به گزارش حلقه وصل: جعفر علیاننژادی در یادداشتی نوشت: یکی از عبارتهای گوشنواز ایام محرم، کلمه «دستگاه امام حسین(ع)» است. میزان استفاده از این واژه در سالهای اخیر بیشتر هم شده است. تقریباً از انحصار استعمال در منابر وعظ یا تریبونهای مداحی، درآمده و وارد کلام خیل زیادی از عزاداران حسینی(ع) شده است.
شاید کاربرد زیاد این واژه، ما را از معنای واقعی آن غافل کرده باشد. در تلقی رایج، بُعد مکانی یا فضایی این کلمه غالب شده است. مثلاً گفته میشود در دستگاه امام حسین(ع) «جا» برای همه وجود دارد. بر همین مبنا گفته میشود، جلوی ورود هیچکس به این دستگاه را نگیرید.
در این فضای حسینی(ع)، نظام احترامات جمعی هم تغییر میکند. شأن عزادار حتی از منبری و مداح هم بالاتر میرود و عزاداران جملگی، همه را محترم شمرده و هر گونه خدمت در این فضا را افتخار تلقی میکند. در بسیاری از موارد همه در حال رقابت در خدمترسانی هستند.
در فضای حسینی گویی نگاهها هم تغییر میکند، مردم کمتر به خود اجازه قضاوت در خصوص عزاداران بیقید میدهند و حتی بر صفای باطن آن افراد صحه میگذارند. افراد متجاهر نیز در بسیاری موارد سعی میکنند، احترام این فضا را نگاه داشته و قدری بیشتر خود را به آداب این دستگاه نزدیک کنند.
بنابراین در تلقی مکانی یا فضایی، کارکرد دستگاه حسینی، ایجاد نوعی فضای باز، فراخ و بی مرز، برای پذیرش متنوعترین طیف عزاداران است. فضایی که احترامات خاصی را میطلبد و عزادار مقید و بیقید را ناخواسته به رعایت آن وا میدارد. یعنی نوعی خودالزامی یا خودداری را در مردم ایجاد میکند.
در تلقی مکانی یا فضایی از دستگاه امام حسین(ع) «کارکرد» دستگاه حسینی(ع)، یعنی تولید فضای احترام (قداست، تنبه، تربیت، حرمت) تا زمانی تداوم خواهد داشت، که دو طیف عزاداران مقید و بیقید، به الزامات ورود به چنین فضایی پایبند باشند. یعنی بدانند کجا آمدهاند و اینجا هرجایی نیست. یا جایی است که هر کاری جایز نیست. این مکان، امکانی برای تجربه جایی غیر از فضاهای معمولی است.
نه مکانی برای تداوم یا تکرار همان تجارب روزمره. عزادار به این مکان آمده تا از حصار و قید تکرار و روزمرگی خلاص شود، نه اینکه همان را بازتولید کند یا آن را به چشم فرصتی برای ابتکار شیوههای جدید روزمرگی ببینید. مثلاً مکانی که در آن لباس تیره، تبدیل به تمِ مشکی شود. یا لاک رنگی تبدیل به لاک مشکی شود. یا پرسهزنی روزانه دختر و پسری به موتورسواری دختر و پسری بدل شود.
با این توضیحات معلوم میشود، تلقی رایج مکانی یا فضایی از دستگاه حسینی(ع)، نیاز به یک افزونه یا مکمل حیاتی دارد و گرنه دچار خطای در تحلیل، رواداری گناه، تکرار تجارب عادی روزمره و خنثیشدن کارکرد دستگاه حسینی(ع) میشویم. آن مکمل یا افزونه، تلقی تربیتی از دستگاه حسینی(ع) است. باید برای غلبه یافتن این معنا تلاش کرد.
با این افزونه میتوان دستگاه حسینی(ع) را چنین تعریف کرد: «فضایی مقدس که آداب خود را دارد و عزادار را برای تغییر وضعیت فعلیاش به خود میخواند.» چنین تعریفی دستگاه حسینی(ع) را هم «باید و نبایددار» میکند. جا برای همه هست، اما همه میدانند برای چه آمدهاند و چگونه باید بیایند. همه گناهکاران حق آمدن دارد، اما فضای حسینی را جای گناه نمیدانند.
بیحجاب هم حق آمدن دارد، اما باید بداند دستگاه حسینی(ع)، جای تکرار عادات روزمره نیست. ادب دستگاه حسینی(ع)، او را از درون خوددار میکند. میداند برای چه آمده، نمیخواهد روز را مانند همه سال شب کند، ادب میکند و پوشیده میآید. دستگاه حسینی، دستگاه تغییر است نه تکرار. جا برای همه هست، اگر حرمتش را نگه دارند.