به گزارش حلقه وصل: اولین بار سیداحمد فردید، فیلسوف و متفکر نامدار معاصر بود که عبارت غربزدگی را وارد ادبیات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران کرد. پس از او متفکرانی چون جلالآل احمد و علی شریعتی هر یک به نحوی به نقد غربزدگی و روشنفکری غربگرا پرداختند. کتاب «غربزدگی» از آلاحمد به دلیل فضل تقدمی که در باب غربگرایی دارد در چند دهه اخیر همواره مورد ارجاع و مطالعه اهالی فکر و اندیشه قرار گرفته است. در این باره بخشهایی از این کتاب را مطالعه میکنیم.
بیشتر بخوانید:
دلیل گسترش غربزدگی در کلام سید مرتضی آوینی+فیلم
آدم غربزده، هُرهُریمذهب و نان بهنرخروزخور است
اوج غربزدگی را در سیاست های رضاخان میتوان دید
غربزدگان کتاب جلال آل احمد، همان طاعونیهای رمان آلبرکامو هستند
مجازیزدگی امروزه وجه جدید غربزدگی است
غربزده شخصیت ندارد
آدم غربزده شخصیت ندارد، چیزی است بی اصالت. خودش و خانهاش و حرفهایش بوی هیچ چیزی را نمیدهد. بیشتر نماینده همه چیز و همه کس است. نه اینکه کوسمو پولیتن باشد یعنی دنیا وطنی، ابدا. او هیچ جایی است. نه اینکه همه جایی باشد. ملغمهای است از انفراد بیشخصیت و شخصیت خالی از خصیصه. چون تامین ندارد تقیه میکند و در عین حال که خوش تعارف است و خوش برخورد است به مخاطب خود اطمینان ندارد. و چون سوء ظن بر روزگار ما مسلط است هیچ وقت دلش را باز نمیکند. تنها مشخصه او که شاید دستگیر باشد و به چشم بیاید ترس است و اگر در غرب شخصیت افراد فدای تخصص شده است؛ اینجا آدم غربزده نه شخصیت دارد نه تخصص، فقط ترس دارد. ترس از فردا ، ترس از معزولی، ترس از بی نام و نشانی، ترس از خالی بودن انبانی که به عنوان مغز روی سرش سنگینی میکند.
او نسبت به شرایط جامعهاش بیخبر است
اگر دست بر قضا اهل سیاست باشد از کوچکترین تمایلات راست و چپ حزب کارگر انگلیس خبر دارد و سناتورهای آمریکایی را بهتر از وزرای حکومت مملکت خودش میشناسد. اگر اهل ادب و سخن باشد فقط علاقهمند است که بداند برنده امسال نوبل که بود یا گونکور و پولیتزر به که تعلق گرفت و اگر اهل تحقیق است دست روی دست میگذارد و این همه مسائل قابل تحقیق را در مملکت ندیده میگیرد و فقط در پی این است که فلان مستشرق درباره مسائل قابل تحقیق او چه گفت و چه نوشت. اما اگر از عوامالناس است و اهل مجلات هفتگی و رنگین نامهها که دیدهایم چند مَرده حلاج است.
مملکت خویش را با عینک غربی میبینند
به هر صورت اگر یک وقتی بود که با یک آیه قرآن یا خبر منقول به عربی، همه دهانها بسته میشد و هر مخالفی سرجایش مینشست حالا در هر باب نقل یک جمله از فلان فرنگی همه دهانها را میبندد. در این زمینه کار به چنان افتضاحی کشیده است که پیشگویی فال بینان و ستاره شناسان غربی یک مرتبه همه دنیا را به جنب و جوش در میآورد و به وحشت میاندازد. حالا دیگر وحی منزل از کتابهای آسمانی به کتابهای فرنگی نقل مکان کرده است یا به دهان مخبر رویتر و یونایتدپرس و الخ ... این کمپانیهای بزرگ سازندگان اخبار جعلی و غیر جعلی! درست است که آشنایی با روش علمیو اسلوب ماشین سازی و تکنیک و اساس فلسفه غرب را فقط در کتابهای فرنگی و غربی میتوان جست؛ اما یک غرب زده که کاری به اساس فلسفه غرب ندارد، وقتی هم که بخواهد از حال شرق خبری بگیرد متوسل به مراجع غربی میشود.