای دموکراتیک و آزاد ایجاد شود، و در این خصوص نقش زنان نه تنها مهم است، بلکه ضروری است و در این نظام خانواده، در کنترل زنانه است که رابطه قدرت و خشونت نمادین بازتولید میشود.
این نویسنده غربزده رابطه زن و مرد در قالب صیغه را تحقیرآمیز میداند، اما میگوید: برنامهریزان جامعه ایرانی، نمیخواهند مردم را بفهمند. دختری که مستقل، تحصیلکرده، دانشجو و شاغل است، ترجیح میدهد مردی را انتخاب کند که ممکن است به ازدواج ختم بشود یا نشود.
هومینفر، اجرای نظام اخلاقی اسلامی که در ایران اعمال میشود را اعمال قدرت و خشونت علیه زنان میداند و معترض است که چرا در این نظام مرد اجازه دارد 4 همسر و چندین صیغهای داشته باشد، ولی همسر وی اگر رابطهای خارج از خانواده داشت، جامعه میتواند او را سنگسار کند. این سیستم شدیداً بیاخلاق، پشت یک نظام اخلاقی پنهان شده است و اعمال قدرت و خشونت میکند.
روابط آزاد دختر و پسر نوعی مقاومت در برابر خشونت دولت علیه زنان ایرانی در دوران جمهوری اسلامی است
این جامعهشناس مدافع بیبند و باری اخلاقی، معتقد است که دختر وقتی به ازدواج تن نمیدهد، میتواند الگوهای دیگری برای ایجاد روابط جنسی و عاطفی را انتخاب کند و به اعتقاد وی، این هنجارشکنیها در خصوص پوشش، ازدواج، رابطه جنسی و… نوعی «مقاومت در برابر خشونت دولت علیه زنان ایرانی، بهویژه در دوران جمهوری اسلامی» است.
الهام هومینفر در پایان میگوید: «تلاشهای زیادی برای به وجود آمدن یک تحول ساختاری باید بشود. هنوز در آمریکا بحث سقط جنین بحث روز است. در ایران هم این تحولات در شرف رخ دادن است. تحولاتی در حال رخ دادن است که به واسطه آن، این تلاشها نهادینه خواهند شد».
«ابراز نگرانی از افزایش همخانگی دختران و پسران در ایران» عنوان گزارش دیگری است که درخصوص ازدواج سفید بحث میکند و نویسنده این مطلب می گوید: «مسئولان در ایران در مورد «افزایش شکل جدیدی از روابط دختران و پسران با عنوان همخانگی» هشدار میدهند و میگویند: این یک آسیب جدی و نگرانکننده در کشور است.»
روابط آزاد دختر و پسر حاصل آزادیهای دوران ریاست جمهوری خاتمی است
آوا برزگر در مطلب «ازدواج برای سکس، سکس برای ازدواج» معتقد است چند سالی است در رسانههای ایرانی و غیرایرانی از بروز نشانههای انقلاب جنسیتی در نسل بعد از انقلاب ایران میخوانیم و میشنویم. نسلی که با تکیه بر آزادیهای نسبی دورههای اول و دوم ریاست جمهوری محمد خاتمی و رشد جنبشهای زنان و دانشجویی، بیشتر و بیشتر با حقوق و نیازهای فردی خود آشنا شد و به دنبال آن روابط اجتماعی گستردهتر و آزادتری نسبت به نسل گذشته داشت.
این رسانه معارض روابط جنسی خارج از شرع و عرف را جسارت میداند و ادعا کرد: با ارتباط بیشتر با دنیای خارج از چهار دیوار ایران، از طریق اینترنت و ماهواره، جسارت نسلهای بعد بیشتر و بیشتر هم شد. آنها ابتدا پنهانی و به مرور آشکارتر به دنبال نیازهای فردی و جنسی خود رفتند، تا جایی که امروز از رواج روابط جنسی در سنین ۱۳-۱۴ سالگی صحبت میشود.
گزارشگر این رسانه معارض نداشتن رابطه جنسی قبل از ازدواج را نکوهش میکند و در ادامه گزارش برای اثبات سخن خود، چند گفتوگوی خیالی با جوانان ایرانی انجام میدهد، به طور مثال وی به نقل از یک دختر خیالی که ساکن ایران است، مینویسد: «او با اشکی در چشم میگوید: اگر یک بار قبل از ازدواج رابطه جنسی کامل داشتیم شاید میفهمیدیم که اصلا از نظر جنسی به هم نمیخوریم».
اشاعه فرهنگ ازدواج و ثبات خانواده، بدون مشارکت جبهه فرهنگی انقلاب دست نیافتنی است
و اما در پایان، همانطور که همه میدانیم، خانواده در فرهنگ اسلامی به اوج تعالی و منتهای ارزش و اعتبار خود رسیده است و شایسته است برای حفظ و اشاعه آن بهعنوان تنها بستر مناسب برای رشد و تعالی جامعه و به منظور نهادینه کردن آن، آموزشهای بنیادین و مداوم در خانواده، مدرسه، دانشگاه و اجتماع صورت گیرد.
بیشک، اشاعه فرهنگ ازدواج و تشکیل خانواده و ثبات آن، بدون مشارکت و توجه جدی همه نهادها و دستگاهها و به خصوص جبهه فرهنگی انقلاب دست یافتنی نیست.