اربعین حسینی صدای رسا و بیدارگر عقل است که وجدان جمعی جامعه مسلمین را هر سال خطاب قرار داده است.
حکمت تأکید مقام معظم رهبری به مطالعه جزئیات زندگی شهدا، همین است. اینکه این مای غفلت زده بفهمد و بداند شهدا رسم زندگی دنیوی هم بهتر از دیگران بلد بودند. در این جزئیات است که معلوم میشود، شهدا کجا رمز زندگی بیپایان را فهمیدند.
به گمانم میتوان میزان زیادی از تلاشهای جبهه تبیین را متأثر از جهتگیری بنیادین به سمت خودشناسی تلقی کرد.
با قدرت عریان نمیتوان تولید اقتدار کرد. اما با مقاومت میتوان به اقتدار رسید. جریان طرفدار سلطه و زور عریان تحمل شکست ندارد، اما در جبهه پیرو مقاومت و اقتدار، شکست موضوعیت ندارد. مقاومت محکوم به پیروزی است، همانطور که سلطه محکوم به شکست است.
حرم همان آرمانشهر زمینی است که انسان میتواند با آن همزمان و هممکان شود. یک بهشت قابل در دسترس. یک آشناآباد همیشه موجود. تجربه زیارت در این فضا، به رضایت میانجامد. نه فقط رضایت باطن، که رضایت ظاهر هم حاصل میکند. تجربه زیارت شوقآفرین است. ثمره زیارت، رضایت است.
من برای حادثه شاهچراغ نوشتم دشمن واقعی است، باورش کنیم، امروز نیز با اینکه روان مردم آرام است، مجددا میگویم، دشمن را جدیتر بگیریم. دشمن، موجودی پشت مرزهای ما نیست، دشمنی دشمن فقط محدود به چند درگیری مرزی محدود نیست. این حادثه جای زخمهایمان را دوباره فشرد و گفت دشمن همین حوالی است، اگر جدی نگیریم.
گناهجمعی عینیتبخشی به ارادههای غیر الهی است و تابعی از ملاحظه غیرخدا داشتن در تعاملات اجتماعی است.
شهر ما شهر غریبهها نیست و اگر چنین ذهنیتی به وجود آمده یا داشتهایم، نیاز به بازاندیشی داریم. شهر ما شهر خودیهاست. شهر آشنایان دور و نزدیک. در شهر خودیها، ارتباط و توجه معروف است نه منکر. همه به هم ربط داریم و به یکدیگر بیتوجه نیستیم.
این روزها 2 برچسب «خالصسازی» و «خودبراندازی» ابزار کار طیف روزنامهنگار و مفسر سیاسی اصلاحطلب و اعتدالگرا(میانهگیر) در هجمه به نظام و ارکان آن شده و کمتر متنی میتوان از عناصر این طیف سراغ گرفت که به نحو تلویحی یا تصریحی به این 2 برچسب نپرداخته باشد.
در یک جامعه پرشده از حرفها، امکان پرسش بسیار سخت و بعید میشود. گویی برای همه چیز جوابهایی وجود دارد، جوابهایی که نمیگذارد، پرسشهای واقعی شکل بگیرد.
در دستگاه حسینی جا برای همه هست، اما همه میدانند برای چه آمدهاند و چگونه باید بیایند. همه گناهکاران حق آمدن دارد، اما فضای حسینی را جای گناه نمیدانند.دستگاه حسینی، دستگاه تغییر است نه تکرار. جا برای همه هست، اگر حرمتش را نگه دارند.
بازنمایی سنتهای عزاداری محلی و روستایی در حسینیه معلّی، یک اقدام طبیعی است که خلأ آن سالها حس میشد. این گیرایی بیدلیل اتفاق نیفتاده است. مردم با امامحسین(ع)، هویت خود را، در کوچکترین واحدهای سرزمینی و شهری شناختهاند و با این بازنمایی، هویتشان را صدا میزنند.